افشاگری جدید نماینده نزدیک به احمدینژاد؛ نفوذ تاروپود کشور را در نوردیده است
حمد علیرضابیگی، نمایندهی تبریز در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه «نگاهی که به مجلس وجود دارد سبب زوال جایگاه آن میشود»، گفت: نظام تصمیمگیری و تصمیمسازی کشور دچار تزلزل و اختلال شده است.
علیرضا بیگینژاد با اشاره به روابط ایران و جمهوری آذربایجان میگوید: ما و آذربایجان یک ملت در دو دولت هستیم. ما و آذربایجان یک ملت هستیم و اگر میتوانستیم به آنها شناسنامه ایرانی بدهیم هم میدادیم.
به گزارش انصافنیوز، مهمترین بخشهای گفتوگوی علیرضابیگی را در ادامه میخوانید:
- اینها با نطق من مشکل پیدا کرده بودند. من امکان ثبتنام در سامانه برای نطق را نداشتم. وقتی آقای وزیر صمت مطالبی را دربارهی من بیان میکرد و باید پاسخ میدادم هر چه به سامانه مراجعه میکردم که بتوانم ثبتنام کنم و جواب ایشان را بدهم میسّر نمیشد.
- او گفت هیئت نظارت رای داده که شما نمیتوانید صحبت کنید و تشخیص اینکه شما طبق مادهی ۷۵ دربارهی اینکه پاسخ فردی که پشت تریبون اسم شما را آورده بدهید با من است و من این اجازه را نمیدهم.
- وقتی هم که این اتفاق افتاده بود من مرتبا در مصاحبههایم میگفتم که «ای مردم! سامانه بسته است و من به عنوان «نماینده ملت ایران» نمیتوانم صحبت کنم» ولی این نیازمند شواهد و مدارکی است که بتوانید آن را اثبات کنید که امکان اظهارنظر در صحن علنی به عنوان «نماینده ملت ایران» را ندارید.
- از آقای مهاجرانی در لندن شروع شد تا همهی کسانی که به نحوی دل در گرو انقلاب و جمهوری اسلامی و قانون اساسی و سازوکارهای مردمسالاری در کشور داشتند نسبت به این مورد معترض شدند و رسانهها اقدام همهجانبهای را انجام دادند برای اینکه آقای قالیباف و هیئت رئیسه مجلس که مرتکب این خبط شدند را مذمت کنند.
- آنها هم در عمل مستند قانونی نداشتند که به آن استناد کنند و این کار خطای محض بود. آیا دربارهی این موضوع من به عنوان «نمایندهی مردم» باید به کلانتری مراجعه کنم و از هیئت رئیسه شکایت کنم که اینها میکروفون من را بستهاند؟!
- هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان مرتکب این خطا شده است و تنها دادگاهی که برای رسیدگی به این موضوع وجود دارد دادگاه افکار عمومی و مردم هستند که قضاوت کنند نمایندهای که در مقام حقخواهی و دادخواهی ملت ایران اقدام کرده محدودیتهای عجیب و غریب برایش ایجاد میشود، از جمله بستن میکروفون.
- چهارشنبهی هفتهی پیش اساماسی دربارهی اینکه نوبت نطق شما در فلان روز و ساعت تایید میشود آمد و روز بعدش هم اعلام شد که هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان تشکیل جلسه داده و آن رای را ابطال کرده است. این موفقیت بزرگی بود و من هم در صحبت خودم در صحن علنی اعلام کردم که این «پیروزی ملت ایران» است و ثمرهی همدلی ملت ایران، رسانهها و نخبگان بوده است.
- یا کشت و صنعت مغان، در برخی اسناد ۴۰ هزار هکتار و در برخی اسناد ۷۰ هزار هکتار است. دو سال پیش و پس از آزادسازی کشت و صنعت مغان جشنی را مردم گرفته بودند و من هم رفته بودم، پرسیدم که این اراضی هکتاری چند است؟ گفتند یک میلیارد تومان یعنی ۴۰ هزار میلیارد تومان فقط اراضی کشاورزی آن قیمت داشت. کارخانه و شهرک و فرودگاه و… که بماند.
- من ارزش مالی که به صورت ظالمانه و با دسیسه و تقلب واگذار شده بود را میگویم که من توانستم به عنوان «تنها نمایندهی ملت ایران» ورود پیدا کنم و به بیتالمال برگردانم. شما میفرمایید که آن واگذاری درست بوده یا میفرمایید که آنها ذیحق بودند و کار شما ناروا بوده است.
- وقتی کسی توانسته کاری را به این حجم انجام دهد که قطعا کسانی که در آن قضیه ذینفع بودند چه بسا خودشان را مهیای این میدانستند که پیشنهادی دهند و بگویند تویی که یک نفر از ۲۹۰ نفری که در مجلس حضور دارند «چرا ول کن این موضوع نیستی؟ یک چیزی بگیر و برو دنبال کارت»
- «نمایندهی ملت ایران» هستم، هر اطلاع و سندی که در مورد تضییع حقوق ملت ایران به دست من برسد خودم را مکلف میدانم که در مسیر استیفای حقوق ملت عمل کنم؛ حالا اینکه نتیجه میگیرم یا نه بحث دیگری است.
- نمایندهای میآید در واکنش شروع به اهانت به من میکند در پاسخ میگویم من بنای بی حرمتی ندارم اما اگر بخواهم جواب بدهم تا اینجا نسبت به این موضوع اشراف دارم که توی نماینده این ماشین را فروختهای و خریدار آن هم معلوم است.
- در همان موقع که استیضاح آقای وزیر در جریان بود یک خودروی ۲۰۷ از رده خارج فرانسوی یک میلیارد و دویست میلیون تومان در این کشور معامله میشد اما زمانی که استیضاح رای آورد و وزیر برکنار شد و الان قیمت پژوی ۲۰۷ در بازار ۷۵۰ میلیون تومان است. این یعنی نبود این آدم در وزارتخانه نیم میلیارد تومان در هر دستگاه خودرو در زندگی مردم اثر گذاشته است.
- این خیلی معنای عجیب و غریبی را میدهد. امضاهای طلایی و گلوگاههایی که در دست این و آن وجود دارد و چنین هزینهی گزافی را به ملت ایران تحمیل میکند.
- وقتی که یک جریانی حس میکند که میتواند با دسیسهچینی و تقلب کارش را پیش ببرد، شرکتی که با آن خودروساز در مرداد ۱۴۰۰ قرارداد امضا کرد شرکتی است با سرمایهی ثبتی صد هزار تومان که در سال ۹۷ به ثبت رسیده. آن خودروساز طبق مقررات و آییننامههای خودش هم نمیتواند چنین قراردادی را با این شرکت منعقد کند.
- این سوال پیش میآید که چطور با وجود فرمان هشت مادهای که از سوی رئیسجمهور در سال ۱۴۰۰ صادر شده بود دایر بر اینکه هر گونه واگذاری خارج از سامانهی عمومی که مردم از آن خودرو دریافت مینمایند رانت، تقلب و انحصار محسوب میشود و ابلاغ هم شده این اتفاق رخ داده است؟!
- کسانی میگویند که این بخش خصوصی است و عشقش کشیده که خودرو داده است و چه ربطی به دیگری دارد؟! خواسته به مجلس حالی بدهد تو چه میگویی؟! در حالی که اینطور نیست.
- آن خودروساز از انواع امتیازاتی که دولت جمهوری اسلامی برایش در نظر گرفته استفاده کرده است. آیا الان میتواند کسی بگوید من با پول خودم سرنگ دیابت وارد کردم، پس میتوانم این سرنگ را در بازار دارویی توزیع کنم یا این کار دارای نظامات حکومتی است؟!
- در سال ۱۴۰۱ طبق اطلاعاتی که ما در اختیار داریم ۱۴۷ دستگاه ماشین شاسی بلند به تعدادی تحویل داده شده است.
- این در واقع شکلگیری یک سازمان پیچیدهای است که به این واسطه جمعی را از آن خود کند که این جمع دیگر وامدار باشد در عین حال تخلف هم صورت گرفته است.
- ما دو بار آقای آخوندی را استیضاح کردیم و هر بار نسبت به دور گذشته آرا بیشتری را آورد. من از نمایندگان محور این استیضاح بودم و مستندی را دارم که معاون وزیر به من زنگ زد و میگوید ما ناچاریم که خرج کنیم و تو داری خرج ما را بیشتر میکنی و آن دنیا باید پاسخ دهی.
- از من میخواستند که از پیگیری استیضاح انصراف دهم و میگفتند این کاری که تو میکنی به ما هزینه تحمیل میکند و ناچاریم کارهایی را انجام دهیم و هزینه دارد بالا میرود و آن دنیا یقهات را میگیریم که تو باعث شدی ما چنین هزینههایی کنیم.
- در مجلس با یک رای نماینده بسیاری موضوعات جابجا میشود. مثلا آقای نیکزاد با یک رای نتوانست نایب رئیس مجلس شود و موضوعاتی از این دست را بسیار مشاهده کردیم و رای دارای اعتبار زیادی است.
- الان آدمهایی که به عنوان ریش سفید در مجلس ایفای نقش میکنند در سازمان دادن آرا نمایندگان بسیار موثر هستند. گاهی اصلا خیلی از نمایندگان متوجه نمیشوند که در گرداب چنین سازمانی قرار گرفتهاند.
- ما مدام با تضعیف جایگاه نهاد مجلس مواجه هستیم و همین توانسته تاثیر بسزایی را در نگرشی که نسبت به مجلس وجود دارد باقی گذاشته است. نظام تصمیمگیری و تصمیمسازی کشور دچار تزلزل شده است. من عرض میکنم که نظام تصمیمگیری کشور دچار اختلال شده است.
- همان تصمیمگیری که یکشبه بنزین را سه هزار تومان میکند بدون اینکه مسیر عمودی که نظام تصمیمگیری ما بر مبنای قانون اساسی آن را ترسیم کرده طی کند. بعد هم نتیجهاش فاجعه میشود و آبان ۹۸ را تجربه میکنید که هنوز هم که هنوز است تبلیغات رسانهها خارجی که برای خودشان دادگاه ترتیب دادند و همه را محاکمه کردند و حکم صادر کردند تمام نشده است.
- ما هم دچار خبط شدیم و سپس ناچار شدیم که بگوییم آنهایی که در این حادثه کشته شدند شهید هستند و آنهایی که مجروح شدند جانباز هستند. این سزاوار نبود.
- زیرساخت آن ایمان و باور به این است که مردم دارای اختیار تعیین سرنوشت خود هستند. اگر ما به این اختیار بخواهیم تزیینی نگاه کنیم ظلم و جفا در حق انقلاب اسلامی است که اساس آن اراده و خواست مردم است.
- از نفوذ صحبت کردم که تاروپود کشور را در نوردیده. و خبر از موضوعات بعدی دادم که دولتی ضعیف سرکار خواهد آمد که ناچار است فقط سهمهایی که وعده داده شده را اعطا کند و منشاء هیچ تغییری نمیتواند باشد و در حوزهی بینالملل مشکلات عدیدهای پیدا خواهیم کرد. حضور مردم را هم تضعیف کردید.
- در آن موقعی که من داشتم نطق میکردم میتوانم بگویم که بیش از ۲۰۰ نفر از نمایندگان مجلس سر پا ایستاده بودند و داشتند به من بد و بیراه میگفتند. حتی همین آقای توانگر، نمایندهی تهران، پای تریبون مجلس آمده بود و داشت بد و بیراه میگفت که آقای نیکزاد، رئیس جلسه، گفت که چه کار میکنید؟ نمایندهی مردم دارد صحبت میکند اجازه دهید صحبت کند و اگر مطلبی دارید پاسخش را دهید. او بنا داشت من را از بالا به پایین بیندازد. آنها رگ گردنشان متورم شده بود و نمیتوانستند ببینند کسی از آینده این چنین خبر میدهد..
- یک وقتی آقای دکتر احمدینژاد صحبتهای بسیار تلخ و تندی در انتقاد از شیوهی ادارهی کشور میکند و نامهی رسمی مینویسد و منتشر میکند آن موقع میگویند که چرا کسی جلوی ایشان را نمیگیرد.
- این حرفها را اگر آدم دیگری میزد الان با او برخورد میکردند و وقتی آقای احمدینژاد سکوت میکند، سکوت او هم محل سوال است که این حکایت از وزن این آدم در عالم سیاست دارد. که سکوتش هم میتواند سوالبرانگیز باشد.
- ایشان عالمانه خبر از آمدن سیلی دادند و خودشان را به بچهچوپانی تشبیه کردند که از بلندی آمدن سیل را مشاهده میکند و مردم و نظام را از آن با خبر میکند که سیل وحشتناکی در راه است و برایش چارهای کنید.
- موضع آقای دکتر احمدینژاد موضع اعتراض است. اعتراض به نحوهی ادارهی کشور…
- قبل از آن اعتراضات ایشان اعتراض خود را بیان کرده است؛ واضحتر و در نامهی رسمی با جزییات و ذکر موارد. همهی اینها ذکر شده ولی در آن مقطع انگار نمک پاشیدن به روی زخم بود.
- مردم؛ یعنی احترام گذاشتن به حق تعیین سرنوشت مردم. یعنی ما بیاییم امکانی ایجاد کنیم که مردم حس کنند با حضور در عرصهی انتخابات به طور مستقیم برای انجام تغییرات در کشور عاملیت خواهند داشت.
- اتحاد باید مبنایی داشته باشد. ارادهی مردم تعیینکننده است. همهی ما بر مبنای این میثاق ملی، قانون اساسی، که قدرت را ناشی از خواست و ارادهی مردم میداند خودمان را عرضه میکنیم و در معرض رای مردم قرار میدهیم. اگر این شرایط فراهم شود همه خواهند آمد.
در مجلس دهم با جماعتی آمدند کرسیهای مجلس را هم تصرف کردند اما با وجود دارا بودن اکثریت نتوانستند آقای عارف را رئیس مجلس کنند.
- این وصله پینه کردن حتما نمیتواند حداقل در مجلس جواب دهد. هر کسی جوهرهی وجودی خودش را عرضه کند و مردم انتخاب کنند. هر جریانی خودش را عرضه کند.
- اصولگرایان یک دستهبندی بین خودشان دارند؛ پایداریها، اصولگرایان سنتی(موتلفه و…)، نواصولگرایان (جریان آقای قالیباف). اصلاحطلبان هم که تقسیمبندیهایش پیش شما است.
- ما از قومیت عبور کردیم و قومیت هم در سدهی اخیر مبنای یکسری تحرکات و جنبشها بوده شکست خورده است. جریان عبدالناصر که بر مبنای اصالت قوم عربی ایدئولوژی خود را تنظیم کرد، ناکارآمد بود یا در جنگ جهانی دوم بر مبنای ایدئولوژی سوسیالیسم و نازیسم اتفاق افتاد یک امتحان ناگواری را پشت سر گذاشته است.
- جریان پانترکیسم ساخته و پرداختهی دستگاههای ما است که بیشتر تلاش کنند وجود خودشان را توجیه کنند. من از شما سوال میکنم که کجا ما احساس میکنیم پانترکیسم جریان پر قدرتی شده است؟
- شما فکر میکنید که برای دستگاه امنیتی ما که ریگی را از هوایپما پایین میآورد و دستگیر میکند پیدا کردن آن ده بیست نفری که در یک جمع ۷۰ هزار نفره تماشاگران تراکتور این کار را انجام میدهند کاری دارد که دیگر در بازی بعدی اینها نباشند. فکر میکنید کار سختی است؟
- پیدا کردنشان برای دستگاه امنیتی ما کاری دارد؟! من به عنوان استاندار آذربایجان شرقی با یک تفکری همواره مواجه بودم و آن را حس میکردم که چنین تهدیدی در آذربایجان وجود دارد و نباید زیاد به این استان میدان داد و اعتنا کرد.
- آنها برای اینکه این حرف و باور خود را پیش ببرند چنین قرینههایی را میتراشند که اینجا و آنجا اینطور شد و این حرف گفته شد. در حالی که آذربایجان امتحان خود را در طول تاریخ پس داده است.
- در مرحلهی فروپاشی شوروی وقتی سیمهای خاردار برچیده شد کسی خود را به ارس نزد که به آنطرف رودخانه برود. آن طرف رودخانهایها بودند که خودشان را میخواستند به مام میهن برسانند. اساسا اگر بخواهد پیوندی انجام گیرد دست را به بدن پیوند میزنند نه بدن را به دست.
- اتصال و ارتباط خویشاوندی ما با آن طرف آب که قابل انکار نیست. وقتی هم که آقای اردوغان میآید در جشن پیروزی باکو شعر ارس ارس را میخواند او دارد بر حقانیت باور ما گواهی میدهد این شعر آراز آراز در مساجد و تعزیهها و سوگواریها در فراق عزیزان از دست رفتهمان میخوانیم.
- سرزمینهای اسلامی از آنها گرفته شده ما باید دلسوزی خودمان را در ابعاد مختلف در برگرداندن آن سرزمینها که رهبری انقلاب میگوید اراضی مسلمانان باید به آنها برگردانده شود باید در کنار مردم آذربایجان میبودید که شما نبودید و ترکیه آمد جای خالی شما را پر کرد و او آمد شعار داد که ما یک ملت در دولت هستیم.
- در حالی که ما و آذربایجان یک ملت در دو دولت هستیم. هیچ قرابتی بین آذربایجان و ترکیه وجود ندارد. ما با آذربایجان یک ملت هستیم اگر ما میتوانستیم به آنها شناسنامه ایرانی بدهیم هم میدادیم.
دیدگاه تان را بنویسید