احمد مازنی:
درباره جنگ چنان با شیطنت تولیدمحتوا میکنند که بعید است جنازه صدام هم اینگونه غیرمنصفانه بگوید!
احمد مازنی نوشت: در مورد جنگ تحمیلی اکنون با چنان شیطنتی تولید محتوا میشود که اگر جنازه متعفن صدام را از زیر خاک بیرون بیاورند و از او بخواهند درباره علل، ریشهها و عوامل وقوع جنگ بگوید و بنویسد، بعید میدانم تا این حد غیرمنصفانه بگوید و بنویسد!
احمد مازنی در یادداشتی با عنوان «دست بسته منتقدان منصف» در روزنامه اعتماد نوشت: درباره انقلاب اسلامی، امام خمینی و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بسیار سخن گفته و نوشته شد. اما یکی از واقعیتهای غیرقابل انکار در هر سه مورد این است که در کنار دوستان و ارادتمندان بسیار، دشمنان کینهتوز بسیاری نیز داشته و دارند. بدیهی است در چنین شرایطی اقتضای انصاف این است که در مطالعه متون تولیدی و دادههای صوتی و تصویری به مرجع و منبع تولید و نشر محتوا توجه کنیم، چراکه اگر بدخواهان اسلام و ایران محتوایی را درباره انقلاب، امام و جنگ تحمیلی تولید کنند در متن و حاشیه محتوای تولیدی، شیطنت و دشمنی دیرینه خود را دنبال میکنند و البته در اغلب موارد چنان راست و دروغ در هم تنیده است که افراد با هوش، نیز متوجه شیطنت و اهداف تخریبی آن نمیشوند.
قرآن در چنین مواردی توصیه به تحقیق میکند: «یا أیُّها الّذِین آمنُوا إِنْ جاءکُمْ فاسِقٌ بِنبإٍ فتبیّنُوا أنْ تُصِیبُوا قوْمًا بِجهالةٍ فتُصْبِحُوا علی ما فعلْتُمْ نادِمِین. ای کسانی که ایمان آوردهاید اگر فاسقی برایتان خبری آورد نیک وارسی کنید مبادا به نادانی گروهی را آسیب برسانید و [بعد] از آنچه کردهاید پشیمان شوید- حجرات آیه ۶» همچنین مطالعه کتابها و آثار پژوهشی فراوانی که توسط صاحبنظران منصف تهیه و منتشر شده نیز به افزایش دانش و آگاهی ما در این زمینهها کمک میکند و در نتیجه القائات دشمن نمیتواند بر ادراک ما از حقیقت تاثیر بگذارد.
با ذکر این مقدمه به چند مورد اشاره میکنم:
۱. انقلاب اسلامی از چنان عظمتی برخوردار بود که در زمان وقوعش دوست و دشمن را وادار به حیرت کرده بود، چراکه حضور یکپارچه مردم در اجتماعات میلیونی از کوچکترین روستا تا کلانشهرها، اعتصابات سراسری، پذیرش رهبری امام خمینی از سوی آحاد مردم و تمامی احزاب سیاسی داخل و خارج از کشور و وحدت کلمه در شعارهای اصلی انقلاب به معجزه شبیه بود. این انسجام تاریخی منجر به ریشهکن شدن نظام شاهنشاهی چند هزار ساله و فرار شاه منصوب بیگانگان و تاسیس نظام جمهوری اسلامی شد که این نتیجه نیز برای هیچکس باورپذیر نبود...
اما از آنجا که قانون الهی بر تحقق اراده مردم قرار گرفت «إِنّ ٱللّه لا یُغیِّرُ ما بِقومٍ حتّی یُغیِّرُواْ ما بِأنفُسِهِم. خدا حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که خود آن قوم حالشان را تغییر دهند- سوره رعد آیه ۱۱» مردم ایران توانستند در سرنوشت خویش دگرگونی پدید آورند.
اما با گذشت زمان و خارج شدن دوست و دشمن از آن فضای حیرت، هر کسی از ظن خود به تحلیل چرایی وقوع و پیروزی انقلاب پرداخت و در چنین شرایطی به ویژه برای افراد کماطلاع و ناآگاه دلایلی برای شکلگیری و پیروزی انقلاب اسلامی تراشیدند که هر کدام در جای خود از لحاظ محتوا، پایه استدلال، منبع و تولیدکننده قابل بررسی است.
۲. امام خمینی از چنان سابقه روشنی از لحاظ خاستگاه خانوادگی، تحصیل، تدریس، مبارزه، اندیشه، جایگاه علمی و عملی، شخصیت و عملکرد برخوردار است که ایجاد ابهام در هر یک از وجوه «اندیشه، شخصیت و عملکرد» ایشان کار سادهای نیست. اما بدون اینکه قصد شبیهسازی داشته باشم به تبلیغات معاویه علیه امام علی(ع) اشاره میکنم که وقتی از اهل شام میپرسیدند: این ابوتراب که او را لعن میکنید، کیست؟ پاسخ میدادند: درست نمیدانیم اما گویا یکی از دزدهای شرور عراق است.
بنابراین مراقب شبکههای معاند بدتر و پیچیدهتر از بنیامیه در عصر ما باشیم.
۳. در مورد جنگ تحمیلی نیز اکنون با چنان شیطنتی تولید محتوا میشود که اگر جنازه متعفن صدام را از زیر خاک بیرون بیاورند و از او بخواهند درباره علل، ریشهها و عوامل وقوع جنگ بگوید و بنویسد، بعید میدانم تا این حد غیرمنصفانه بگوید و بنویسد!
جنگی که از اسناد شورای امنیت سازمان ملل تا منابع مستقل داخلی و خارجی و خود صدام تردیدی در تحمیل آن به انقلاب نوپای ایران ندارند، با سرهمبندی مطالب چنان تعریف میکنند که انگار این امام خمینی بود که قرارداد الجزایر را پاره کرد، این ایران بود که در مرزها شرارت میکرد، این شهرهای عراق بودند که توسط ایران اشغال شدهاند!
چه میتوان کرد که در هر زمینهای خوابیده را میتوان بیدار کرد، اما کسی که خود را به خواب میزند، نمیتوان بیدار کرد و از این واقعیت نیز نمیتوان گذشت که سوءتدبیر و بعضا انحراف بخشی از حاکمیت از مبانی اندیشه اصیل انقلاب اسلامی و تعریف این همانی بین وضع موجود با اندیشه امام خمینی در بهرهبرداری بدخواهان اسلام و ایران نقش موثری دارد و تاسفبار اینکه بدخواهان نیز روی این همانی تاکید میکنند و معالاسف دست صاحبنظران منصف در نقد منصفانه وضع موجود و تعارضات آن با اندیشه، شخصیت و عملکرد امام خمینی بسته است.
راستی با رونالدو هم سلفی گرفتی یا نه؟