جواد موگویی، مستندساز و پژوهشگر تاریخی، در گفتوگو با برنامه «پاراگراف» اعتمادآنلاین درباره مساله اعدامهای تابستان سال 1367 و فعالیتهای سازمان مجاهدین خلق در دهه ۶۰ صحبت کرده است.
بخشی از این گفتوگو را در ادامه میبینید و میخوانید:
- هوادار وقتی یک گروه تروریستی اعلام جنگ مسلحانه کرده، چه کار میکند؟ گروه تروریستی که میتینگ ندارد. تا قبل از ۳۰ خرداد میتینگ داشته و بعد یک گروه مسلحانه شده است. دیوانه است مگر که میتینگ برگزار کند؟ آن زمان در فاز سیاسی بود، میتینگ و پخش اعلامیه و روزنامه در فاز سیاسی بود. وقتی از ۳۰ خرداد به بعد وارد فاز مسلحانه شد این گروه مخفی شده است پس هوادار وجود ندارد.
- شما در قلب خودت میتوانی هوادار هر گروهی باشید، اما در صحنه میدان هوادار چه کار میکند؟ میرود در میتینگ و یا میرود روزنامه پخش کند؟ روزنامه کجاست که پخش کند؟ مگر دیوانه است؟ دستگیر میشود؛ مثلاً دیروز هفت تیر انفجار بوده است حالا هشت تیر یک نفر بیاید روزنامه مجاهدین را در خیابان پخش کند! این فکر احمقانه است.
- پس هواداری وجود ندارد. اگر هم کسی هست، عضو است. در خانه تیمی و در تظاهرات مسلحانه عضو دستگیر شده است! نه که شعار بدهند. پنج مهر در خیابان انقلاب تظاهرات مسلحانه است، کسی نمیآید شعار دهد؛ مثلاً بگوید درود بر رجوی و مرگ بر فلانی...
- تظاهرات مسلحانه به معنای عملیات نظامی است، نه به معنای عام تظاهرات و راهپیمایی. پس ما هواداری نداریم که دستگیر شود. عضو سازمان بوده و به هر نحو و سطحی در حال کمک است. از همین جا هر کسی که عضو یک گروه تروریستی شود حکمش اعدام است، اما پس چرا خیلیها از اینها در زندان هستند؟ من تقریباً میتوانم بگویم هر کسی که، تقریبا آنهایی که منجر به قتل شدند یعنی شلیک مستقیم داشتند منظورم هم یکی یا دوتا و ده تا نیست، منظورم برآیند آن است که کسی که منجر به قتل شده اعدام شده است. حالا بعید میدانم یک عدد درشتی باشد که حالا توبه اینها هم پذیرفته شده باشد، چرا که آدمی کشته شده و تمام.
متن و ویدئوی کامل این گفتوگو را اینجا بخوانید و ببینید.
دیدگاه تان را بنویسید