تفسیر روزنامه اصلاحطلب از معنی عدم مشارکت در انتخابات؛ رای ندادن «نه» گفتن به حال و آینده خود است
روزنامه هم میهن نوشت: تجربه دو دولت برآمده از کاهش مشارکت (احمدینژاد و رئیسی) نشان از آن دارد که اتفاقاً، تکیه ساخت قدرت در این مقاطع به نیروهای رادیکالتر، خالصتر و وفادارتر بیشتر و رویکردهای حامیپرورانه تقویت میشود؛ رویکردهایی که با رای ندادن اکثریت یا تفرق آرای اکثریت، عملاً از رای معکوس اکثریت هم برخوردار بوده است؛ اکثریتی که با رای ندادن نه به جریان مقابل و ساخت موجود، که عملاً به حال و آینده خود «نه» گفته است.
روزنامه اصلاحطلب هم میهن معتقد است عدم شرکت در انتخابات به معنای «نه» گفتن به حال و آینده خود است.
به گزارش هم میهن، اظهارات اخیر حسن روحانی و آنچه تحتعنوان «گاهی نتیجه رای ندادن، رای دادن است» از این منظر، گامی در جهت نقد مبنایی گفتمانها و راهبردهای مبتنی بر «دوری از انتخابات» است. او در این اظهارات بهصراحت میگوید: «گاهی مشارکت نکردن و رأی ندادن در انتخابات به معنای نوعی رأی دادن است؛ رأی دادن به همان نامزدی که او را برای کسب آن مسئولیت صالح نمیدانیم. چون در انتخابات مشارکت نمیکنیم، عملاً شرایط را برای انتخاب غیراصلح مهیا میکنیم». این گفتار، شاید از فرط بداهت سخنی جز «توضیح واضحات» نباشد. اما ادعای بیمبنایی نیست اگر بگوییم بخش مهمی از منابع اقتصادی و سرمایه اجتماعی و روند توسعه کشور و فرصتهای نسلی و بینالمللی کشور در ربع قرن اخیر، هزینه درک نکردن این گفتار بدیهی شده است؛ گفتاری که میگوید: «رای ندادن به گزینه A که با آن نسبتاً همسو و همفکر هستیم، اما به کارنامه و دستاوردهای آن نقد جدی داریم؛ عملاً بهمعنای رای دادن به گزینه B خواهد بود که دقیقاً مخالف آن هستیم و تقریباً هیچ نقطه مشترکی با آن نداریم».
این روزنامه افزوده است: گفتار روحانی در نقد این «انتخاب معکوس»، زمانی جدیتر میشود که توجه کنیم بخش مهمی از نخبگان و نیروهای مخالف شرکت در انتخابات، اقدام خود را با توجیه کاستن مشروعیت از جریان قدرتمند و واقعی حاکم پیش میبرد و تصور میکند با رای ندادن (که آن را «نه» گفتن به کلیت سیستم میداند)، در جهت تضعیف ساخت موجود در سطح درونی و بیرونی گام برمیدارد. حال آنکه تجربه دو دولت برآمده از کاهش مشارکت (احمدینژاد و رئیسی) نشان از آن دارد که اتفاقاً، تکیه ساخت قدرت در این مقاطع به نیروهای رادیکالتر، خالصتر و وفادارتر بیشتر و رویکردهای حامیپرورانه تقویت میشود؛ رویکردهایی که با رای ندادن اکثریت یا تفرق آرای اکثریت، عملاً از رای معکوس اکثریت هم برخوردار بوده است؛ اکثریتی که با رای ندادن نه به جریان مقابل و ساخت موجود، که عملاً به حال و آینده خود «نه» گفته است...
با تشکر از روزنامه ی هم میهن :
اما به نظر من،
در این موارد زیر به هیچ عنوان نباید حضرات و آقایان و متولیان تصمیم گیر، شک کنند:
# نه به شیخ حسن (حتی اگر خود خدا هم شفاعت بکند)،
# اصلح (دوره این خزعبلات سر آمده است)،
- اختلاف بینداز و حکومت کن هم تاریخ مصرف ش گذشته است. ( A و B کردن - تمام ماجرا)
نکات اصلی و مهم :
ساختار و سیستم باید به خواست ملت در رابطه با داشتن :
- حق حیات آبرومندانه تر،
- امید و زندگی خیلی بهتر،
- آرام تر،
- بودن در صلح، پیشرفت، امنیت و آسایش،
(تحریک نکردن دیگران، سر درگیر و پرخاشگر نداشتن، ...)
بیشتر از این چیزهایی که الان است، تن بدهد
و الا خیلی زودتر از آن چه که فکرش را هم نمی کنند با تمام هر آن چه که به آن می بالند و می نازند به سمت زوال و ... حرکت خواهند کرد؟!
(سال ۵۶ و ۵۷ بر اساس آنچه که جایگاه داران رژیم گذشته بر زبان می راندند این بود که ایران جزیره ثبات در منطقه خاورمیانه است اما واقعا" چه شد؟! اصلا" چه کسی به ذهنش خطور می کرد که رژیم طاغوت با آن سرعت خود زنی کند و سقوط نماید)
البته خود شان ؟! می دانند؟!