عضو دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری:
میرحسین موسوی در دوران ریاستجمهوری آقا، با ایشان اختلافاتی داشت؛ اما در دوران رهبری در جاهای حساس به آقا مشورت میداد
خاتمی عضویت در مجمع تشخیص را نپذیرفت
آقای میرحسین موسوی در دوران ریاست جمهوری آقا، با ایشان اختلافاتی داشت، اما در دوران رهبری، آقا در جاهای حساس، از ایشان به عنوان مشاور استفاده کرد.
مهدی فضائلی، عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در نشستی گفت: در سال ۶۷، امام، انشعاب مجمع روحانیون از جامعه روحانیت را میپذیرد؛ در واقع امام تفکر و سلیقه متفاوت را به رسمیت میشناسد، اما در چارچوب نظام و انقلاب اسلامی. همان امامی که با نهضت آزادی و گروهکهای دیگر، آن برخورد را دارد؛ هم جامعه روحانیت و هم مجمع روحانیون مبارز را تأیید میکند.
به گزارش اطلاعات آنلاین بخش هایی از اظهارات فضائلی را در ادامه می خوانید:
- پس از امام هم در مقاطع مختلف، شما این نگاه را از ناحیه رهبری میبینید. در بیانات ایشان اشاره شدهاست که زمانی آقای خاتمی و آقای خوئینیها، به دیدار من آمدند و بحثهایی شد و من به اینها گفتم که اگر شماها نبودید، من جریانی مانند شما را ایجاد میکردم تا در کشور تنوع سلایق به وجود بیاید و بین نگاه شما و آقای هاشمی، توازن و تعادل برقرار شود. همچنین فضایی که توسط رهبری برای فعالیت آقای خوئینیها باز شد.
- پس از انتخاب رهبری، تلقی این بود که حتماً فلانی، رئیس دفتر ایشان خواهد شد. شاید آن افراد هم همین توقع را داشتند. ولی، افرادی مسئول دفتر ایشان شدند که هیچ رنگ و بوی جناحی و سیاسی نداشتند.
- آقا، زمانی که به آقای ناطق نوری حکم مسئولیت دفتر بازرسی را میدهد، همان روز به آقای خوئینیها هم به عنوان مشاور سیاسی حکم میدهد. بعد آقای خوئینیها به آقا میگوید که من فلانی و فلانی را برای دفتر خودم میخواهم، بیاورم و رهبری موافقت میکند.
- آقای میرحسین موسوی در دوران ریاست جمهوری آقا، با ایشان اختلافاتی داشت، اما در دوران رهبری، آقا در جاهای حساس، از ایشان به عنوان مشاور استفاده کرد. در مجمع تشخیص مصلحت و شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز، افرادی از جریانات مختلف توسط رهبری منصوب شدند.
- بعد از انتخابات مجلس هفتم که آقای کروبی و لیست ایشان رأی نیاورد، رهبری از آقای کروبی برای حضور در دفتر، دعوت کرد. بعد از دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی نیز، به ایشان پیشنهاد عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام داده شد که البته ایشان نپذیرفت. برخی اعتقاد گمان میکنند که چتر رهبری کوچک شدهاست؛ اما آقا فرمود این چتر تغییری نکرده ولی برخی اصرار دارند که از زیر این چتر خارج شوند که آن بحث دیگری است.
- در مورد انتخابات هم ایشان در دیدار با اعضای شورای نگهبان و هیأتهای مرکزی نظارت بر انتخابات این شورا در سال ۶۹ و ۷۰ یعنی اوایل دوران رهبری خودشان، بر رعایت اخلاق در تأکید و رد صلاحیتها تأکید کرده بود.
- به فرموده ایشان: «جهات اخلاقی را باید رعایت کرد و از جمله یکی از آنها این است که مسائل شخصی افراد را نباید با آن مسائل عمده خیلی مخلوط کرد. مثلاً مسائل خطی و سیاسی را نباید با مواضع واقعی انقلابی و ضد انقلابی مخلوط کرد.
- ممکن است یک نفر باشد که از لحاظ سیاسی، مذاقی داشته باشد. کسی است که طرفدار انقلاب و علاقهمند به انقلاب است، اما حالا در انقلاب، زید را قبول دارد ولی عمرو را قبول ندارد. در حالی که ما عمرو را قبول داریم ولی زید را قبول نداریم یا ما هر دوی زید و عمرو را قبول داریم اما او یکی از آنها را قبول ندارد، اینکه جرم نیست.
- اگر اعضای هیأتهای نظارت دچار مسائلی شوند که امروز به آنها مسأله خطی گفته میشود، این واقعا مهم است. این شبیه گروهگرایی و قبیلهگرایی و قوم و خویشگرایی است. یک نفر را به دلیل آنکه جزو یک مجموعه است قبول کنیم و یک نفر دیگر را به دلیل اینکه جزو مجموعه نیست، رد بکنیم. نباید اجازه دهیم چنین چیزی وارد حوزه کار ما شود. حب و بغضها هم همینطور. گاهی یک نفر از کسی خوشش میآید و از دیگری بدش میآید. باید واقعا مواظبت کرد که در هیچ سطحی از سطوح، این مسأله دخالت نکند.»
- در بحث ولایت فقیه هم توصیه ایشان این است: «به ظواهر خیلی ابتدایی نبایستی نسبت به وجود جرمی در کسی حکم کرد. مثلا الآن رایج شده که بعضیها را به اندک چیزی، ضد ولایت فقیه مینامند. معلوم نیست اگر کسی در جایی حرفی زد، این در ضدیت با ولایت فقیه باشد.
- البته ضدیت با ولایت فقیه یعنی ضدیت با اصیلترین اصول و رکینترین ارکان نظام جمهوری اسلامی؛ در این شکی نیست ولی ضدیت معنایی دارد… در زمان امام هم میبینیم که ایشان مطلبی را میفرمودند، اما در مجلس همه به آن رأی نمیدادند. نمیتوان گفت که اینها ضد ولایت فقیهند.» پس در نگاه رهبری، این تنوع سلایق، در چارچوب نظام، کاملاً پذیرفته شده بلکه لازم و مناسب است.
دیدگاه تان را بنویسید