کد خبر: 631372
|
۱۴۰۲/۰۶/۱۸ ۲۳:۴۰:۰۰
| |

حسین انصاری‌راد رئیس کمیسیون اصل نود مجلس ششم:

اخراج اساتید و نخبگان ادامه تفکرات و سیاست اشتباه گذشته است/ نتیجه استفاده نکردن از نخبگان را به‌خوبی در نحوه مدیریت کشور می‌بینیم

رئیس کمیسیون اصل نود مجلس ششم گفت: اخراج اساتید دانشگاه‌ها و نخبگان نیز ادامه تفکرات و سیاست اشتباه گذشته است که به نتیجه نرسیده و همه ما نتیجه آن را مشاهده کرده‌ایم.

اخراج اساتید و نخبگان ادامه تفکرات و سیاست اشتباه گذشته است/ نتیجه استفاده نکردن از نخبگان را به‌خوبی در نحوه مدیریت کشور می‌بینیم
کد خبر: 631372
|
۱۴۰۲/۰۶/۱۸ ۲۳:۴۰:۰۰

حسین انصاری‌راد رئیس کمیسیون اصل نود مجلس ششم نسبت به اخراج اساتید و نخبگان از دانشگاه ها واکنش نشان داد و گفت: افرادی که فاقد صلاحیت علمی هستند تنها براساس سلیقه سیاسی وارد دانشگاه‌ها می‌شوند و جای اساتید برجسته علمی را می‌گیرند.

به گزارش آرمان ملی بخش هایی از گفت و گوی انصاری راد را در ادامه می خوانید:

 

  • از ابتدای انقلاب اسلامی در سال ۵۷ برخی گروه‌ها تلاش کردند فعالیت‌های دانشگاه را در مسیری قرار بدهند که در راستای اهداف آنها بود. نتیجه این رویکرد نیز این بود که بسیاری از بزرگان علم و دانش کشور یا خانه‌نشین شدند و یا از کشور مهاجرت کردند.
  • کسانی که می‌توانستند در سال‌های پس از انقلاب و جنگ کمک زیادی به توسعه کشور کنند که متأسفانه با تنگ نظری‌هایی که صورت گرفت از کشور مهاجرت کردند و اغلب نیز در دانشگاه‌های معتبر علمی دنیا مشغول به تدریس و یا تحصیل شدند. این وضعیت به شکل‌های مختلف و در مقاطع مختلف ادامه داشته تا کار به این نقطه رسیده است.
  • امروز نیز به واسطه تنگ نظری‌هایی که صورت می‌گیرد بسیاری از نخبگان و اساتید دانشگاه به دلایل سیاسی و عقیدتی از دانشگاه رانده شده‌اند. نتیجه استفاده نکردن از نخبگان را ما به خوبی در نحوه مدیریت کشور مشاهده می‌کنیم.
  • امروز کشور با چالش‌های جدی در زمینه‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مواجه شده که یکی از دلایل اصلی آن سوء مدیریت و استفاده نکردن از کارشناسان و نخبگان علمی کشور است. به حاشیه راندن نخبگان امروز کشور را به لبه پرتگاه برده و سبب رنج مردم شده است.
  • جای تعجب است که پس از چهل سال که از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران گذشته هنوز مدیریت کشور با این بیماری به عنوان یکی از بیماری‌های مهم جامعه ما توجه نکرده و برای پیدا کردن راه حل تلاش نمی‌کند.
  • نکته مهم دیگر اینکه امروز کشور در یک موقعیت بسیار حساس قرار گرفته است. این در حالی است که برخی با چنین اقدامات نابخردانه‌ای بدون در نظر گرفتن شرایط کشور چالش‌های جامعه را بیشتر می‌کنند.
  • امروز ما در شرایط حساسی قرار گرفته‌ایم.جامعه امروز از نظر اقتصادی، اجتماعی و سیاسی با چالش‌های جدی مواجه است. مشکلات اقتصادی که امروز در جامعه وجود دارد زیبنده مردم ایران و مسئولان کشور نیست. امروز مطالبه اصلی مردم از دولت کاهش نرخ تورم و کنترل ‌گرانی‌هاست.
  • در نتیجه دولت باید در راستای خواسته‌های مردم حرکت کند؛ نه اینکه تصمیمی بگیرد که گرانی‌ها را بیشتر کند و مردم را با مشکلات بیشتری مواجه کند. از سوی دیگر ما در عرصه بین‌المللی و منطقه‌ای با چالش‌های جدی مواجه هستیم و دولت باید هرچه زودتر در این زمینه اقدامات لازم را انجام بدهد.
  • به‌هرحال هنگامی ‌که فشار زندگی روی مردم افزایش پیدا می‌کند مطالبات از دولت نیز افزایش می‌یابد و به همین دلیل دولت مجبور است برای پاسخگویی به مردم تلاش بیشتری از خود نشان بدهد. واقعیت این است که مردم از وضعیت موجود رضایت ندارد و این نارضایتی را به ‌خوبی می‌توان در سطح جامعه مشاهده کرد.
  • به نظر می‌رسد این نارضایتی تنها اقتصادی نیز نیست، بلکه جنبه‌های اجتماعی و سیاسی را نیز دربرمی‌گیرد. در چنین شرایطی فشار اقتصادی روی جنبه‌های دیگر بار شده و نارضایتی‌ها را تشدید کرده است. سؤال اینجاست که دولت چه برنامه‌ای برای این افراد جامعه دارد؟
  • من معتقدم محاسبه‌گری صحیحی در تصمیمات وجود ندارد و به همین دلیل تصمیماتی که گرفته می‌شود متناسب با شرایط موجود جامعه نیست. امروز۴۴ سال از پیروزی انقلاب گذشته و ما در طول این سال‌ها تجربیات زیادی در زمینه کشورداری و ارتباط با کشورهای جهان را پشت‌سر گذاشته‌ایم.
  • آیا تکرار برخی اشتباهات گذشته کافی نیست؟ آیا زمان آن فرانرسیده که در برخی رویکردهایی که در گذشته دنبال می‌کردیم تجدیدنظر کنیم؟ امروز کشور را اقلیتی مدیریت می‌کند که متناسب با دغدغه‌های اکثریت جامعه نیست.
  • درگذشته اصلاح‌طلبان نیز در این زمینه نقش داشتند اما شرایط به شکلی پیش رفته که در شرایط کنونی اصلاح‌طلبان نیز دچار ضعف شده‌اند. ما حدود نیم‌قرن تجربه حکومت‌داری در جمهوری اسلامی داریم و می‌دانیم که برخی سیاست‌ها ورشکسته شده‌اند لذا ادامه دادن این سیاست‌ها به‌ سود کشور نخواهد بود.
  • دولت باید این شرایط را درک کند و از سیاست‌هایی پیروی نکند که درگذشته تجربه ‌شده و به نتیجه نرسیده است. اخراج اساتید دانشگاه‌ها و نخبگان نیز ادامه تفکرات و سیاست اشتباه گذشته است که به نتیجه نرسیده و همه ما نتیجه آن را مشاهده کرده‌ایم.
  • نکته دیگر اینکه برای همه ما اثبات‌شده که برخی از مدیران، شایسته مدیریت جامعه نیستند و نباید در چرخه مدیریت کشور حضورداشته باشند. این‌گونه مدیران تنها به منابع فردی خود فکر می‌کنند و منافع ملی را فدای منافع فردی می‌کنند. این موضوع برای ما مسجل شده است. با این ‌وجود همچنان مشاهده می‌کنیم برخی از این مدیران در جایگاه خود باقی‌مانده‌اند و حتی ارتقا نیز پیدا کرده‌اند.
  • من هیچ‌گونه عقلانیتی در ادامه این سیاست‌های ورشکسته مشاهده نمی‌کنم و معتقدم این سیاست‌ها باید کنار گذاشته شود. ضرورتی برای ادامه سیاست‌های ورشکسته وجود ندارد و زمینه نیز برای دولت فراهم است که در این رویه تغییر ایجاد کند و در مسیری حرکت کند که درنهایت به سود منافع ملی تمام شود.
  • اینکه افرادی که فاقد صلاحیت علمی هستند تنها براساس سلیقه سیاسی وارد دانشگاه‌ها می‌شوند و جای اساتید برجسته علمی را بگیرند خسران بزرگی برای جامعه و نسل‌های بعدی است.
  • امروز شرایط به شکلی است که دانشگاه‌های کشور پاسخگوی نسل‌های بعدی جامعه نیست. هنگامی که افرادی براساس رانت و روابط و نه ضوابط، وارد دانشگاه شوند و جای نخبگان را بگیرند ؛ اتفاق خوبی نیست و نشان‌دهنده سقوط اعتبار دانشگاه و فضای علمی کشور است.
  • آینده دانشگاه به آینده مدیریت کشور و انتخابات آینده گره خورده است. امروز کشور در شرایطی قرار دارد که اگر قرار است انتخابات برگزار شود شرایط و جوانب این انتخابات باید مورد تأیید نخبگان و کارشناسان کشور باشد. اگر چنین شرایطی فراهم نباشد نمی‌توان شاهد برگزاری یک انتخابات آزاد و پرشور بود.
  • به هر حال در سال‌های اخیر مردم با چالش‌های متعددی در زندگی خود مواجه بوده‌اند که در سال‌های اخیر و در دولت سیزدهم و مجلس یازدهم به جای اینکه کاهش پیداکند افزایش نیز داشته است.
  • در چنین شرایطی تصمیم‌گیران جامعه باید این نکته را در نظر داشته باشند که شرایط کشور به شکلی است که همه دلسوزان و نخبگان باید در صحنه حضور داشته باشند و اگر کسی مانع حضور نخبگان و کارشناسان در صحنه انتخابات شود برخلاف منافع ملی رفتار کرده است.
  • در اصل اول قانون اساسی به رأی و نقش مردم در تعیین سرنوشت خود استناد شده است. مشروعیت همه نهادهای نظام از جمله دولت، مجلس، وشوراها با رأی مردم است. به همین دلیل اگر مردم در تعیین سرنوشت خود مشارکت نکنند، رسمیت و مشروعیت آن نهادها حتما دچار اختلال و ضعف خواهد شد.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها