کد خبر: 631523
|
۱۴۰۲/۰۶/۱۹ ۲۰:۳۵:۲۳
| |

دانشجویان دانشگاه هنر خواستار بازگشت دو استاد دانشگاه شدند:

هشدار دانشجویان دانشگاه هنر به «تصمیم گیرندگان امر گزینش»

برخی از دانشجویان دانشگاه هنر با انتشار بیانیه‌ای خواستار بازگشت دو استاد اخراجی از این دانشگاه شدند.

هشدار دانشجویان دانشگاه هنر به «تصمیم گیرندگان امر گزینش»
کد خبر: 631523
|
۱۴۰۲/۰۶/۱۹ ۲۰:۳۵:۲۳

در پی قطع همکاری دانشــگاه هنر با دو اســتاد سرشــناس گروه فلسفه هنر، دانشــجویان دکتر مســعود علیا و دکتر امیر مازیار خواســتار بازگشت این دو استاد به دانشــگاه شــدند.

به گزارش شرق، آنها در بیانیه ای  بر شــبهه مخاصمات «بیرون دانشگاهی» تأکید کردند و ضمن یادآوری حقوق قانونی اساتید و دانشــجویان به تصمیم گیرندگان امر گزینش و جذب و مســئوالن حوزه آموزش نســبت به تبعات و خسران علمی این اقدام هشــدار دادند. متن بیانیه به شرح زیر اســت:

«و اما خطابه مفید اســت، نخست به ســبب آنکه حقیقت و عدالت بذاته از اضداد خود قوی ترند... [اما] کســانی هســتند که حتی اگر ما دقیق ترین علم هم داشــته باشــیم، نمی توانیم به یاری آن با گفتار خود آنها را به آســانی قانع کنیم» ارسطو،

خطابه انتشار خبر منع تدریس دکتر مسعود علیا و دکتر امیر مازیار، استادان ِ سرشــناس گروه فلسفه هنر دانشگاه هنر، مایه بهت و تأسف دانشجویان و بسیاری ِ از اهالی فلســفه و فرهنگ شد و در این چند روزه واکنش های گوناگونی برانگیخت که دور از انتظار نبود. دکتر مسعود علیا، پژوهشگر نام آشنای فلسفه و فلسفه هنر، چندین دهه در معتبرترین نهادهای علمی و دانشگاهی به تحقیق، ترجمه، تألیف و تدریس اشــتغال داشته است و بی شــک در حوزه تخصصی خود از سرمایه های علمی کشــور به شمار می آید. ترجمه و تألیف بیش از ۲۰ عنوان کتاب، کسب جایزه کتاب ســال جمهوری اســالمی، نگارش ده ها عنوان مقاله و راهنمایی رساله های پرشــمار از ثمرات چند دهه فعالیت علمی و فرهنگی و بیش از ۱۰ ســال حضور پررنگ او در جایگاه استاد و عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه هنر است. دکتر امیر مازیار، پژوهشگر پرکار فلسفه هنر، فلسفه در جهان اسالم، فلسفه دین و مدرس طزار اول این حوزه هاست. او سابقه تألیف و ترجمه ده ها عنوان کتاب و مقاله را در کارنامه دارد و در معرفی، بسط و بازاندیشی بسیاری از مفاهیم و مسائل فلسفه دین و فلسفه هنر و نیز بازخوانی انگاره های غالب بر تاریخ هنر اسالمی، در محیط علمی و دانشگاهی کشور در این سال ها نقش مؤثری ایفا کرده است. رشد علمی این گروه، دانشــکده مطالعات نظری و این دانشــگاه کلمه واحدی است که هنوز می توانیم بر ســر آن گرد هم آییم. دغدغه ای که پیش از این نیز ما را بارها بر آن داشــت تا در ّت تعامل با مسئوالن امر و مدیرانی بکوشیم که به رغم تمام اختالف نظرها، حسن نی ّانه ای که و اقبالشــان به گفت وگویی عقالنی را فرض می گرفتیم؛ مطالبه گری مصر تاکنون چنان که پیداست جز نومیدی و سرخوردگی بیشتر برای ما دانشجویان، باری در بر نداشــته است. امید بر این بود که ارتباط نهاد دانشگاه با اساتید و دانشجویان، ّ در روندی قانون مدارانه و شفاف، همراه با تسهیل و مصلحت اندیشی و بر پایه پروا و ّ همدلی پی گرفته شود، دریغ که هرآنچه شاهد آنیم جز از تحکم و سوءتدبیر نیست. ِ بهت زده ایم که اکنون، پیرو تصمیمی شــتاب زده و ناموجــه، خود را از کالس های درس و بهره از اســتادانی محروم می یابیم که بی شــک مایه مباهات این دانشگاه ِ و از ســرمایه های علمی این آب و خاکند. گویی اقدامی نامعقول با چنین خسارت ُ علمی برای دانشجو، چنان خرد و سرسری پنداشته شده که بی هیچ تردید و تأملی، طی ســازوکاری شفاهی و دســتوری به انجام رسیده اســت. جای بسی افسوس اســت که تداوم همکاری دانشــگاه با دکتر مســعود علیا پس از یک دهه خدمت صادقانه و با چنین کارنامه ای، هنوز در گرو تصمیم گیری های مقطعی و قراردادهای مشــروط و مدت دار و کاغذبازی های اداری باشــد که البته بــرای ناظری واقع بین، خالی از شبهه بهانه جویی و مخاصمات «بیرون دانشگاهی» هم نیست. پیش دستی نهادهای آموزشی دانشگاه در منع تدریس اساتیدی که طبق همان سازوکار قانونی همچنان عضو هیئت علمی دانشــگاه هستند با کدام منطق قابل توجیه است؟ آیا این تصمیم نباید پیش از آن در روند مقتضی پیگیری شــود؟ آیا خواست یا رضایت علمی دانشجو از استاد مورد نظر و یا سطح علمی او در اقداماتی این چنین عاملی تعیین کننده نیست؟ بار دیگر تصمیم گیرندگان امر گزینش و جذب و مسئوالن حوزه آموزش را نســبت به تبعات و خسران علمی این اقدام زنهار می دهیم و پاسداشت حقوق قانونی اســاتید و دانشجویان را یادآور می شــویم. ما شاگردان دکتر مسعود علیا و دکتر امیر مازیار، بدین وســیله، یکایک فرهیختگان و فرزانگان و فرهنگیان و دغدغه مندان ســاحت فلسفه و اندیشه و هنر کشور را به حمایت از خواسته برحق خود که ابقای این اســاتید ارزشمند در جایگاه مسلم ایشان است، فرامی خوانیم. و در فرجام: پیوند ما با این عرصه ورای تحکمات دیوان ســاالرانه است. ما این عرصه را عرصه خود می دانیم و بر حفظ آن پافشاری می کنیم. 

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها