ماجرای آپارتمان مجانی که علیرضا پناهیان از مدیرعامل کارخانه تک ماکرون گرفت، چیست؟
سال ۹۹ اسنادی در رسانهها منتشر شد که گزارشی از شراکت علیرضا پناهیان و مالک «تک ماکارون» در یک ملک به ارزش حدود ۳۰ میلیارد تومان حکایت داشت. چندی بعد از انتشار این اسناد و افزایش انتقادها به سخنران جنجالی اصولگرایان او در یک سخنرانی عمومی به اتهامات پاسخ داد.
روزنامه اعتماد با عباس عبدی درباره اظهارات اخیر پناهیان درباره لزوم ثروتاندوزی قشر مذهبی جامعه گفتوگو کرده که او در بخشی از این مصاحبه به آپارتمانی مجانی که پناهیان از مدیر یک کارخانه دریافت کرده اشاره میکند. به گفته عبدی «اینها میخواهند در قالب سنت ادای سلبریتی و زندگی بورژوایی درآورند و از طریق رانت زندگی کنند و بهترین راه این است که خود را آویزان این شعارها کنند. قضیه «ماکارونی تک» و توجیهات آن را فراموش نکردهایم. اگر مساله تولید ثروت است چرا به ایشان آپارتمان داده شده است؟ به چه کسی آپارتمان مجانی میدهند که به ایشان دادند؟ اگر میتوان مجانی زندگی کرد دیگر ثروتاندوزی به چه کار میآید؟»
اما ماجرای آپارتمان مجانی که علیرضا پناهیان از مدیرعامل کارخانه تک ماکرون گرفت، چیست؟
سال ۹۹ اسنادی در رسانهها منتشر شد که گزارشی از شراکت علیرضا پناهیان و مالک «تک ماکارون» در یک ملک به ارزش حدود ۳۰ میلیارد تومان حکایت داشت.
چندی بعد از انتشار این اسناد و افزایش انتقادها به سخنران جنجالی اصولگرایان او در یک سخنرانی عمومی به اتهامات پاسخ داد.
بر اساس آنچه عصر ایران منتشر کرده او در یکی از وعظهایش با اشاره به تلاش برای ساخت خانهای که ۵ سال طول کشید دلیل این تاخیر چند ساله را نداشتن پول عنوان کرد و گفت: «چرا این خانه ۵ سال طول کشید، چون شریکم پول داشت و من نداشتم و در نهایت یک بار زنگ زد گفت میخواهم بفروشم گفتم کمی صبر کن پولمان جور میشود گفت کمیته امداد که باز نکردیم. پیش خود گفتم عجیبه خدایا چقدر باید تحقیر تحمل کنیم؟ گفتم صبر کنید من کسی را پیدا کنم که سهم شمارا بخرد. شرایط ما هم ویژه بود چراکه فرزندمان داشت ویلچری میشد و هر جایی نمیتوانستیم برویم و نهایتا همین اقایی [مطلبی کاشانی مالک شرکت تک ماکارون] که اسمش را کنار اسم من گذاشتند و نمیدانم میخواهند من را با او خراب کنند یا او را با اسم من خراب کنند قبول کرد یک زمین ۲۲۵ متری که هر طبقه آن حدودا ۱۳۰ متر میشد را بخرد، چون آن شریک قبلی به پول خود نیاز دارد تا ما یک فکری بکنیم ان فرد قبول کرد و خانه را ساختیم در پایانکار اسم ایشان (شریکم) هم آمده است بعد از آن بود که یکجور رذیلانه زدند شراکت فلان فرد با فلان کارخانهدار که هر کدام از رفقا زنگ زدند گفتند مگر برج ۱۰۰ میلیاردی نیست؟ میگویم من یک واحد آن خانه را بیشتر ندارم آن هم با هدیه رفقا؛ مانند امام خمینی که هدیهای زندگی میکردند و مقام معظم رهبری که با هدیه رفقایش زندگی میکنند من هم اینگونه زندگی میکنیم.»
دیدگاه تان را بنویسید