جلال ساداتیان، دیپلمات پیشین:
تکساحتی بودن حاکمیت و قدرت به تنهایی کارگشا نیست
اگر چه قدرت نظامی در جای خود بسیار موثر و مفید است ولی به تنهایی کارگشا نیست، درحالیکه همه این عناصر با هم می توانند موقعیت ممتاز ژئوپولتیکی ایران را به چشم جهانیان بیاورد.
سیدجلال ساداتیان دیپلمات پیشین در پاسخ به این سوال که بعد از توافق ایران و عربستان تصور می شد فضای اختلافات بین ایران و اعراب کم رنگ شود ولی مجددا شاهد مطرح شدن ادعای امارات در رابطه با جزایر سه گانه ایرانی بودیم به ویژه که روسیه نیز در این مرحله با کشور های عرب خلیج فارس همراهی کرد. چرا با وجود اتحاد ایران با روسیه این کشور در خلاف جهت منافع ایران حرکت می کند؟ اظهار داشت: هر وقت که به سمت عادی شدن روابط با دیگر کشورها و کاسته شدن از مشکلاتمان رفته ایم و به حل و فصل مشکلات نزدیک شده ایم از طرفی ماجرایی درست شده است. به طور مثال در قصه برجام هم همینطور بود در رابطه با همسایگان و اعراب هم همین مساله را داریم. جدا از اصل موضوع و اختلافاتی که وجود داشت که داستانی تاریخی است و از سال 1975 که بریتانیا می خواست این منطقه را ترک کند این تلاش را داشتند که توافقاتی حاصل کنند.
به گزارش شفقنا بخش هایی از گفت و گوی ساداتیان را در ادامه می خوانید:
- در سال 1971 میلادی با حاکم شارجه صحبت هایی شد در آن زمان این ها با هم متحد نبودند و بعد ها به شکل امارات متحده عربی در آمد. آن زمان امارات شارجه بود و توافقاتی با شارجه شد تا به شکلی عمل شود.
- قرار بود وقتی بریتانیا رسمیت امارات اعلام می شود نظراتش را اعمال کند چون برای مدتی بریتانیا در این منطقه صاحب قدرت بود و حکام بعدی با نظر انگلیس بر سر کار می آمدند درحالیکه سابقه تاریخی نشان می دهد این امارتی ها تحت نظر حکام مناطق جنوبی ایران بودند یا از فارس یا از بندرعباس اداره می شدند و برای مدتی انگلیسی ها آمدند و دورانی استعماری وجود داشت و انگلیس در این منطقه حاکم بود.
- انگلیس با وعده هایی که داده بود مساله را تا زمان استقلال بحرین نگه داشت و مجموعه تجمیع شده امارت های شارجه و بحرین و دبی و … که 7 امارت بودند و به امارات متحده عربی تبدیل شدند به رسمیت شناخته شدند و انگلستان این مساله را مثل استخوان لای زخم نگه داشت.
- بعد ها مشکلاتی از قبال این مساله به وجود آمد اما حاکمیت ایران بلافاصله در این جزایر استقرار پیدا کرد و نیروهای ایرانی در این مناطق پیاده شدند و پرچم ایران برفراز این منطقه به اهتزاز درآمد. نخست وزیر وقت آقای هویدا در مجلس ایران تمام این اخبار را اعلام کرد و این ماجرا تمام شده بود. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی تاکید حاکمیت ایران بر این جزایر وجود داشت.
- در دوره آقای خاتمی هم مشکلاتی به وجود آمده بود ولی موضع ایران همواره این بود که برای رفع مشکلات آماده گفت و گو با امارات هستیم ولی نه برای مساله حاکمیت و مذاکره زیرا ایران اصل حاکمیت را همواره در اختیار ایران می داند.
- این مناطق مناطق فراسرزمینی ایران تلقی می شوند و ما از حاکمیت ایران بر این مناطق دفاع می کنیم ولی ایران برای گفت و گو و حل و فصل مسائل آنان اعلام آمادگی کرد تا سو تفاهم های بعدی و اختلافات حل شوند زیرا بخشی از جزیره ابوموسی میزبان برخی از اماراتی ها بود و ایران مشکلی با رفت و آمد این افراد نداشت و پرچم ایران برافراشته بود ولی سو تفاهم هایی ایجاد شده بود که ایران برای رفع آن ها اعلام آمادگی کرد اما بر این اساس بعضا تاکید بر این داشتند که ایران حاضر شده بر سر حاکمیت خود در این جزایر گفت و گو کند ولی در طول تاریخ هرگز چنین نبود.
- اماراتی ها از این موضوع سو استفاده کرده اند و در هر مقطع زمانی که برایشان پیش آمده در اتحادیه عرب و در شورای همکاری خلیج فارس و این اواخر در اجلاس خود با چین و روسیه چنین موضوعی را مطرح کرده اند و خواستار گفت و گو در خصوص حاکمیت امارات بر جزایر سه گانه ایران بودند تا جاییکه این بار گفته شده مساله باید به محافل بین المللی برود و آنجا گفت و گو شود درحالیکه ایران همواره موضع قاطعی داشت و گفته برای مالکیت خود حاضر به مذاکره نیست و حاضر به مراجعه به جایی نیست چون حاکمیت ایران بر این جزایر قطعی است این بحث توسط دیگران و با سو استفاده از مواردی که ذکر شد مطرح شده است.
- در مورد چرایی مطرح شدن این موارد باید بازگشتی به خودمان داشته باشیم. موقعیت ایران زمانی به گونه ای بود که عرب ها جرات حرف زدن نداشتند و جرات نداشتند به کسی اعتراض کنند. ایران متکی به خود بود و از موقعیت ژئوپولتیکی خود به خوبی بهره می برد ولی در سال های اخیر عناصر مربوط به قدرت ایران کاهش پیدا کرده است.
- در دوره هایی مثل دوران جنگ حمایت های مردم از حاکمیت در اوج خود بود ولی برخی نارضایتی های ایجاد شده منجر به تضعیف بخشی از حاکمیت شد. از سویی به دلیل سیاست های یکجانبه گرایانه ایران موقعیت اقتصادی کشور بسیار تضعیف شده و ایران بازار های بین المللی خود را از دست داده است و نتوانسته نفت خود را بفروشد و درآمد خوبی داشته باشد و متقابلا جذب سرمایه برای توسعه و تولید هم با مشکل روبرو بود.
- بحث اقتصاد و نیروهای کار آزموده و تحصیلکرده و بحث عمق استراتژیک و قدرت نظامی و داشتن سواحل و داشتن معادن و داشتن منابع انرژی و… و… و… همه مطرح هستند اما در مورد ایران هر کدام از این عناصر روز به روز تضعیف شده اند و ایران نتوانسته به خوبی از این داشته ها استفاده کند وقتی چنین حالتی پیش می آید دیگران زبان در می آورند.
- امروز امارات در جنوب خلیج فارس به شکلی و آذربایجان در شمال ایران به شکلی دیگر و در شرق نیز افغانستان طالبانی به نوعی در برابر ایران قلدری می کنند و هر کدام در صدد تعرض به ایران هستند.
- دلیل این رفتار ها بعضا تک ساحتی بودن حاکمیت و قدرت است یعنی تنها می خواهد با تکیه بر قدرت نظامی همه چیز را حل و فصل کند اگر چه قدرت نظامی در جای خود بسیار موثر و مفید است ولی به تنهایی کارگشا نیست، درحالیکه همه این عناصر با هم می توانند موقعیت ممتاز ژئوپولتیکی ایران را به چشم جهانیان بیاورد و به موقعیت منطقه ای ممتازی تبدیل کند در چنین شرایطی کسی جرات تعرض به ایران را نخواهد داشت و چشم داشتی به یک وجب خاک ایران صورت نمی گیرد.
دیدگاه تان را بنویسید