علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه پیشین:
سردار سلیمانی شخصیتی کاریزماتیک داشت؛ حتی داعشیها و حامیان آنها برای ایشان احترام و اقتدار خاصی قائل بودند
وزیر اسبق امور خارجه گفت: شهید سلیمانی دارای یک شخصیت کاریزماتیک بود. همه شنیدهایم که حتی دشمنان هم چه در میان داعشیها چه حامیان آنها یعنی آمریکا و اروپا برای سردار سلیمانی احترام و اقتدار خاصی قائل بودند و این مساله بیراه نبود.
علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه پیشین درباره خاطرات همکاریاش با سردار شهید حاج «قاسم سلیمانی» در سالهای تصدیاش در وزارت امور خارجه و سازمان انرژی اتمی گفت: در موضوعات فنی هستهای دخالتی نداشتند اما در زمان تصدیام در وزارت امور خارجه یک بار با سردار سلیمانی درباره مذاکره محرمانه با آمریکا که برخی از دوستان در آن مقطع با آن مخالفتهایی داشتند و نمیگذاشتند که کار با عمانیها به آسانی جلو رود و مذاکرات محرمانه را جدی پیش ببریم صحبت کردم و گفتم شما به میدان بیا و کمک کن تا مشکل پرونده هستهای را حل کنیم و ایشان ضمن تأیید اقدام وزارت خارجه در این خصوص گفت تمام تلاشم را میکنم. البته در آن مقطع توفیقی که باید حاصل میشد، نشد.
به گزارش ایسنا، بخش هایی از گفت وگوی صالحی را در ادامه می خوانید:
- ما دائم با هم جلسه داشتیم و هر هفته حداقل یک جلسه کاری آن در وزارت خارجه انجام می شد.
- نه تنها در وزارت خارجه جلسات به طور مرتبط و هفتگی انجام میشد، بلکه جلساتی هم در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و شورای عالی امنیت ملی به طور مرتب برگزار میشد. البته آقای سلیمانی عضو شورا نبودند اما بنا بر موضوعاتی که به ایشان مرتبط بود در این جلسات شرکت میکرد. بعضی اوقات هم با حضور چهار الی پنج نفر از مسوولان ذیریط خدمت مقام معظم رهبری میرسیدیم و موضوعات منطقه را با ایشان مطرح میکردیم و تصمیمات مقتضی گرفته میشد. ارتباط سردار سلیمانی و نیروی قدس سپاه پاسداران با وزارت امور خارجه در آن مقطع دوجانبه، مستمر و سازنده بود.
- برخی احساس می کنند حالا که ایشان شهید شدهاند در بیان ویژگیهای شخصیتیشان غلو می شود اما اینگونه نیست؛ او واقعا شخصیتی مثال زدنی داشت و آنچه درباره ایشان میگویم باور من است. در مدتی که توفیق دست داد و از نزدیک در موضوع منطقه و سوریه و عراق با او در تماس مستقیم و نزدیک بودم خصلت انسانهای بزرگ از جمله اخلاق، تعقل، خیرخواهی و مدارا را در او دیدم.
- او کسی بود که هیچ چیز را برای خودش نمیخواست و همواره نسبت به همرزمان شهیدش غبطه میخورد، مخصوصا بعد از شهادت شهید کاظمی که خیلی ایشان را متأثر و اندوهگین کرد. او به معنای واقعی نماد یک نظامی باتجربه، تیزهوش، با استعداد، خوشفکر، قوی و عزتمند و همزمان دولتمردی حکیم بود که در مسائل سیاسی و اجتماعی اهل غور و بصیرت بود.
- شهید سلیمانی هم چنین دارای یک شخصیت کاریزماتیک بود. این ویژگی در او کمک میکرد که صحبتها و پیشنهاداتش به خوبی و با جدیت منتقل شود و همه افراد ذیمدخل را در اجرای آن سهیم کند. به طور کلی او را باید نماد اقتدار نظامی، سیاسی و فرهنگی ایران بدانیم. اینکه میگوییم سردار دلها بود درست است، چرا که دلسوز ملت ایران بود».
- همه شنیدهایم که حتی دشمنان هم چه در میان داعشیها چه حامیان آنها یعنی آمریکا و اروپا برای سردار سلیمانی احترام و اقتدار خاصی قائل بودند و این مساله بیراه نبود. او کسی بود که از پشت خنجر نمیزد. بسیار شنیدهام که در سوریه وقتی بخشی از آن تحت اشغال داعش بود، گاهی برای برخی جابهجاییها یا عقبنشینیها بدون درگیری از سردار امان میگرفتند و اگر قول سردار وسط میآمد آنها اعتماد می کردند و کار انجام میشد. شهید سلیمانی کسی بود که رو در روی دشمن میایستاد و از عدالت و انصاف حتی در زمان جنگ خارج نمیشد. او یک مسلمان خداباور و اهل توکل بود.
- یادم هست در قضایای سوریه که بعضا کار به یک نخ باریک میرسید و هر آن ممکن بود دولت سقوط کند و در اطراف و اکناف نگرانیهایی بود، ایشان ناامید نمیشد و میگفت حلش می کنیم و با همین امیدواری در نهایت موفق شد تا داعش را از سوریه عقب براند.
دیدگاه تان را بنویسید