کد خبر: 636569
|
۱۴۰۲/۰۷/۲۵ ۰۸:۳۰:۰۰
| |

اعتماد ابعاد جدیدی از قتل داریوش مهرجویی و همسرش را افشا کرد؛ وحیده محمدی‌فر، به کارگر و باغبان قبلی خود مشکوک بود

مدیرمسئول روزنامه اعتماد گفت: خانم مهرجویی از کارگر و باغبان قبلی خود به عنوان افرادی که به آنها برای تهدید مشکوک است، نام برده بودند. این موضوع به روشنی در این گفت‌وگو ذکر شده و «اعتماد» آماده است متن کامل گفت‌وگو و ویس مورد اشاره را دراختیار مسوولان انتظامی و قضایی قرار دهد.

اعتماد ابعاد جدیدی از قتل داریوش مهرجویی و همسرش را افشا کرد؛ وحیده محمدی‌فر، به کارگر و باغبان قبلی خود مشکوک بود
کد خبر: 636569
|
۱۴۰۲/۰۷/۲۵ ۰۸:۳۰:۰۰

مهدی بیک اوغلی-هنوز ساعاتی از انتشار خبر قتل دلخراش استاد مهرجویی و همسر ایشان وحیده محمدی‌فر در فضای رسانه‌ای کشور نگذشته بود که همزمان با وایرال شدن این خبر تلخ، صفحه نخست یکشنبه 23 مهر ماه روزنامه اعتماد هم در فضای مجازی دست به دست چرخید.

شماره‌ای از «اعتماد» که در آن گفت‌وگوی همسر داریوش مهرجویی به عنوان عکس یک کار شده و ابعاد مختلف تهدیدات علیه خانواده مهرجویی بررسی شده بود. مطابق معمول در چنین مواقعی بازار اتهام‌زنی در داخل و خارج کشور علیه روزنامه اعتماد حسابی گرم شد. برخی افراد و جریانات با اشاره به اینکه «اعتماد» از قبل نسبت به ماجرای قتل داریوش مهرجویی و همسرش آگاه بوده! فرضیات بی‌پایه و اساسی را در این زمینه مطرح می‌کردند. گروهی دیگر از رسانه‌ها هم که احساس می‌کردند از فرآیند اطلاع‌رسانیجا مانده‌اند، گفت‌وگوی اختصاصی «اعتماد» با مرحومه محمدی‌فر را انکار کرده و اعلام کردند محتوای این گفت‌وگو، در واقع همان پستی است که مرحومه مدتی قبل منتشر کرده بود.

جماعت دیگری هم عنوان می‌کردند «اعتماد» صفحه نخست خود را پس از آگاهی از قتل استاد مهرجویی بسته است. حیرت‌انگیز اینکه برخی رسانه‌های اصولگرا هم مانند همیشه با عینک مسائل جناحی و سیاسی موضوعات را تحلیل کرده و اطلاع‌رسانی تخصصی «اعتماد» را باعث تشویش اذهان عمومی ایرانیان تفسیر می‌کردند! این روند در روزهای بعد از قتل استاد مهرجویی هم ادامه پیدا کرد، به گونه‌ای که دعوت مدیران روزنامه ازسوی مسوولان قضایی و دادستان در رسانه‌های اصولگرا با عناوینی چون «احضار»، «اخطار»، «توبیخ» و «هشدار» بازتاب پیدا کرد. همه این فرضیات و اتهامات بی‌پایه و اساس در شرایطی در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی بازنشر می‌شدند که فعالان رسانه با یک تماس ساده با مدیران و دست‌اندرکاران روزنامه می‌توانستند از واقعیت آگاه شوند.

واقعیتی که به نظر می‌رسد، بسیاری از افراد و گروه‌ها به دنبال دستیابی آن نیستند و بیشتر ترجیح می‌دهند بر امواج شایعات و حواشی سوار شوند که پایه و اساس درستی ندارند. بهروز بهزادی، مدیرمسوول روزنامه اعتماد در جریان گفت‌وگو با گروه سیاسی «اعتماد»، نوری به ابعاد پنهان همه واقعیت‌هایی می‌تاباند که چند ساعت مانده به قتل مرحوم داریوش مهرجویی و همسر ایشان در تحریریه «اعتماد» سپری شد و بسیاری از رسانه‌ها و کاربران توجهی به آنها نکردند. بهزادی با اشاره به اینکه گفت‌وگو با مرحومه محمدی‌فر گفت‌وگویی بلند بود که به دلیل بردن نام برخی افراد و اسامی در آنها «اعتماد» از چاپ کامل این گفت‌وگو خودداری کرده است. گفت‌وگویی که بهزادی به مخاطبان وعده می‌دهد به زودی از طریق مجموعه رسانه‌ای «اعتماد» منتشر می‌شود.

مدیرمسوول «اعتماد» همچنین برخی ادعاها درخصوص احضار و دریافت تذکر از سوی مسوولان قضایی را رد کرده و اعلام می‌کند، او و خبرنگار حوزه حوادث روزنامه روز دوشنبه دیدار دوستانه‌ای با مسوولان قضایی داشته‌اند و راهنمایی‌های لازم را برای پیشبرد پرونده دراختیار آنها قرار داده‌اند.

در خبرها خواندیم شما دیداری با مسوولان قضایی داشتید؛ برخی رسانه‌ها با جهت‌گیری‌های خاص این خبر را منتشر کردند، می‌فرمایید که روند این دیدار چگونه شکل گرفت؟

ظهر روز یکشنبه بود که پیامی از سوی دادسرای ویژه رسانه به دست ما رسید و از ما دعوت شد تا روز دوشنبه درخصوص ابعاد و زوایای گوناگون ماجرای اطلاع‌رسانی مرتبط با قتل استاد داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر همسر ایشان دیداری با مسوولان این دادسرا داشته باشیم. من به عنوان مدیرمسوول روزنامه اعتماد همراه با بهاره شبانکارئیان خبرنگار بخش حوادث در محل دادسرای رسانه حاضر شدیم و با رییس دادسرا (و نه بازپرس) دیدار و گفت‌وگو کردیم.

درباره فضای این دیدار توضیح می‌فرمایید و اینکه محتوای این گفت‌وگوها حول محور چه موضوعاتی بودند؟

بیشتر صحبت‌ها درباره قتل ناجوانمردانه استاد مهرجویی و همسرشان و مکانیسم اطلاع‌رسانی در این زمینه بود. واقع آن است از روز یکشنبه (23مهر) که «اعتماد» وظایف ذاتی و حرفه‌ای خود را درخصوص تهدید خانواده یک چهره برجسته حوزه فرهنگی و هنری جامعه دنبال کرده و گفت‌وگویی با مرحومه محمدی‌فر همسر استاد مهرجویی برنامه‌ریزی کرد با هجمه فراوانی در فضای مجازی و برخی رسانه‌های خاص روبه‌رو شد. بحث‌های اصلی این هجمه یکی این بود که «اعتماد» گفت‌وگویی با همسر داریوش مهرجویی انجام نداده و محتوای منتشر شده همان پستی است که مرحومه قبل از مرگ منتشر کرده بود. در پاسخ به این ادعاها باید گفت که این گفت‌وگو بسیار بلندتر از متن منتشر شده بود و روز قبل از فوت مرحومه انجام شد. ویس این گفت‌وگو در دفتر روزنامه موجود است و اگر «اعتماد» به صورت کامل این گفت‌وگو را منتشر نکرده، دلایلی دارد. در گفت‌وگوی مورد اشاره برخی افراد از سوی مرحومه محمدی‌فر متهم شده بودند و چون هنوز از قتل ایشان خبر نداشتیم، «اعتماد» نمی‌توانست بدون اسناد و مدارک معتبر اتهامی را به فرد یا گروهی وارد سازد.

اما اطلاعات موجود در این گفت‌وگو، امروز که استاد مهرجویی و مرحومه محمدی‌فر به قتل رسیده‌اند، می‌تواند بسیار کلیدی و راهگشا باشد. این‌طور فکر نمی‌کنید؟

بله امروز می‌توانیم به این موضوع اشاره کنیم که خانم مهرجویی از کارگر و باغبان قبلی خود به عنوان افرادی که به آنها برای تهدید مشکوک است، نام برده بودند. این موضوع به روشنی در این گفت‌وگو ذکر شده و «اعتماد» آماده است متن کامل گفت‌وگو و ویس مورد اشاره را دراختیار مسوولان انتظامی و قضایی قرار دهد. در این گفت‌وگو به موضوعات مهم دیگری هم اشاره شده که «اعتماد» فعلا از ذکر آنها خودداری می‌کند تا فضا برای طرح این موضوعات فراهم شود. همان‌طور که اشاره کردم «اعتماد» آماده است متن این گفت‌وگو را دراختیار مقامات مسوول قرار دهد.

یعنی در آینده هم قصدی برای انتشار متن کامل این گفت‌وگو ندارید؟

همه گفت‌وگو چاپ نمی‌شود، اما بخش‌هایی از آن را دراختیار مخاطبان «اعتماد» قرار می‌دهیم. اما لازم است درباره هجمه‌ها توضیحات دیگری داده شود. گروهی این شائبه را مطرح کردند که ما شنبه شب از قتل استاد مهرجویی و همسرشان با خبر بودیم و بعد اقدام به تهیه گزارش و گفت‌وگوی مورد بحث در روز یکشنبه کردیم. این فرضیه هم به کل غلط است. برای کسانی که ممکن است آگاه نباشند توضیح می‌دهم؛ روند انتشار محتوای روزنامه به این صورت است که خبرنگارانی مطالب و گزارشاتی را تهیه کرده، دبیران گروه‌ها، آنها را در صفحات قرار می‌دهند. مطالبات مطالعه شده و پس از جلسات مرتبط با انتخاب تیترها و... ترکیب صفحه اول انتخاب شده و پس از صفحه‌آرایی راهی چاپخانه می‌شود. روز شنبه که خبر قتل استاد مهرجویی حدود ساعت 11 رسانه‌ای شده، «اعتماد» قبل از ساعت 9 همه مراحل چاپ روزنامه یکشنبه را انجام داده و روزنامه به چاپخانه ارسال شد. در نتیجه تمام فرآیندهای روزنامه زمانی انجام شد که هم مرحوم مهرجویی زنده بودند و هم همسر ایشان. این نوع فرضیات را هر فرد یا جریانی که مطرح کرده باشد، اگر نگوییم که با جهت‌گیری خاص این موضوعات را مطرح کرده است، اطلاعی از نحوه فعالیت‌های مطبوعاتی ندارد و سواد رسانه‌ای نداشته است. حتی برخی همکاران مطبوعاتی ما هم اسیر این پندار غلط شده و به ترویج فرضیات غلط دامن می‌زدند. این موارد موضوعاتی بودند که در دیدار با مسوولان هم مطرح شدند. البته خوشبختانه ایشان نسبت به این موضوعات آگاهی داشتند.

بنابراین اخباری که برخی رسانه‌ها مطرح می‌کنند که شما برای بازجویی، استنطاق و هشدار راهی دادسرای رسانه و دیدار با دادستان شده‌اید، مستند نیست، درست است؟

ما به هیچ‌وجه به عنوان متهم در دادسرا حاضر نشده بودیم و به این نشست دعوت شده بودیم. حتی بخش‌هایی از ویس گفت‌وگو با مرحومه محمدی‌فر را هم برای دادستان پخش کردیم و ایشان گوش دادند. نه تذکری به ما داده شد، نه هشداری و نه تذکاری. اتفاقا جلسه دوستانه بود و درباره فرضیات مختلف قتل از ما نظرخواهی شد. کاملا مشخص است که ما در راستای کار حرفه‌ای این گفت‌وگو را منتشر کرده‌ایم و دادستان محترم از این واقعیت آگاه بودند. شاید در حال عادی این موضوع را بیان نمی‌کردم، اما امروز که اتهامات فراوانی متوجه «اعتماد» شده می‌گویم، کاری که روزنامه اعتماد با ظرفیت‌ها و امکانات محدود انجام داده، وظیفه‌ای است که بسیاری از رسانه‌های حکومتی با آن امکانات وسیع باید انجام می‌دادند. خانواده کارگردان بین‌المللی که ذیل چهره‌های ماندگار ایران و سینمای جهان قرار دارد، از تهدید خود خبر می‌دهد؛ اگر نظام رسانه‌ای قوام یافته‌ای در ایران وجود داشت و افراد شایسته در رسانه‌ها حضور داشتند، مقابل خانه این کارگردان شهیر باید مملو از خبرنگاران می‌شد و موضوع مورد بررسی قرار می‌گرفت.

این خبر کوچکی نیست که همسر یک کارگردان از تهدید خود خبر می‌دهد، اما رسانه‌های کشور با بی‌تفاوتی از کنار آن عبور می‌کنند. داریوش مهرجویی از چنان آوازه و تخصصی برخوردار بود که مسائل مرتبط با او و خانواده‌هایش در رسانه‌ها بازخورد پیدا کند. «اعتماد» با توجه به امکانات خود این وظیفه را دنبال کرد و گفت‌وگویی با همسر مهرجویی ترتیب داد. اما دوستان به جای پاسداشت این تلاش‌ها، روزنامه را با اتهامات فراوانی مواجه می‌سازند. ‌ای کاش امکانات بیشتری دراختیار رسانه‌های مستقل وجود داشت تا این وظایف را در ابعاد وسیع‌تری دنبال می‌کردند.

در پایان اگر صحبتی با مخاطبان باقی مانده بفرمایید.

دیدار با دادستان و مسوولان قضایی کاملا دوستانه بود. خوشحالیم دستگاه قضایی در زمان مدیریت آقای اژه‌ای به آنچنان درکی رسیده که با روزنامه‌نگاران درخصوص چنین واقعه مهمی گفت‌وگو می‌کند، بحث و تبادل‌نظر می‌کند، از آنها راهنمایی می‌جوید و فرضیات ممکن را بررسی می‌کند. امیدوارم این گفت‌وگوها با افراد متخصص و عالم در تمام بخش‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... ادامه یابد.

بخش‌های حوادث روزنامه‌ها در گذشته، مخاطبان بسیاری را جذب مطبوعات می‌کرد، این روند تخصصی اما طی سال‌های اخیر جدی گرفته نمی‌شود. شما به عنوان فردی که در این حوزه تجربیات بسیاری دارید، مهم‌ترین گزاره‌ها در اطلاع‌رسانی حوادث را چه مواردی می‌دانید؟

انتشار اخبار حوادث ملزوماتی دارد که باید به آنها توجه شود. نخست اینکه جامعه و افکار عمومی را نگران نکند، از چاپ عکس، گزارش و تصاویر خشن خودداری شود. نگاه حادثه‌نویس باید بیشتر مبتنی بر این باشد که از تکرار حوادث تلخ جلوگیری شود. وقتی به این باید‌ها توجه شود مردم هم از اخبار حوادث و صفحات مرتبط استقبال می‌کنند. به همین دلیل حادثه‌نویسی در مطبوعات جهان یک ژانر مهم محسوب می‌شود. هر خبرنگاری نمی‌تواند حادثه‌نویس خوبی باشد. یک حادثه‌نویس باید مهارت بالایی در نویسندگی، فضاسازی و تصویرسازی با کلمات داشته باشد. باید بتواند کلمه را به تصویر بدل کند. بسیاری از مطبوعات جهانی با تکیه بر بخش حوادث ارزش افزوده فراوانی کسب می‌کنند. در ایران هم بسیاری از سایت‌ها از این طریق ارتزاق کرده و موجودیت خود را امتداد می‌بخشند.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها