محمدصادق جوادی حصار:
افزایش اختیارات شورای نگهبان فراتر از قانون اساسی هر اندازه که باشد، اشتباه است
محمدصادق جوادی حصار نوشت: افزایش اختیارات شورای نگهبان فراتر از قانون اساسی هر اندازه که باشد، اشتباه است؛ ولو اینکه در قالب قانون تصویب شود.
«سرنوشت محتوم جریانات تمامیتخواه»عنوان یادداشت محمدصادق جوادی حصار برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده: قصه قانون جدید انتخابات مجلس، متاسفانه حکایت از سردرگمی نمایندگان مجلس و بیسرانجامی رفتارهای جناحی آنها دارد. این تصور غلط در میان نمایندگان وجود دارد که هر مجلسی که روی کار بیاید، باید قانون انتخابات را برای دوره آینده به گونهای تغییر دهد که راه بازگشت نمایندگان فعلی و افراد همسوی، همراهتر و مسیر منتقدان و مخالفان و جریان غیروابسته سختتر و تنگتر شود. اما باید توجه داشت، افزایش اختیارات شورای نگهبان فراتر از قانون اساسی هر اندازه که باشد، اشتباه است؛ ولو اینکه در قالب قانون تصویب شود.
در اصل 9 قانون اساسی آمده، وضع قانون به هر بهانه به شکلی که حقوق اساسی مردم را از آنها سلب کند، ممکن نیست. فرقی ندارد این قوانین به بهانه مسائل امنیتی تصویب شده باشند یا به بهانه مسائل سیاسی و راهبردی و... تصویب شوند. شورای نگهبان اگر قوانینی که حقوق و اختیارات ملت را از آنها زائل میکند و مردم را برای رسیدن به حقوق اجتماعی و سیاسیشان ازجمله حق انتخاب شدن و انتخاب کردن در تنگنا قرار میدهد، تصویب کند خلاف قانون اساسی است. شورای نگهبان نمیتواند خودش به نفع خودش، اختیاراتش را افزایش دهد. مجلس هم نمیتواند قوانینی را تصویب کند که اختیارات شورا را بیشتر از محدوده قانونی ارتقا دهد.
بویی که امروز از تصمیمات مجلس به مشام میرسد آن است که جریان موجود در مجلس و جریان حاکم بر کشور، نگران از دست رفتن بقیه السیف خود هستند. این جریان تصور میکنند که مردم در انتخابات یا شرکت نمیکنند یا بسیار کم شرکت میکنند، بنابراین فضا برای موفقیت آنها باز است. این جریان نگرانند که اگر موجی مانند 2 خرداد 76 یا انتخاب روحانی در سال 92 شکل بگیرد و مردم مجاب به حضور در انتخابات شوند، سکان هدایت را از دست دهند. بنابراین تلاش میکنند، معابر را طوری تعریف کنند که شانس موفقیت آنها را افزایش دهد.
بنابراین تلاش میکنند حوادثی از جنس سالهای 76 و 92 و 96 در کشور شکل نگیرد. اظهاراتی که اخیرا درباره جریانی شدن انتخابات مطرح میشود و عنوان میشود تا سهمی برای جریانات مختلف درنظر گرفته شود ناشی از همین نگرانیهاست. آنها تلاش میکنند حتی در صورت رویگردانی مجلس از آنها سهمی در قدرت داشته باشند. به همین دلیل چند لیست و جریان را تعریف میکنند تا همیشه علیرغم رای کم حداقلهایی را داشته باشند. این روند هم به معنای نوعی مهندسی انتخابات است. روندی که در بسیاری از بزنگاههای انتخاباتی انجام میشود تا حتی جریان انتخابات حتی اگر از دست آنها خارج شود، تحت کنترل بگیرند.
اینکه میخواهند دایره نظارت شورای نگهبان را به ایام بعد از انتخابات هم بکشانند تا شورای نگهبان در طول دوران نمایندگی هم افراد را به دلیل اظهارات، سخنرانیها، نطقها و... حین نمایندگی ردصلاحیت مجدد کنند، این معنی را دارد که نگرانیهای فراوانی درخصوص حیات جریان سیاسی مسلط وجود دارد. این افراد و جریانات نگرانند که فواره روزی برگردد و واژگون شود و این جریان از امروز به دنبال اندیشیدن برای آن روز هستند. ولی آنچه که مقدر است آن است که چون این جریانات تمامیتخواه مبتنی بر عدالت، رای مردم، میل جامعه ایران پیش نمیروند، محکوم به خروج از عرصه قدرت هستند و اراده مردم، بدون تردید نهایتا حاکم خواهد شد. این جریانات مانند باقی جریانات سلطهطلب و تمامیتخواه ولو به نام قانون در برابر اراده ملت، چارهای جز تسلیم نخواهند داشت.
دیدگاه تان را بنویسید