محمد هاشمی:
محسن رضایی و شهید صیادشیرازی خیلی با هم مشکل داشتند/ آقای هاشمی راضی نیست به خاطر علت مرگش در جامعه تفرقه بیفتد/اگر هاشمی زنده بود اعتراضات سال گذشته اتفاق نمیافتاد
محمد هاشمی گفت: نه ادلهای داریم که سکته نبوده و نه ادلهای داریم که سکته بوده است. من شخصاً یک ملاحظهای دارم، آقای هاشمی تمام عمرش را برای نظام جمهوری اسلامی و حفظ نظام داد و تنها راه را هم این میدانست که ما وحدت کلمه و انسجام ملی داشته باشیم و تفرقه نداشته باشیم. آقای هاشمی راضی نیست که به خاطر مرگ ایشان در جامعه تفرقه بیفتد.
روزنامه هم میهن با محمد هاشمی گفتوگو کرده است.
به گزارش هم میهن، بخشهای مهم این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
- من دقیقاً یادم نیست اما مثلاً از موافقان ادامه (جنگ) میتوان به فرماندهان مانند آقای رضایی اشاره کرد. ولی رؤسای سه قوه موافق ادامه جنگ نبودند. برخی از جانشینهای ارتش هم موافق نبودند. تقریباً موافقهای آتشبس تعدادشان خیلی بیشتر از مخالفها بود. هشت سال گذشته و حدود 300هزار شهید داده بودیم. شرایط بهگونهای بود که نمیتوانستیم شعار بدهیم. اما چون امام آن شعار را داده بودند، وقتی آن شرایط پیش آمد دیگر تصمیم به پذیرش قطعنامه گرفته شد.
- وقتی سپاه تشکیل شد، دونیرویی باعث میشد که اگر ارتش کودتا میکرد، سپاه مقابل آن قرار میگرفت. بنابراین یک عده بهدنبال تضعیف سپاه و فرماندهان آن بودند، چون شرایط را به نفع برنامههایشان نمیدیدند، اما آقای هاشمی برای حفظ نظام و کشور و پرهیز از کودتا، هم از ارتش و هم از سپاه حمایت میکرد. حتی جلسه تشکیل داد؛ محسن رضایی و صیادشیرازی خیلی با هم مشکل داشتند، این دو نفر را آورد و زیر یک سقف جمع کرد تا رابطه آنها صمیمانه شد. از این جهت بود که آقای هاشمی مانع این اختلاف شد.
- ایشان وقتی که به جنگ میرفتند، وصیتنامه مینوشتند. آن وصیتنامه زمان جنگ را داریم. اما حدود 150صفحه همانند خاطراتشان مطلب نوشتهاند و میتواند به وصیتنامه بخورد اما عنوان وصیتنامه ندارد. معلوم نشد که ایشان بعد از اینکه از جنگ آمدند وصیتنامه نوشتند یا نه.همان 150 صفحهای که اشاره کردم در اختیار رهبری قرار گرفته است. آن 150 صفحه نه فرمت وصیتنامه دارد و نه دارای عنوان است.
- فردای روز فوت بچهها مراجعه کرده بودند که وسایل را ببرند اما در آن وسایل چیزی بهعنوان وصیتنامه وجود نداشت.
- نه ادلهای داریم که سکته نبوده و نه ادلهای داریم که سکته بوده است. علائمی هست که مثلاً میگویند کسی بخواهد خفه شود باید در دلش آب باشد اما در دل ایشان آب نبود. به ما هم زیاد گفته میشود که بخشی از جامعه درباره مرگ ایشان قانع نشده است. من شخصاً یک ملاحظهای دارم، آقای هاشمی تمام عمرش را برای نظام جمهوری اسلامی و حفظ نظام داد و تنها راه را هم این میدانست که ما وحدت کلمه و انسجام ملی داشته باشیم و تفرقه نداشته باشیم. آقای هاشمی راضی نیست که به خاطر مرگ ایشان در جامعه تفرقه بیفتد. این موضوع برای من از رفتار و کردار ایشان مثل روز روشن است. بنابراین، با این شبههها ایشان زنده نمیشود، چرا من باید حرفی بزنم که بیشتر عامل تفرقه شود، من حرفی را بزنم و یک نفر هم بخواهد از آن طرف بگوید که دروغ میگویی و تهمت میزنی.
- آقای هاشمی اگر زنده بود اصلاً آن اتفاقات نمیافتاد. ایشان واقعاً در کار پیشگیری استاد بود و در این زمینه استعداد و هوش عجیبی داشت. چیزهایی را پیشبینی میکرد که ما 5سال دیگر به آن میرسیدیم. من یقین دارم که اگر آقای هاشمی زنده بودند چنین حوادثی در کشور ما اصلاً اتفاق نمیافتاد.
دیدگاه تان را بنویسید