اعتماد بررسی کرد:
پیام رئیسی به قالیباف و حدادعادل با عدم حضور در همایش انتخاباتی «مبنا» چه بود؟
روزنامه اعتماد نوشت: جریان دولت احتمالا دیگر تکلیفشان با طیف قالیباف روشن شده است و همینطور بر عکس. عدم حضور ابراهیم رییسی در همایش انتخاباتی قالیباف را باید پیامی روشن به رئیس مجلس و طیفهای حامی او در نظر گرفت؛ پیامی با چاشنی رقابت.
محمدحسن نجمی- محافظهکاران در جدیدترین ابداعات خود، یک تشکل جدید انتخاباتی ایجاد کردهاند؛ اینبار با نام «مبنا»، بر وزن «جمنا» و «شانا» و ...! «مبنا» مخفف «مجمع بیداری نیروهای انقلاب» است که مشخص نیست منظور از بیداری نیروهای انقلاب چیست؛ البته این موضوع را متبادر میکند آنهایی که در این همایش حضور یافتهاند به نوعی «بیدار» محسوب و غایبان در «خواب» فرض میشوند. جمعیت حاضر در محل برگزاری همایش، نقطه اشتراک اکثر رسانههایی بود که این همایش را پوشش دادند؛ این رسانهها که به عنوان رسانههای محافظهکاران و نزدیک به برخی نهادها شناخته میشوند، مشترکا حضار را 4 هزار نفر قید کردند اما یک وبسایت محافظهکار حاضران را حدود 800 نفر ارزیابی کرد.
به گزارش اعتماد، محافظهکاران در جدیدترین ابداعات خود، یک تشکل جدید انتخاباتی ایجاد کردهاند؛ اینبار با نام «مبنا»، بر وزن «جمنا» و «شانا» و ...! «مبنا» مخفف «مجمع بیداری نیروهای انقلاب» است که مشخص نیست منظور از بیداری نیروهای انقلاب چیست؛ البته این موضوع را متبادر میکند آنهایی که در این همایش حضور یافتهاند به نوعی «بیدار» محسوب و غایبان در «خواب» فرض میشوند.
جمعیت حاضر در محل برگزاری همایش، نقطه اشتراک اکثر رسانههایی بود که این همایش را پوشش دادند؛ این رسانهها که به عنوان رسانههای محافظهکاران و نزدیک به برخی نهادها شناخته میشوند، مشترکا حضار را 4 هزار نفر قید کردند اما یک وبسایت محافظهکار حاضران را حدود 800 نفر ارزیابی کرد.
اما جدای از رقمهای ادعایی حاضرین، مساله مهمی که در این همایش و روزهای بعد از آن خودنمایی کرد، شکاف عمیق میان محافظهکاران یا همان اصولگرایان است. در این همایش تعداد زیادی از چهرههای محافظهکار در آن حاضر نبودند. این مساله به مذاق حامیان همایش خوش نیامد و سعی کردند تا نه تنها عدم حضور چهرههای شاخص را کمرنگ و کم اهمیت جلوه دهند، بلکه وزن سیاسی این همایش را بالا ببرند.
«طردشدگان سیاسی» ناراحت شدهاند!
روزنامه «صبح نو» نزدیک به طیف نو اصولگرایی یا همان قالیباف، در شماره روز دوشنبه خود، پس از بررسی فضای رسانههای منتقد، آن دسته از رسانههایی که به موضوع غیبت چهرههای نامآشنای محافظهکاران در این گردهمایی اشاره کردهاند را «طردشدگان سیاسی» دانست که «نمایش حضور و غیاب» را به دست گرفتهاند. البته در جملات بعدی این ادعا، مشخص میشود که منظور از طردشدگان سیاسی چه کسانی هستند؛ آنجایی که نوشته «عرصه از طرف احزاب خودشان خالی بود و چون جریانی مهمتر از «مبنا» کنش جدی انتخاباتی نداشت، ناچار شدند از مبنا سخن به میان بیاورند و ضعف حضور و کنش جدی خود را با پرداختن به «مبنا» جبران کنند.» هدف این جملات را باید طیفهای غایب محافظهکاران در این همایش درنظر گرفت؛ از جبهه پایداری تا جامعه اسلامی مهندسین و در میان چهرهها میتوان به محمدرضا باهنر، مرتضی آقاتهرانی، حمید رسایی، منوچهر متکی، علیرضا زاکانی، مصطفی پورمحمدی، سعید جلیلی، مهرداد بذرپاش اشاره کرد و البته مهمترین چهره غایب این همایش، «ابراهیم رییسی» رییسجمهوری مستقر که ریاستجمهوری او مدیون همین تشکلهای انتخاباتی محافظهکاران است.
واکنش منفی روزنامه نزدیک به قالیباف
روزهای بعد از برگزاری همایش، اردوگاه محافظهکاران شاهد تشتت و عمیقتر شدن شکافها بود. روزنامه صبحنو نزدیک به قالیباف در شماره روز یکشنبه خود، این همایش را «اجماع اصولگرایان» در نظر گرفت که معنای دیگر این جمله، آن است که غایبان خارج از اجماع اصولگرایان هستند. این روزنامه در واکنش به انتقادات مطروحه از سمت حمید رسایی و برخی رسانههای نزدیک به اصلاحطلبان به تندی به آنها حمله کرد. صبحنو به نقل قول از حمید رسایی، رییس کمیته انتخاباتی «شریان» پرداخت که گفته بود «گفتند کی به کیه، پیاز داغش را زیاد میکنیم، میگوییم ۴۰۰۰ نفر شرکت کردهاند تا هم مردم ما را باور کنند و هم بقیه بترسند و کنار بکشند! با اتوبوس از هر استان ۳۰ نفر آوردید و پیاز داغش را زیاد کردید. اگر هزینه پذیرایی، نهار، پول بلیت و تردد میهمانان شهرستانیها را میانگین حساب کنیم، فقط هزینه همین یک جلسه میشود ۴۰۰۰ نفر، میانگین هر نفر ۴۰۰ تومان میشود یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان! تا انتخابات که پنج ماه دیگر است و صدها جلسه باید برگزار شود، چه اتفاقی میافتد؟»
محمد مهاجری فعال سیاسی منتسب به جریان اعتدالیها نیز در یادداشتی نوشته «شخص آقای قالیباف، مروج شفافیت است و انصافا تلاشهای او برای مقابله با شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت که زیر بار شفافیت نمیرفتند قابل ستایش است. از طرفی طبق قانون جدید انتخابات، شفافیت درباره هزینههای تبلیغاتی الزامی شده است. پس انتظار میرود آقای قالیباف میزان هزینه گردهمایی ۴۰۰۰نفره (ایاب و ذهاب، پذیرایی، تدارکات، ...) را که با یک حساب سرانگشتی به چندین میلیارد تومان میرسد اعلام و محل تامین این هزینهها را به اطلاع عموم برساند.»
روزنامه نزدیک به قالیباف در واکنش به این دو فرد، آورده که «این واکنشها که اکنون در ایستگاههای پایانی انتخابات بیان میشوند، نشان از تلاشهای این چهرهها برای تخریب فرآیند وحدت معطوف به کارآمدی است. افرادی نظیر محمد مهاجری، فعال سیاسی حامی روحانی هم سوالاتی مقابل مبنا قرار دهند. نقدهایی بیاساس و صرفا بهانهگیرانه که مهاجری را تبدیل به حاشیهنگار زرد اجتماع مبناییها کرده است و موجب شده حامیان روحانی کنار افرادی چون رسایی قرار گیرند.»
این روزنامه همچنین به جریان «شریان» نیز پرداخته است. جریان منتقد همایش «مبنا»؛ به نوشته صبحنو، «جریان دومی که در جبهه اصولگرایان در حال تلاش برای کسب کرسیهای مجلس است، شریان است که ادبیات رادیکال را سرلوحه برنامههای خود قرار داده است. در این طیف حتی برخی از سلبریتیهای اصولگرا قرار گرفته و سعی در جذب آرا دارند. مهمترین مشکل شریان نداشتن بدنه اجتماعی است و هنوز نتوانسته نیروهای اجتماعی اصولگرا را نمایندگی کند و در عین حال برخی چهرههای این جریان در جهت شکاف درونجبههای سخن میگویند.»
کنایه به تجمع «شریان»؛ حمله تند به «مبنا»
به غیر از اصل همایش و غیبت چهرههای سرشناس محافظهکاران، برگزاری همایش روز شنبه جریان «شریان» در میدان فلسطین به بهانه حمایت از غزه، باعث شد که دو طرف اقدام به طعنه و کنایه زدن به طرف مقابل کنند. تجمع شریانیها با کمترین استقبال ممکن روبرو شد که همین امر موجب نیش و کنایههای هواداران قالیباف در شبکههای اجتماعی به این جریان شد.
در واکنش به این انتقادات «صالح اسکندری» عضو شورای مرکزی شریان در یادداشتی این موضعگیریها را «رفتار غیراخلاقی پروژهبگیرها در تخریب تجمع غزه؛ مظلوم مقتدر» دانست.
او به تندی از این افراد و جریانات انتقاد کرد و نوشت: «شبکه راهبردی یاران انقلاب اسلامی (شریان) بنا به احساس تکلیف درباره مظلومیت و اقتدار غزه به سهم خود، اقدام به برگزاری نشستی در مسجد میدان فلسطین کرد که علاوه بر شرکت بزرگان جبهه مقاومت از نمایندگان حماس، جهاد اسلامی و حزبالله در تهران، شخصیتهایی نظیر حجج اسلام رحیمیان، رسایی و دکتر ایزدخواه، سردار حمیدزاده و سعید قاسمی و ... در آن سخنرانی کردند. آیا شورای ائتلاف اصولگرایان یا احزاب سابقهدار اصولگرا و اصلاحطلب در این ایام نشستی برای توجه دادن به موضوع غزه برگزار کردهاند؟»
او مشخصا تجمع قالیباف را هدف قرار داده و نوشته «در این جلسه دو ساعته، بین ۳۵۰ تا ۴۰۰ نفر به فراخور سخنرانیها حضور داشتند که برخی فرصتطلبان و پروژه بگیران با انتشار تصاویر ابتدا و انتهای مراسم در عین بیاخلاقی، سعی کردند این تجمع را انتخاباتی وبا جلسه کاملا انتخاباتی مبنا (یاران آقای قالیباف) در حرم امام مقایسه کنند و از این نمد برای خود کلاهی ببافند.»
این چهره محافظهکار در ادامه کنایهای به هزینه همایش مبنا زده و افزوده «متاسفانه سیاستزدگی تا جایی است که این جلسه که هیچ نماد، شعار، صحبت، پلاکارد و ... درباره انتخابات نداشت را انتخاباتی معرفی کردند، اما نشست انتخاباتی چند روز قبل خودشان در حرم امام را که چند میلیارد برای آن هزینه کردهاند فراموش کردند! شریان تشکلی تازه تاسیس است و ادعایی نداشته و ندارد اما این شرف و غیرت را داشت که بدون در دست داشتن منابعی که در اختیار برخی گروههای سیاسی است، به جای میتینگ انتخاباتی، جلسهای در این سطح با حضور بزرگان جبهه مقاومت برگزار کند.» در ادامه این یادداشت، انتقاد به حمله تبدیل و گفته شده «جریانی که چند ماه است... به دنبال تخریب این مجموعه است، حاضر شد با ادعای عدم استقبال از مراسم مربوط به غزه، موضوع مقاومت را در افکار عمومی تضعیف کند! شریان ... نمیتواند برای یک همایش از سه ماه قبل برنامهریزی کند و از ۳۱ استان با اتوبوس ۸۰۰ نفر را به تهران بیاورد و آن را با مدد همین رسانهها و پروژه بگیرها، همایش ۴۰۰۰ نفره جا بزند. بلکه با یک فراخوان دو روزه، با هزینه کردن چند میلیون تومان توانست تعدادی از علاقهمندان را گرد هم آورد.» اسکندری در ادامه حملاتش به قالیباف آورده «آنچه این جماعت را عصبانی کرده، سرمایه سیاسی و جایگاه این تشکل تازه تاسیس است که دعوتش مورد استقبال یار باوفای امام راحل و مقام معظم رهبری حجتالاسلام والمسلمین رحیمیان قرار میگیرد. عصبانیت این جماعت از این است که نمایندگان رسمی حماس و جهاد اسلامی فلسطین، دعوت شریان را به عنوان یک تشکل اجتماعی و سیاسی انقلابی پدیرفتهاند. در این باب نکات دیگری هم قابل ذکر است که ان شاالله در وقت خود بیان میشود. ما از راهی که در پیش گرفتهایم خسته نمیشویم و با مقاومت در برابر این انحصارگرایی قدرت طلبانه به تکلیف خود عمل میکنیم.»
واکنش روزنامه نزدیک به قالیباف
همین کافی بود تا روزنامه صبحنو، در شماره دیروز خود، حاضران در همایش شریان را 100 نفر ارزیابی کند و بنویسد: «عدم استقبال از کارزار انتخاباتی «شریان» در اولین رویدادش چند جلوه از راهبردها و نمودار «هزینه و فایده» شریانیها را نشان داد. اولا نمودار هزینه و فایده این رویداد را با توجه به حجم تبلیغات مربوط به آن، میتوان در ناحیه منفی و ضررده ترسیم کرد و از طرفی میتوان این برداشت را داشت که بهرغم همه هزینهها و تبلیغات «شریان» برای مردمیسازی رویدادش، این جریان عمقی در بدنه مردمی انقلابیون ندارد. دومین اشتباه استراتژیک «شریان» هم این بود که به این مساله که جریان مقاومت و حماسهسازان غزه را نباید در حد مسائل جناحی تقلیل داد، بیتوجه بودند. آرمان فلسطین برای جامعه ایرانی عزیز و بزرگتر از آن است که دستخوش رفتارهای جناحی قرار گیرد.»
این روزنامه «شریان» را همان «جبهه پایداری» دانسته و افزوده «شریان» که در واقع همان نسخه بهروز شده پایداری است، ژست اعتراض به وضع موجود را به شکل عامیانهتر و جوانپسندانهتر در برنامه خود گنجانده است؛ حال آنکه چهرههای اصلی آن در دولت سمت دارند. اما پایگاه و عقبهاش و از سوی دیگر شعارها و تاکید مبنی بر انتخاب اصلح و نگاهشان به تحولات جامعه کانالیزه شده است. دوربرگردان «شریان» از ائتلاف با اکثریت نیروهای انقلابی حالا دودی است که بر چشم «شریان» میرود و اکنون مساله هویتی مهمتر از سایر موضوعها برای شریانیها مطرح است.» در بخش دیگری نیز آورده «بخش عظیمی از عدم استقبال از «شریان» را میتوان به این دلیل دانست که جوانانی که شریانیها از آنها نام میبرند، تابهحال رزومه جدی و ممتازی از خود نشان ندادهاند. نکته قابلتوجه اینجاست که برآیند نمودار چنین شخصیتهایی تا همین حد بضاعت سیاسی و مشارکتی دارد. مجموعهای از اشتباهات راهبردی، پیشروی «شریان» را کند کرده و «شریان» که به طیفهای سیاسی پیشنهاد میدهد «امید و مشارکت جوانان را قربانی منافع حزبی نکنند»، خودش حالا با استفاده غیرمتخصصانه از عناوین جوانان هم منافع حزبی و هم همراهی قشر مردمی و جوان را از دست داده است.»
واکنش منفی روزنامه دولت به «مبنا»
اما به غیر از این، واکنش روزنامه دولت یا عبارت بهتر، عدم واکنش مثبت روزنامه دولت به همایش مبنا در نوع خود جالب توجه بود. روزنامه ایران در شماره روز شنبه خود خبری کوتاه از این همایش منتشر کرد و بخشی از سخنان قالیباف را نوشت. پس از نقل قول یک جملهای از قالیباف و محسن رضایی، نوشته که «اصولگرایان که در انتخابات 94 مجلس خود را «جمنا» (جبهه مردمی نیروهای انقلاب) و در انتخابات 98 «شانا» (شورای ائتلاف نیروهای انقلاب) نامیده بودند، در همایش اخیر نیز از نام جدید خود رونمایی کردند. اصولگرایان قرار است در انتخابات پیش روی مجلس تحت عنوان «مبنا» (مجمع بیداری نیروهای انقلاب) فعالیت کنند» اما نکته اصلی این خبر آنجایی بود که نیش و کنایهای هم به مجلس یازدهم زده تا مرزبندی میان دولتیها و طیف قالیباف در مجلس روشن شود: «شفافیت آرای نمایندگان از مهمترین وعدههایی بود که جریان اصولگرا بهرغم پیروزی حداکثری در انتخابات اخیر مجلس، تاکنون نتوانسته است آن را محقق کند.»
ماجرای غیبت رییسی و پیامسازی از طرف او
با واکنش روزنامه دولت، میتوان حدس زد که عدم حضور ابراهیم رییسی در همایش عصر پنجشنبه «مبنا» احتمالا از بابت «مشغله کاری» که حدادعادل آن را بیان کرد، نبوده و ماجرایی دیگر در میان است.
ابراهیم رییسی در حالی در این همایش شرکت نکرد که معاون پارلمانیاش، سید محمد حسینی و محسن رضایی دبیر شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا عصر پنجشنبه با قالیباف و حدادعادل زیر یک سقف نشسته بودند. اما عدم حضور ابراهیم رییسی آنچنان برای قالیباف و حامیانش سنگین بود که از همان روز اقدام به خبرسازی درباره غیبت رییسی کردند. رسانهای موسوم به «نو اصولگرا» که نامش وام گرفته از نامگذاری قالیباف بر جریان خود است، در گزارشی مدعی شد که «این اجتماع با ابراز تمایل دکتر رییسی برای شرکت در این همایش به همراه پیام گرم ایشان برای حاضران، برگزار شد.» روزنامه «صبحنو» دیگر رسانه نزدیک به قالیباف در شماره روز شنبه که نخستین چاپ این روزنامه بعد از برگزاری همایش بود، در ارزیابی از وزن سیاسی گردهمایی «مبنا» نوشت: «حضور تعداد زیادی از نمایندگان مجلس در کنار رییس مجلس و با حضور رییس شورای ائتلاف و درعینحال ابلاغ سلام رییسجمهور که خود عضوی از بزرگان این ائتلاف است، حکایت از شروعی قدرتمند در جناح اصولگرا دارد.»
تا اینجای کار صبحنو درست نوشته است؛ حدادعادل رییس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب در پایان سخنرانی خود در همایش «مبنا»، تاکید کرد که «رییسجمهوری تمایل داشتند در این نشست حضور یابند ولی مشغله کاری فرصت نداد و به من گفتند که سلامم را به اعضای این نشست برسانید.»
یعنی رییسی نه تنها حضور نیافت بلکه از ارسال پیام شفاهی یا کتبی هم امتناع کرده است. بعد از آنکه غیبت ابراهیم رییسی در تحلیلهای این همایش برجسته شد، روزنامه صبحنو روز یکشنبه در اقدامی عجیب، مدعی ارسال پیام رییسی به این همایش شد و نوشت «اصولگرایان آن را به سبب کثرت شرکتکنندگان و پیام سید ابراهیم رییسی، رییسجمهور به آن مهم ارزیابی میکنند.»
صبحنو در ادامه مدعی شد که «پیام ابراهیم رییسی، کسی که در واقع بخشی از شورای ائتلاف بوده است و پیامش به آنها مهر تاییدی بر اهمیت گردهماییشان است، همه این سخنان و حضور چهرههای مهم اصولگرا در همایش مبنا نشان میدهد این جریان حالا دست پر ی برای پیروزی در انتخابات کسب کرده، بهخصوص که همایش بزرگ اردوگاه اصولگرایی را برگزار کرده است.»
به عبارت دیگر، این روزنامه نزدیک به قالیباف، برای بالا بردن وزن همایش مذکور، از پیام رییسی خبر داده که مشخص نیست این پیام خطاب به چه شخص یا اشخاصی بوده است و مهمتر اینکه اگر پیامی در کار بوده، چرا در زمان برگزاری همایش قرائت نشده است و حدادعادل تنها به «ابلاغ سلام» از سوی رییسی بسنده کرده است؟
وزنکشی در مجلس؟
اما همایش «مبنا» را میتوان به نوعی وزنکشی سیاسی در میان نمایندگان مجلس برشمرد؛ بنا به نوشته روزنامه صبحنو، حدود 120 نماینده فعلی مجلس در این همایش شرکت کرده بودند. به عبارت دیگر، حدود 170 نماینده مجلس در این گردهمایی غایب بودند؛ آنهم در مجلسی که اکثریت نزدیک به مطلق در اختیار محافظهکاران قرار دارد. حضور 120 نماینده از 290 نماینده در این همایش نه تنها تایید کامل قالیباف از طرف تمام مجلس نیست، بلکه باید گفت اکثریت نمایندگان در این همایش حضور نداشتند.
پدیده «خطرناک احمدینژاد»
روزنامه صبحنو در شماره روز شنبه خود، به ترسیم مرزی میان طیفهای محافظهکار شرکتکننده در این همایش و غایبان اقدام کرد. این روزنامه برای انذار درباره عدم وحدت میان نیروهای «اصولگرا» مثال عجیبی را ذکر کرده است؛ مثالی که در آن محمود احمدینژاد به عنوان «پدیدهای پیشبینی نشده و خطرناک» معرفی شده است.
صبحنو نوشته «اگر توجیه یا منطق شکلگیری و سیاستورزی چنین تشکلهایی دلسردی بدنه از ائتلافهای سیاسی با شورش و عصیانگری علیه لویی جرگه اصولگرایان است و در نهایت موجب اختلاف و شکاف میان جریان میشود و خاطره شورش بدنه علیه راس در سال 84 را بازسازی میکند و در نهایت ممکن است به ظهور پدیدههای پیشبینی نشده و خطرناکی چون محمود احمدینژاد بینجامد اما مبنا در جهتی مخالف با این طیفها اولا تلاش دارد با فهم دغدغههای بدنه جریان انقلاب، آنها را درون زیرساخت ائتلافی و در قالب گفتوگو با لویی جرگه اصولگرایان پیش ببرد.»
این روزنامه در ادامه افزوده که مبنا «تلاش میکند تصاویر مخدوش و نادرستی را که برخی گروههای تندرو سعی میکنند از بدنه بیرون دهند، واقعی کند تا ساختار ائتلاف قویتر شود. از همین جهت آمادگی خود را درون زیرساخت شورای ائتلاف برای پاسخ به مسائل جدید و ساختن گفتار نو برای زمانه نو و گفتوگو با بدنه نشان داده و خود را ارایه کرده است.»
روزنامه نزدیک به قالیباف در ادامه آورده «تجربه ائتلاف که اکنون در شانا نمایان است، حاصل یک فرآیند دو دههای است که با مرارتهای فراوان بزرگان جریان انقلاب بهویژه دکتر حداد عادل به ثمر رسیده و مراقبت و تقویت آن، وظیفه همه طیفهای درون ائتلاف است. اجلاس فراگیر مبنا هم بخشی از همین تلاش قلمداد میشود. تردیدی نیست که ائتلاف در مسیر خود همواره تلاش کرده ارتباط با بدنه را تقویت کند و مبنا هم تلاشی در همین جهت است.»
منظور از تجربه «شانا» وساطت حداد عادل قبل از برگزاری انتخابات مجلس یازدهم است. وقتی اختلافات میان طیف قالیباف و جبهه پایداری بالا گرفت و هر کدام اقدام به انتشار فهرستهای جداگانه برای انتخابات اسفند 98 کردند، نیروهای محافظهکاران ابراز نگرانی کردند که این اختلاف میتواند منجر به پیروزی رقیب شود و برای «جبهه انقلاب» خوب نیست. همین امر موجب شد تا سه چهار روز قبل از برگزاری انتخابات، حداد عادل محمدباقر قالیباف و مرتضی آقاتهرانی را فرا بخواند و دو روز با آنها مشترکا صحبت کند. نهایتا پس از تبشیر و تنذیر حداد به آنها، این دو متقاعد شدند که بر سر یک فهرست مشترک به توافق برسند؛ به سرلیستی قالیباف و با حضور نمایندگان پایداری در همان لیست. آنها در حالی نگران بودند که اساسا رقیبی برای آنها در زمین بازی وجود نداشت و اصلاحطلبان و نمایندگان مستقر در مجلس دهم، به واسطه رد صلاحیتهای گسترده شورای نگهبان از حضور در انتخابات محروم شده بودند. همین امر هم باعث شد تا رکورد پایینترین نرخ مشارکت در ادوار انتخابات مجلس رقم بخورد.
پیام «مبنا»
حالا حدود چهار ماه مانده به انتخابات اسفند، به نظر میرسد اختلافات میان طیفهای محافظهکاران در حال تشدید است. اما اینبار در همایشی که با نام محمدباقر قالیباف گره خورده است، حدادعادل، میانجی سال 1398 شرکت کرده و شانه به شانه رییس مجلس نشسته بود. این اقدام حداد در کنار غیبت چهرههای سرشناس محافظهکاران در این همایش، عملا توان چانهزنی و برقرار کردن موازنه قوا از سوی حداد عادل تحلیل میرود. از همین رو احتمالا باید اینبار منتظر لیستهای گوناگون از اردوگاه محافظهکاران بودچرا که کمکم اختلافات آنها در حال تبدیل شدن به اختلافات مبنایی است و میتواند به چند پاره شدن آنها منجر شود. جریان دولت که در کنار جبهه پایداری، طیفهای نزدیک به رییسی را شکل میدهند، احتمالا دیگر تکلیفشان با طیف قالیباف روشن شده است و همینطور بر عکس. عدم حضور ابراهیم رییسی در همایش انتخاباتی قالیباف را باید پیامی روشن به رییس مجلس و طیفهای حامی او در نظر گرفت؛ پیامی با چاشنی رقابت.
رسانهای موسوم به «نو اصولگرا» که نامش وام گرفته از نامگذاری قالیباف بر جریان خود است، در گزارشی مدعی شد که «این اجتماع با ابراز تمایل دکتر رییسی برای شرکت در این همایش به همراه پیام گرم ایشان برای حاضران، برگزار گردید». روزنامه «صبحنو» دیگر رسانه نزدیک به قالیباف در شماره روز شنبه که نخستین چاپ این روزنامه بعد از برگزاری همایش بود، در ارزیابی از وزن سیاسی گردهمایی «مبنا» نوشت: «حضور تعداد زیادی از نمایندگان مجلس در کنار رییس مجلس و با حضور رییس شورای ائتلاف و درعینحال ابلاغ سلام رییسجمهور که خود عضوی از بزرگان این ائتلاف است، حکایت از شروعی قدرتمند در جناح اصولگرا دارد»
ما مردم داریم به خاطر قوانینی که همین حضرات تصویب کردند هر روز فقیرتر میشیم.
اون وقت خودشون دارند نقشه میکشند که چطور همدیگه را حذف کنند.
ماشالله. مشغول باشید.