سید محمود میرلوحی، فعال سیاسی اصلاحطلب:
نظارت استصوابی در انتخابات 98 و 1400 مشارکت حداکثری را قربانی کرد
به عقیده یک فعال سیاسی اصلاحطلب، در انتخابات 98 و 1400 نظارت استصوابی تقریبا 134 ماده دیگر قانون انتخابات را تعلیق و بیاثر کرده بود و قانون جدید هم که بیاید، بقیه آن را بیخاصیت میکند.
به عقیده یکی از فعالان سیاسی اصلاحطلب در طرح مجلس برای اصلاح قانون انتخابات هیچ نشانهای از آن قضایا نیست و نشان میدهد که متأسفانه مسیر انتخابات همان مسیر 98 و 1400 است.
به گزارش جماران، مهمترین بخشهای گفتگوی محمود میرلوحی را در ادامه میخوانید:
- یکی از دوستان در سالگرد ارتحال امام نکته مهمی را تأکید میکردند که مهمترین دستاورد امام «جمهوریت» بود. چیزی که اگر در سال 1304 آقای مدرس و نیروهای تحولخواه آن موقع به آن توجه کرده بودند، کشور ما میتوانست از مدیریت تک نفره و سیستم غیر انتخابی فاصله بگیرد.
- مهم ترین دستاورد انقلاب اسلامی انتخابات مردمی و غیر فرمایشی بود. حتی امام در بهشت زهرا(س) تفاوت انتخابات فرمایشی با انتخابات مردمی، آزاد و رقابتی را بیان کردند و این شاخصها همچنان پا بر جا است.
- هر انتخاباتی که حاکمیت، حکومت و قدرت بخواهد آن را طوری برگزار کند که رقبا و در واقع غیر خودیها نتوانند در آن حضور پیدا کنند و به مفهوم کامل کلمه امکان انتقال قدرت و جا به جایی بین احزاب، جناحها و دیدگاهها فراهم نشود، انتخابات نیست.
- در انتخابات 98 و 1400 هم دیدید که محصولش روشن است. وقتی نظارت استصوابی و آن رفتار محدود کننده و خودی و نخودی به جایی رسید که حتی اصولگرایان معتدل امثال آقای لاریجانی را هم حذف کردند، حضور پای صندوقهای رأی و مشارکت حداکثری قربانی شد و دیگر شما نشانی از مشارکت نمیبینید.
- آقای خاتمی در آن مطلب تصریح کردند که باید صدای معترضان و بخشهای دیگر را شنید و باید اصول مرتبط با حقوق اساسی مردم را از این حالت تعلیق خارج کرد.
- آقای خاتمی در بیانیه خود تأکید کرده بودند و در اینجا هم یادآوری کردند که حاکمیت توجه کند و دوباره دچار پنهانکاری و زیر خاکستر بردن واقعیتها نشود.
- متأسفانه تا کنون شورای نگهبان مواد 29 و 30 قانون انتخابات را به نحوی تفسیر کرده که در خصوص عموم کاندیداها، دیدگاهها و حتی کسانی که قانون اساسی را قبول دارند و دوست دارند در چهارچوب قانون اساسی عمل کنند، میدانید بسط آن تا کجا رفته بود.
- تعبیر آقای خاتمی کاملا دقیق است و نشان میدهد که متأسفانه حاکمیت دارد «خودبراندازی» میکند. یعنی سهمی که این اقدامات، تصمیمات و رویکردهای انحصارگرایانه در براندازی نظام ایفا میکند خیلی بیشتر از براندازان خارج از کشور است. متأسفانه هنوز اصرار بر همین رویه و رفتار دارند.
- مقام معظم رهبری هم در انتخاباتهای 92 و 96 اشارهای داشتند به اینکه «رأی مردم حق الناس است». در انتخاباتهای 98 و 1400 این دو دیدگاه را هنوز روی تابلوها مینویسند ولی اساسا مورد بی توجهی قرار گرفت.
- متأسفانه انتخابات با نتیجه معلوم در سال 1400 بر میزان رأی ملت است و مشارکت حداکثری برتری پیدا کرد و از مشارکت حداکثری فاصله گرفته شد.
- در طرح مجلس برای اصلاح قانون انتخابات هیچ نشانهای از آن قضایا نیست و نشان میدهد که متأسفانه مسیر انتخابات همان مسیر 98 و 1400 است. اگر شورای نگهبان این طرح را تأیید کند باید اعلام شود مسیری که حاکمیت دارد میرود، مسیر حذف جمهوریت، حذف رأی مردم و حذف اراده مردم از تصمیمات و انتخابات است.
- اینها میخواهند برای همیشه صندوق رأی را از فرآیند تصمیمگیری، تصمیمسازی و تأثیرگذاری در سرنوشت ملی حذف کنند که مجلس این مصوبات را انجام میدهد.
- نظارت استصوابی تقریبا 134 ماده دیگر قانون انتخابات را تعلیق، بی اثر و بی خاصیت کرده بود و این قانون هم که بیاید، بقیه آن را بی خاصیت میکند.
- امام چقدر شأن افراد را رعایت میکرد؟ مثلا مرحوم یزدی وقتی رأی نمیآورد امام او را به شورای نگهبان میآورد و یا وقتی احساس میکرد آقای محتشمی زیاد در انقلاب و کشور خودش را به رخ میکشید، آقای ناطق را دلجویی میکرد و سمتی میداد.
- تعبیر خیلی ظریفی دارند که از زمان شاه بدتر شده است؛ آن موقع میگفتند که روحانیت دخالت نکند و حالا میگویید همه را روحانیت تصمیم بگیرد؟! در واقع نهی میکنند که روحانیت بخواهد برای کشور و مجلس کشور تصمیمگیری کند.
- سال 58 در 42 کشور دنیا انتخابات آزاد برقرار بوده و فراموش نکنیم که شوروی و بلوک شرق عموم کشورهای اروپایی را در اختیار داشت و حتی بسیاری از کشورهای بلوک غرب هم انتخابات آزاد و حزبی نداشتند. آن موقع ما انتخابات نسبتا آزاد داشتیم و امروز وقتی بحث انتخابات میکنیم باید کنار ما عراق و ترکیه را ببینیم؛ بالأخره اینها انتخابات دارند.
- اگر کسی گفت اقتصاد کشور ورشکسته است، فرهنگ کشور دارای مشکل است، حقوق زنان رعایت نمیشود، جوانان مورد بی توجهی هستند و سیاست خارجی باید اصلاح شود، غیرخودی میشوند به جهت اینکه میگویند ما اصلاح طلب هستیم، سیاستهای موجود پرهزینه است و باید اصلاح شود، حق ندارند به انتخابات بیایند؟!
- ما هشت ماه تا انتخابات بیشتر زمان نداریم و اگر بنا است انتخابات سالم، آزاد و رقابتی داشته باشیم، شاخصهای آن روشن است. باید همه دیدگاهها بتوانند کاندیدا شوند، تبلیغ کنند و از تریبونهای رسمی علیه آنها اقدام نشود و نظامیان و غیرنظامیان به جایگاه قانونی خودشان بروند و در انتخابات مداخله نکنند.
- باید اعلام شود نظارت استصوابی و شیوه بررسی صلاحیتها اصلاح میشود. رسانه ملی از حالا شروع کند و میزگردها و مناظرهها بگذارد و از احزاب و دیدگاههای مختلف دعوت کند.
- گفته می شود که برخی دارند نمایندگان احزاب را دعوت میکنند و در خصوص انتخابات مذاکره و کسب نظر میکنند.
- اتفاقا یکی از لوازم مشارکت مدنظر رهبری و مشارکت حداکثری این است که نهادهای غیرمسئول نظامی و غیر نظامی سر جای خودشان بروند و در انتخابات مداخله نکنند، رسانه ملی از وضعیت فعلی در بیاید و تریبون همه دیدگاهها شود، شورای نگهبان، شورای نگهبان قانون اساسی شود نه شورای نگهبان منافع اصولگرایی و یک جناح.
- وزارت کشور هم برگزارکننده انتخابات فراگیر شود و استانداران و فرمانداران هرکسی به مسیر رانت و محدود کردن دیگران میرود را مقابله کنند و فضای حضور و مشارکت همگانی و حضور دیدگاههای مختلف را زمینهسازی کنند.
دیدگاه تان را بنویسید