محمدعلی ابطحی فعال سیاسی اصلاحطلب:
اقداماتی از قبیل تونل وحشت در ایستگاههای مترو جز اشمئزاز و دوری نسل جوان و جامعه از دین اثر دیگری ندارد؛ روحانیون بدانند مسئولیت این اتفاق با آنهاست
فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: این رفتارهایی که این روزها اتفاق میافتد مثل الزام به چادر پوشیدن بانوان کارمند در قم یا تونل وحشت در ایستگاههای مترو یا خواندن فلان دعا در دبستانها قبل از ورود به مدرسه یا مسأله تفاوت طراحی لباس جراحی اسلامی، همه اینها افراطیگریهایی است که آسیبهای جدی به مبانی دیانت میزند. این کارها نه تنها در اولویت نیست، بلکه جامعه دینداران از این نوع افراطگریهایی که جز اشمئزاز و دوری نسل جوان و جامعه از دین و انگشت کردن در چشم مردم اثر دیگری ندارد.
محمدعلی ابطحی فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: الزام به چادر پوشیدن بانوان کارمند در قم یا تونل وحشت در ایستگاههای مترو یا خواندن فلان دعا در دبستانها قبل از ورود به مدرسه یا مسأله تفاوت طراحی لباس جراحی اسلامی، همه اینها افراطیگریهایی است که آسیبهای جدی به مبانی دیانت میزند.
به گزارش جماران در ادامه بخش هایی از این گفت و گو را مشاهده کنید:
*اخیرا دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر گفته، « کسانی که در حوزه بهداشت و درمان مشغول خدمت رسانی هستند پیگیر پوشش بیماران زن در اتاقهای عمل باشند. پوشش لباس بیماران اکنون در جامعه ما در شأن زن مسلمان نیست.» و سپس خبر داده که «طراحی مدلی آغاز شده تا آمران به معروف را از پشتوانه حاکمیتی و قانونی برخوردار کنیم». از نظر حضرتعالی، طرح لباس اسلامی عمل جراحی از لحاظ اولویت و اهمیت در درجه چندم نیاز مردم و جامعه قرار دارد؟
امروزه یک اتفاقی در سطح کشور میافتد و آن اینکه برخی در حوزههای مذهبی تصور میکنند که هر چه ابتکارات غیر ضروری هست باید انجام دهند و مکررا سطح مسائل را بالاتر ببرند. هر روز هم ابتکار جدیدی انجام میشود. اما اساساً در مضامین اسلامی ما هم این توصیه وجود دارد که هر چیزی از حد خود تجاوز کند نتیجه عکس میدهد.
این نوع رفتارها که این روزها اتفاق میافتد مثل الزام به چادر پوشیدن بانوان کارمند در قم یا تونل وحشت در ایستگاههای مترو یا خواندن فلان دعا در دبستانها قبل از ورود به مدرسه یا مسأله تفاوت طراحی لباس جراحی اسلامی، همه اینها افراطیگریهایی است که آسیبهای جدی به مبانی دیانت میزند. این کارها نه تنها در اولویت نیست، بلکه جامعه دینداران از این نوع افراطگریهایی که جز اشمئزاز و دوری نسل جوان و جامعه از دین و انگشت کردن در چشم مردم اثر دیگری ندارد، باید نگران باشد. من شخصاً تصور میکنم از نظر سیاسی ممکن است جریانی که در کشور علاقهمند به مشارکت بالای مردم در انتخابات نیست و معتقد است که هر چه مشارکت بیشتر شود آنها آسیب بیشتری میبییند پشت این طراحیها باشند؛ لذا این کارها قهر بودن بخشهای زیادی از جامعه با حاکمیت را بیشتر میکند.
از نظر شما، این قبیل کارها مهمترین تأثیراتی که میتواند در حوزه فرهنگ دینی به جا بگذارد چیست؟
مهمترین تأثیر این است که جامعه به دلیل این افراطها فاصله بیشتری با دین و دیانت پیدا میکند و زمینه دینگریزی در جامعه را بیشتر ایجاد میکند تا زمینه دینداری را.
*راه درمان این جریانات چیست؟
راه درمان، بیشتر تذکر دادن به مدیران کشور است که اگر واقعاً با اهداف سیاسی این کارها را میکنند، دین را ملعبه قرار ندهند؛ و الّا به آنها تذکر داده شود که این کارها بیشتر باعث فرار از دین است.
*به نظر می رسد ایجاد تنفر نسبت به دین گاهی از زبان معممین صادر میشود. در کنار لزوم تذکر به مسئولان، چه توصیهای به این قشر در شرایط حساس امروز دارید؟
مدافعان دینداری و روحانیون نباید خوشحال باشند که از این اتفاقات دینی بیشتر رخ میدهد، بلکه باید به نهاد دین فکر کنند و بدانند مسئولیت این فضای تلخ دینگریزی فعلی که در جامعه ایجاد شده، با آنهاست. آنها اگر به صورت مبنایی به دین اجتماعی نگاه نکنند به عنوان روحانی وظائف خود را از دست دادند، چه برسد به کسانی که خودشان بر این معرکه آتش هم میافزایند.
از دلایل دلزدگی جامعه از روحانیون این است که بسیاری از روحانیون سخنانی مطرح میکنند که نه تنها مورد پذیرش قرار نمیگیرد، نه تنها جزئی از احکام اسلام نیست و نه تنها اعتقادات را زیر سوال میبرد، بلکه در جامعه نفرت نسبت به دین ایجاد میکند. بخشی از خطبههای نماز جمعه و سخنرانیهای بخشی از روحانیون که حکومتی هستند، دلیل اصلی وضعیت دینگریزی و روحانیتگریزی در درون جامعه ما است.
*اولویتهای فعلی کشور کدام هستند که بیشتر باید به آنها متوجه باشیم؟
اولویتهای دینی، اعتقادی، سیاسی، مذهبی و همه چیز کشور این است که جامعه، یک جامعه با رفا باشد و تلاش شود با حداقل مشکلات فرهنگی، جامعه بارفاه و پویا باشد. بنابراین، مسائل اقتصادی و فرهنگی را جزء اولویتهای جامعه میدانم
کسانی که ۸ سال در راس امور بودند و خودش و رئیس او همانند مارکوپولو در سفر دور دنیا بودند و مردم دنبال ا کیلو پیاز بودند نباید حتی دهانَش را باز کند چه برسد که حرف هم بزند و از دیگران انتقاد هم بکند چون رئیس او فقط گریه بلد بود و بس واین جواب مردم در ۸ سال گفتگوی تمدنها بود