محمدرضا باهنر فعال سیاسی اصولگرا:
در نهایت روز آخر اصولگرایان با پایداریها به تفاهم میرسند
دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین گفت: تعدادی از اصولگراها مانند پایداریها میگویند ما میخواهیم لیست مستقل دهیم، من تحلیلم این است آنها روز آخر مینشینند وبه یک تفاهم میرسند.
انتخابات مجلس شورای اسلامی بستری است که دوباره احزاب و شخصیت های حزبی بروز و نمود پیدا کرده و به بیان دیدگاه های خود بپردازند. همزمانی انتخاب دو قوه از سوی مردم از میان جریان انقلابی، جریان های اصلاح طلب و اعتدالی را بر آن داشته تا تحرکاتی را برای کسب کرسی های بیشتر در دور جدید مجلس به عمل آورند.
محمدرضا باهنر که همواره تلاش کرده ضمن حفظ موقعیت خود در جریان اصولگرا، با شخصیت های میانه روی سایر گروه های سیاسی هم نشست و برخاست کند، یکی از شخصیت هایی است که می تواند فضای کنونی انتخابات و اقتضائات و حواشی آن را مورد تحلیل قرار دهد.
باهنر گفت در این زمینه گفت: من این دوره نه به عنوان سخنگوی جریان اصولگرا، بلکه به عنوان جامعه اسلامی مهندسین عرض می کنم که مشارکت، اَهَم از نوع انتخاب است؛ یعنی باید تلاش کنیم که سطح مشارکت در انتخابات بالا برود. متاسفانه دولت فعلی ما با 48 درصد مشارکت و مجلس فعلی با 42 درصد مشارکت به قول هواشناسی رکورد کمینه را زده است. این دفعه باید تلاش کنیم که انتخابات مجلس پرشورتر برگزار شود و عده بیشتری بخواهند در جریان انتخابات شرکت کنند.
به گزارش برنا، بخش هایی از گفت و گوی باهنر را در ادامه می خوانید:
- یک عده در کشور هستند که به آنها رای سیاه میگویند، کسانی که رای سیاه هستند، نه نظام و نه انقلاب را قبول دارند. آنها خیلی عددشان کم است، عده زیادی هستند که میخواهند زندگی کنند، ایران و انقلاب را دوست و نظام را قبول دارند و میخواهند زندگی کنند، باید تلاش کنیم که اینها برای شرکت در انتخابات احساس وظیفه کنند.
- و اینکه شما سوال کردید که اصولگراها و شورای ائتلاف چه می شود، ما دنبال وحدت همه آنها هستیم و من معتقد نیستم که خود اصولگراها با یکدیگر رقابت کنند، به هرحال در کشورعدهای به اصلاح طلب، یک عده به اصولگرا و یک عده به اعتدالیون معروف هستند و فکر می کنم باید تلاش کنیم که همه اینها در انتخابات احساس وظیفه کنند و شروع به کار کردن کنند.
- البته زمانی که اصلاح طلب می گوییم، یک عدهای خوش بین نیستند و دنبال تحریم و کسی در انتخابات شرکت نکند هستند، ما کاری به آنها نداریم. به هرحال در جریان اصلاح طلبی نیروهای زیادی داریم که ایران و انقلاب را قبول دارند و حتی مقلد مقام معظم رهبری هستند ولی از جریان اصولگرایی و سایر جریانات خوششان نمی آید؛ اینها باید به انتخابات دعوت شوند.
- من اطلاع دارم که حتی طیف اصلاح طلب ها دو گروه شدند؛ یک گروه می گویند اگر وارد قدرت شویم باید پای صندوق های رای بیاییم و یک گروه می خواهند زیر میز بزنند، من کاری به آنها ندارم اما عده ای که میخواهند پای صندوق بیایند را باید به آنها میدان داد.
- من به عنوان کسی که 28 سال مجلس بودم، بنا به تجربه میگویم اگر دوفراکسیون قدرتمند مانند اصلاح طلب و اصولگرا وجود داشته باشد، آنها بهتر می توانند با هم کار کنند تا مجلسی که اصلاح طلب در آن نباشد و همه اصولگراها به جان هم بیفتند و ندانند که چه می کنند.
- در حال حاضر مجلس فعلی، مجلس خوبی است. اما یک فراکسیون به نام فراکسیون انقلاب اسلامی که 230الی240 نفر در آن عضو دارد، داریم. اما از این تعداد 7-8 خرده گفتمان وجود دارد که با هم کنار نمی آیند.
- بنابراین اینکه ما با شورای ائتلاف یا وحدت هستیم، ما با همه هستیم و توقع ما از همه اصولگراها این است که با هماهنگ شوند، کار کنند و رقیب خود آنها که به اصطلاح که خوش خیم هستند و اصالت نظام را قبول دارند را به رسمیت بشناسند و تلاش نکنند رقبای خود را با زور حاکمیت، شورای نگهبان و رد صلاحت از میدان به در کنند؛ آنها هم باید به میدان آیند و همگی فعال باشیم و تلاش کنیم.
- بنابراین، در این دوره، مشارکت برای ما مهمتر ازنوع انتخاب است و معتقدیم که اصولگرایان اگرچه اختلاف نظر هایی هم دارند اما تلاش کنند که به وحدت برسند و اصلاح طلب های معتقد به نظام و ایران یکپارچه پا به میدان پیدا کنند و برای انتخابات بیایند.
- ببینید اولا ما حدود 190 حوزه انتخابی تک نماینده داریم، آنجاها طیف بندیها اثر دارد ولی بیشتر رقابتها، بالای شهری، پائین شهری و قومیتی است؛ آنجا این کارها انجام می شود و خودشان با هم رقابت می کنند و به هرحال یک نفر بالا می آید. در شهرهای بزرگ مثل تهران ، تبریز، مشهد و اصفهان که بیش از 4-5 نماینده دارند، طیف ها بیشتر هستند.
- به طور مثال در تهران معمولا کسی نمیتواند منفرد رای بیاورد، حتما باید در لیستی برود . لیست های مطرح تهران هم دو سه تا بیشتر نیستند. یک لیست اصولگرا،اصلاح طلب و اعتدال گراها که خوب هم هستند اما این که خود اصولگراها سه لیست بدهند، این انتحارسیاسی است.
- الان هم تعدادی از اصولگراها مانند پایداری ها می گویند ما می خواهیم لیست مستقل دهیم، من تحلیلم این است آنها روز آخر می نشینند وبه یک تفاهم می رسند.
- مثلا حزب اعتدال و توسعه ممکن است اصلاح طلب نباشد و یک حزب میانه است، پدرخوانده این حزب هم دکتر حسن روحانی است. اگرچه عضو این حزب نیست یا مثلا در اصلاح طلبان کارگزاران اگر می خواهند در قدرت باشند باید پای صندوق های رای بیایند. با تحریم و زیر میز زدن نمی شود به قدرت رسید اما اینکه اینها با هم می توانند منسجم شوند یا نه باید تلاش کنند و سعی کنند، منسجم شوند.
- البته خود اصلاح طلبان دو گروه هستند یک گروه می خواهند زیر میز بزنند و یگ گروه می گویند ما باید پای صندوق های رای برویم که باید بیایند لیستی را برای خودشان جمع وجور کنند و اینکه امکانش هست یا نه، بله حتما امکانش هست.
- باید آدم هایی را بفرستند جلو که سابقه محرومیت از خدمات اجتماعی نداشته باشند.ما ارتباطمان را با رفقای سیاسی داریم ،هیچ وقت قهر نیستیم و با هم رفیق هستیم، اما زمان رقابت هم با هم رقابت هم می کنیم. مثل آقای مرعشی و آقای عطریان فر که به یکدیگر محبت داریم اما موقع انتخابات نمیتوانیم با هم ائتلاف کنیم ولی ما آنها را به عنوان یک رقیب خوش خیم قبول داریم. چون آنها یک تفکر دارند و ما تفکر دیگری.
- در گذشته دور، شاید 20 سال قبل ما کرمانی ها دور هم جمع شدیم که یک انجمن توسعه کرمان راه بیندازیم. اتفاقا سران تشکل های مختلف در این جلسه هستند و یک زمانی تیپ آقای محمدی، موسی پور، کریمی و مرعشی هم بودند و الان هم هستند و ماهی یک بار جلسه تشکیل می دهیم؛ درست است که اختلافاتی با هم داریم اما در توسعه و آبادی کرمان با هم اختلاف نداریم و به هم کمک می کنیم و اتفاقا این جلسات خیلی هم برکت داشته است.
- بالاخره در هر دولت و مجلس یک سری، نیروهای بانفوذ دارند که ما از این موقعیتها استفاده کردیم و کار توسعه کرمان، اشتغال و بهره وری را انجام دادیم و جالب است برخی استانها از ما الگو گرفتند، مثلا اصفهان یک هیاتی تاسیس کردند به نام اصفهان نصف جهان و در آن آدم های متفاوتی هستند از آقای دکتر حسابی و سردار رحیم صفوی تا یک سری دوستان اصلاح طلب هستند و با هم کار می کنند و اتفاقا این موضوع الگوی خوبی است
- من به عنوان آدم مجرب مجلسی می گویم که در مجلس شاید 70 درصد تصمیمات غیر جناحی است و اصلا سیاسی نیست، مثلا بودجه دولت را می خواهند تصویب کنند، باید طوری تصویب شود که دولت راضی باشد نه اینکه بگویند چون دولت در طیف ما نیست یک بودجه ای تصویب کنیم که دولت را زمین بزنید و این خلاف عدل است؛ سه قوه قرار است با هم مملکت را اداره کنند نه اینکه علیه هم باشند .
- زمان آقای احمدی نژاد یک کمیسیون ویژه برای بررسی هدفمندی یارانه ها تشکیل شد که اکثریت مجلس برای اصوگرایان بود اما من گفتم چون کار، ملی است باید اصلاح طلبان هم باشند و با هم تصمیم بگیریم که کار خوبی هم شد
- زمانی بحث تراریخته در کشور شد و برخی خبرگزاری ها داشتند ماجرا را سیاسی می کردند از طرفی میگفتند اصلاح طلبان موافق هستند با این موضوع و از طرف دیگر میگفتند اصولگرایان مخالف هستند که من رفتم مصاحبه کردم و گفتیم تراریخته یک مکتب زیستی است و سیاسی نیست، در حزب الله هم بعضی موافق این تراریخته هستند و بعضی مخالف هستند و قرار نیست ما سیاسی اش کنیم و یک مکتب محیط زیستی است و یکسری موافق و یک سری مخالف دارد، قرار نیست یکی به چپی ها و یکی به راستی ها دهیم، متاسفانه بعضی وقت ها در مجلس عزیزانی هستند که فکر میکنند همه مسائل را باید سیاسی کنند و این کار را مشکل می کند
- در اصل مایه انتخابات رقابت است من باید یک مثالی از بعضی مسائل نوجوانان بزنم؛ اگر ما یک تیم ملی قوی داشته باشیم، باید چکار کنیم؟ باید 5الی6 باشگاه قدرتمند داشته باشیم که اینها با هم رقابت کنند. آبی ها که قهرمان می شوند، افتخارشان این است که در لیگی قهرمان شدند که پرسپولیس هم هست تراکتور هم هست، گلگهر هم هست و 16 تیم قدرتمند با هم رقابت می کنند و هم قدرت خود را بالا می برند و هم افتخارشان این است در لیگی قهرمان شدند که 15 الی16 تیم قَدر دیگر هم در آن لیگ هستند .
- اما وقتی که حرف تیم ملی می شود، دیگر پرسپولیس و استقلالی ها با هم رفیق می شوند و یک تیم ملی قدرتمند می خواهند که آبروی هم را در دنیا حفظ کنند . در جریان گفت و گوها و رقابت های سیاسی و جناحی باید رقابت وجود داشته باشد و اگر رقیب نداشته باشیم باید دو تیکه شویم با هم رقابت کنیم؛ انتخابات یعنی رقابت.
- اما وقتی که کار ملی پیش می آید آنجا نباید به سر و کله هم بزنیم، باید با هم رفاقت کنیم. من در انجمن توسعه کرمان گفتم، زمان انتخابات رقابت می کنیم و کاندیدا معرفی می کنیم، شما هم کاندیدا معرفی کنید اما زمانی که انتخابات تمام شد باید با هم رفاقت باید کنیم.
- حتی یک مثال میزنم که از یک طرف طنز است و از طرف دیگر باعث تاسف. ما دوره گذشته مجلس یازدهم به طور متوسط هر 30 نماینده 20 کاندیدای تایید صلاحیت شده داشتیم و 300 کرسی داشتیم و 6الی7 هزار نفر صلاحیت آنها تایید شد . به ازای هر کرسی 20 نفره که این 20 نفر می روند با هم رقابت می کنند و روز انتخابات فرمانداری اعلام می کند که مثلا آقا محمد تقی برد . آن 19 نفری که برنده نشدند، می گویند یک بلایی سر محمد تقی بیاوریم که هیچ کاری نتواند کند، از طرف دیگر محمد تقی می گوید من سر این 19 نفر را زیر آب کنم که دوباره رقیب من نشوند؛ یعنی به جای اینکه بعد از انتخابات رقابت تبدیل به رفاقت شود و به هم کمک کنند، یک رقابت ارزان و مضر در طول 4 سال بین اینها بوجود میآید که این خیلی بد است.
- ما یک جلسه در مجلس داشتیم که گفتیم تمام نمایندگان ادوار شهرکرمان که در این 40 سال حداقل یک دوره نماینده این شهر بودند را دور هم جمع کنیم و بگوییم شما مجموعا 20 نفر می شوید، الان دو نفر نماینده هستند و بگوییم اگر این 20 نفر نماینده بودند برای این شهر چه می کردند و به به جای اینکه رقابت کنند، کمک کنند به این دو نماینده که کار راه بیفتد.
- ما باید به رشد سیاسی برسیم که رقابت جای خودش، همفکری و همکاری هم جای خودش باید. اینکه می گویند طیفهای مختلف با هم ائتلاف کنند در انتخابات معنا ندارد. اصولگرا با اصلاح طلبان ائتلاف کنند که یک لیست بدهند؟ اتفاقا باید دو لیست باشد، ترغیب باشد، مشارکت بالا رود و وقتی که انتخاب شدند، با هم رفاقت کنند.
- اولا آقای لاریجانی که اطلاع دقیق ندارم، ما گفتیم آقای روحانی پدرخوانده یک حزب است اما آقای لاریجانی چنین تشکیلاتی ندارد، به هرحال آقای لاریجانی 3 دوره رئیس مجلس بودند و مجموع نماینده ها در این سه دوره که رفتند تعدادشان شاید 500 نفر شود، یک تعداد جزء ارداتمندان آقای لاریجانی هستند و دوره آقای لاریجانی شروع می کنند به کار کردن و من دوباره از این موضوع استقبال می کنم. اما اینکه آقای لاریجانی یک لیستی در تهران بدهد که سرلیست آن باهنر باشد، اصلا معلوم نیست که باهنر کاندیدا باشد یا نباشد.
- متاسفانه در مسئله پیش ثبت نام ما تعداد زیادی از نیروها را از دست دادیم، یعنی معمولا آدم هایی که فکر می کنیم که آن آدم ها به درد مجلس می خورند گاهی آنقدر با این ها حرف می زدیم که اینها را قانع کنیم تا بروند ثبت نام کنند، یک دفعه گفتند پیش ثبت نام و فرصت ها از دست رفت. من در آن مدت یک هفته با خیلی از اصلاح طلبان، اصولگرایان و معتدلین تماس گرفتم و گفتم بروید پیش ثبت نام انجام دهید و بعضی می گفتند خودت چه؟ و می گفتم من هم ثبت نام کردم اما معنای ثبت نام من این نیست که حتما برای انتخابات می مانم. الان پاسخی که دارم نمی گویم حتما نمی آیم و یا اینکه حتما می آیم. من بیشتر دنبال این هستم که مشارکت بالا برود وگرنه ما در مجلس هر کاری باید می کردیم کردیم دیگر.
- یک عده از دوستان و نمایندگان ادوار فعال هستند و کار می کنند. خود آقای لاریجانی پیش ثبت نام نکردهاند، یک عده از دوستان ایشان دنبال این هستند که نمایندگان ادوار را فعال کنند که بیایند و کار کنند و من این تجربه را داریم که یک نماینده هر چه تعداد دوره هایش تکرار شود، پخته تر می شود، عاقلانه تر،هیجانیتر و خردمندانهتر تصمیم می گیرد و تکرار نمایندگی نه تنها مضر نیست، بلکه مفید هم است.
- من معتقدم که عملکردها را نباید صفر و صدی تحلیل کنیم. یک دولتی بیاید بگوییم اَه اَه، یک دولتی به به . ما ظرف این چهل و چند سال از پیروزی انقلاب، اگر نسل جوان سوال کنند در این مدت چه کردید؟، خدماتی که نظام جمهوری اسلامی انجام داده است، از دفاع مقدس تا سازندگی، توسعه دانشگاه ها، پالایشگاه ها، بنادر و ... تومار بلندی است. این کارها را چه کسی کرده است؟ همین دوازده دولت و یازده مجلس گذشته در حضور امامین کردند.
- یکسری اشکالاتی در مملکت ایجاد شده که آنها هم تلمبار اشتباهات دولت های مختلف بوده است ما شاید انحصاری ترین جریان سیاسی بودیم که بعد از دولت روحانی بیانیه دادیم و از کارهای مثبت ایشان تقدیر کردیم و اینکه بگویند همه بدبختی های ما برای این دولت است و اگر این دولت عوض شود مشکلات ما حل می شود، دیگر این نگاه همان افراط و تفریط است و با این دید به دولت آقای رئیسی نگاه می کنم.
- دولت آقای رئیسی یک سری کارهای خوب کرده است؛ اگر دو الی سه عناوین آن را بخواهم بگویم، دولت سیزدهم روابط خارجی را در یک کاسه 1+5 نگذاشته است، البته آن را هم مذاکره می کند اما ارتباط با همسایگان، شانگهای،عضویت در بریکس، سخنرانی در سازمان ملل و ...، از این جهت دولت آقای رئیسی کار موفقی کرده است. یا مثلا گردش های مالی داخل کشور؛ تقریبا ظرف دو سال گذشته درآمد مالیاتی ما بدون اینکه به مودیهای ضعیف فشار وارد کند نزدیک به دو برابر شد؛ یعنی اقتصادهایی که زیر میزی بود و می چرخید آنها را یکپارچه کردند که یک کار اساسی بود.
- یا اواسط دهه هشتاد مجلس یک قانون به عنوان بهبود فضای کسب و کار تصویب کرد، من الان آمار آن را ندارم اما در دو سال قبل رتبه ما 127 بود؛ یعنی وقتی یک نفر میخواست کسب و کار جدید راه بیندازد، دوسال در سازمان های مالیاتی و گمرک اسیر می شد اما بعد، دولت رئیسی آمد صدور مجوزها را به غلتک انداخت؛ در گذشته در قانون به این شکل بود مجوزهایی که میخواست در کشور صادر شود، آنهایی که اعتناب قانونی دارد، بماند و آنهایی که اعتناب قانونی ندارد، ظرف شش ماه دولت باید تکلیفش را روشن کند، یا آن را بلااثر کند یا اگر نیاز دارد دولت لایحهاش به مجلس آورد تا تصویب شوداما این در آئین نامه ماند اما این دولت اینها راه انداخت.
- حتی در برخی موارد که به دستگاه صاحب مجوز، مجوز نمی داد، وزارت اقتصاد شروع کرد به مجوز دادن، الان فضای رتبه کسب و کار ما 40 الی50 در دنیا اصلاح شده است که این یک کار اساسی است.
- این کار ها به سرعت در ذائقه مردم نمی نشیند، مردم هزینه زندگی، تحصیل فرزندانشان، پول دکتر، مشکلات دارند. این اقداماتی که انجام دادیم اثرات بلند مدت دارد ولی شاید نان امشب ملت را جور نکند. دولت ها و مجالس هم باید دنبال مطالبات کوتاه مدت مردم باشند و هم میان مدت و درازمدت .
- من با چراغ گشتم در کشور غیر از مقام معظم رهبری کسی را پیدا نکردم که نگران 20 سال 30 سال آینده انقلاب باشد. از رئیس جمهورها هم بپرسید که این کار در 8 سال آینده چه میشود؟ می گویند ده سال دیگر هم یک رئیس جمهور میآید و مشکل را حل می کند. نماینده که به مجلس می رود، میخواهد کار امشب را حل کند، در دولت ها و حکومت ها باید به فکر کوتاه مدت و درازمدت باشند
- یک سری از کارهایی که رئیسی می کند برای درازمدت و میان مدت خوب است؛ البته یک سری مشکلات دیگر هم وجود دارد، قیمت دلار و اجاره خانه که متاسفانه بخش عظیمی از قشر متوسط جامعه شدند طبقه فرودست . عدد نمی خواهم بگویم اما یک زن و شوهری که در آپارتمان 70 متری زندگی میکنند اگر خانه نداشته باشند، تمام درآمدشان را باید اجاره خانه دهند و سخت می گذرد، اینها را باید کاری برایشان کرد.
- یک کشوری به نام کشور ما با 80 میلیون جمعیت، عرف بینالمللیاش این است که باید 500الی600 هزار کارمند داشته باشیم، الان چقدر کارمند در کشور داریم؟ در مجموع5 الی 6 میلیون کارمند داریم که حقوق می گیرند و دولت هم هر چه پول در می آورد، باید صرف هزینه جاری کند و دیگر اینکه بتواند یک آجر روی آجر بگذارد و کاری راه بیندازد را ندارد؛ اینها مشکلات جدی است که دولت باید برای آنها فکری کند.
- در مجموع بعضی تصمیمات دولت اقتضایی است و خوب نیست. مثلا دولت تصمیم می گیرد که خودرو را در بازار بورس ببرد؛ یک عده از پول ها جابجا می شود و سه روز بعد می گویند که نمی شود در بازار بورس برد . خودروهای مناطق آزاد را می خواستند پلاک دهند و داخل سرزمین اصلی آورند، یک شبه قیمت خودرو در مناطق آزاد دو برابر شد و شما ببینید با یک این تصمیم اقتضایی چقدر زندگی ها را تغییر داد و این اقتضاها زندگی ها را مختل می کند که باید این مشکلات حل شود.
دیدگاه تان را بنویسید