حمله بیسابقه یک روزنامه به غلامعلی حدادعادل؛ ملت ایران پدربزرگ نمیخواهد
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: با داشتن چنین پدربزرگهائی طبیعی است که همه با صراحت بگویند ملت ایران پدربزرگ نمیخواهد. معلوم نیست چه وقت قرار است به نسل جدید فرصت میدانداری و انتخاب داده شود. در این بیماری چسبیدن به قدرت و دخالت در امور مختلف جامعه، فرقی میان این جناح و آن جناح وجود ندارد.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با اشاره به اعتراض مردم به غلامعلی حدادعادل با ترک سالن به شدت از او انتقاد کرده است.
به گزارش جمهوری اسلامی، بخشهای مهم این مطلب را در ادامه میخوانید:
- قطعاً نمیتوان رسیدن جامعه ایرانی به این نقطه از نقار و اختلاف را که سخنرانی یک نفر باعث اعتراض عدهای شود بطوری که جلسه را ترک کنند، امری پسندیده دانست. هیچ ایرانی وطندوست و اخلاقمداری با مشاهده چنین وضعیتی خوشحال نمیشود. ما ایرانی میخواهیم پر از صفا و صمیمیت که آحاد مردم آن به همدیگر علاقمند باشند و حرمتگذاری به همگان را وظیفه اخلاقی خود بدانند. رسیدن به این نقطه از اخلاقمداری نیازمند پایبندی نشان دادن افراد کهنسال به مبانی اخلاقی در تمام زمینههاست. آنها اگر در رفتار و گفتارشان این را به اثبات برسانند که الگوی احترام به دیگران و رعایت حقوق آحاد مردم هستند، قطعاً بقیه مردم اولاً اخلاقی عمل کردن را از آنها یاد خواهند گرفت و ثانیاً هرگز به خود اجازه نخواهند داد حرمت کسی را زیر پا بگذارند.
- وقتی بزرگترهائی که سنی از آنها گذشته بعد از دهها سال تصدی انواع مسئولیتها باز هم سر پیری و در سن حدود 80 سالگی هوس میکنند تصمیم بگیرند مجلس شورای اسلامی چه ترکیبی داشته باشد، دولت از چه کسانی تشکیل شود، سیاست کشور به کدام طرف برود، زبان فارسی چه مسیری را طی کند، آموزش و پرورش را چه کسی مدیریت کند، احزاب از کدام خطمشی پیروی کنند، شعرا چگونه شعری بسرایند، نویسندگان چه بنویسند و چه ننویسند، مردم چه سبکی را برای زندگی خود انتخاب کنند، چه کسی برای نمایندگی مجلس کاندیدا بشود، نام چه کسی در لیستی که میخواهیم به مجلس راه پیدا میکند گذاشته شود و نام چه کسی گذاشته نشود و دانشگاه به کدام سو برود، سیاست خارجی چگونه باشد و... مردم از اینهمه دخالت و این اشتهای سیریناپذیر خسته و کلافه میشوند.
- در برابر چنین افرادی نمیتوان از مردم انتظار داشت به اخلاقمداری پایبندی نشان بدهند و حرمتها را نگهدارند. کدام پدربزرگی را میشناسید که به نوههایش تشر بزند، به جای آنها نظر بدهد، از سیر تا پیاز زندگی آنها را کنترل بکند و به آنها اجازه ندهد درباره سرنوشت خودشان تصمیم بگیرند و در عین حال از آنها انتظار داشته باشد به او عشق بورزند و حرمتش را نگهدارند؟
- با داشتن چنین پدربزرگهائی طبیعی است که همه با صراحت بگویند ملت ایران پدربزرگ نمیخواهد. معلوم نیست چه وقت قرار است به نسل جدید فرصت میدانداری و انتخاب داده شود. در این بیماری چسبیدن به قدرت و دخالت در امور مختلف جامعه، فرقی میان این جناح و آن جناح وجود ندارد. هر دو جناح از لزوم جوانگرائی سخن میگویند ولی وقتی قانون بازنشستگی مطرح میشود دهها تبصره به آن میزنند تا خودشان و افراد مورد نظرشان بتوانند حتی اگر عمر نوح داشته باشند نیز بر صندلی قدرت تکیه بزنند. بعضی از این حضرات که بحمدالله «ابوالمشاغل» هستند و بعد از دیدن نوهها قصد دارند تا زمان دیدن نتیجهها و نبیرههایشان هم قدرت را رها نکنند و برای آینده کشور تصمیم بگیرند.
دیدگاه تان را بنویسید