مردم رقص پیرمرد رشتی را دوست داشتند چون خیلی میفهمند و ایمان دارند؛ یک عده مدیر نادان ارزش و معنای رفتار صادق بوقی را نفهمیدند!
روزنامه همشهری نوشت: رقص پیرمرد رشتی را دوست دارم ولو یک عده مدیر نادان، ارزش و معنای رفتار او را نفهمند. او خودآگاه یا ناخودآگاه جریان وارداتی ساسی را کنار زد. قدرت این مردم اینجاست؛ در قلوبشان، در ایمانشان.
روزنامه همشهری در گزارشی نوشته مردم رقص پیرمرد رشتی را دوست داشتند چون خیلی میفهمند.
به گزارش همشهری، بخشهای مهم این گزارش را در ادامه میخوانید:
- چرا رقص و آواز پیرمرد رشتی با آن صدای خشدار و لهجه شمالی گوشه خیابان درحالیکه جمعی از مردم، دورش را گرفته بودند و با او همنوا شده بودند، پربازدید شد؟ همهچیز در این صحنه چند دقیقهای یک معنایی دارد؛ این معنا را بهسادگی میتوان درک کرد و این معناست که با همه سادگیاش هماورد میطلبد. این معنا چیست؟ این معنا بروز و ظهور نشاط و امیدی است که در دل این مردم نمیمیرد؛ شادیای که در اوج سختیها مرد و زن ایرانی احساسش میکنند؛ نه چون باهوش نیستند و نمیدانند، نه، میفهمند و میدانند خیلی چیزها را. اینها مثل انسان غربی مست نمیکنند و عقل را تعطیل نمیکنند تا شاد باشند و درد را فراموش کنند. نه. طعم این شادی بالکل با شادیهای دنیای ساسی فرق میکند. دست بر قضا مردم ایران اتفاقا چون خیلی میفهمند، شادند.
- آنها میفهمند منشأ شادی کجاست؛ «قل بفضلالله و برحمته فبذالک فلیفرحوا هو خیر مما یجمعون». ایران است و ایمانش، ایران است و صبرش، ایران است و حرکتش، اینها همه ظهور فضل الهی است و نور هدایت قرآنی است که باعث شادی میشود و این شادی برتری است.
- حالا معلوم میشود رقص پیرمرد رشتی، چطور معرکه «ساسیمانکن» را به هم زد؛ چراکه نه. این دو فاصلهشان «زمین» تا «آسمان» است. «زمین تا آسمان» رقص ساسیمانکن با تعطیلی عقل آغاز میشود و از آن هم بالاتر؛ با کنارگذاشتن «هویت»؛ یک حقیقت وارداتی مشمئزکننده. او زبان ما نیست، ولو به فارسی خوانده میشود. او زبان دشمن است؛ زبان شیطان. معلوم بود که دشمن جنایتکار غاصب پشتیبانیاش میکند، مردم او را نگاهش میکردند؛ همانطور که کثافتکاری اسرائیل را نگاه میکنند.
- رقص پیرمرد رشتی اما صدای بومی خودمان است؛ همین مردممان. همینها که درد میکشند و زیر فشار تحریمها و بیتدبیریها سالهاست که کمرشان خم شده اما حاضر نیستند زیر بار اراده دشمنشان هم بروند. صدای همینهاست. رقص ساسی برای حمله به روح جوان و نوجوان ما بود و رقص پیرمرد برای مرهمگذاشتن و برای همدلی. بدون خرجهای آنچنانی و مرزشکنی و هرزهبازی و کثافتکاری، خیلی ساده، گوشه یک خیابان کنار مغازه، با حضور جمعی از رفقا. همانها که خیلی وقت است کار و کاسبی، چنگی به دلشان نمیزند، آمدند و کل بازی چرک غربی ساسی را کنار زدند.
- رقص پیرمرد رشتی را دوست دارم ولو یک عده مدیر نادان، ارزش و معنای رفتار او را نفهمند. او خودآگاه یا ناخودآگاه جریان وارداتی ساسی را کنار زد. قدرت این مردم اینجاست؛ در قلوبشان، در ایمانشان.
دیدگاه تان را بنویسید