احمد مازنی:
نیروهای مسلح پهلوی بیش از اینکه به شاه وابسته باشند به مردم وابسته بودند
احمد مازنی نوشت: رژیم پهلوی برای مهار انتقادها از زندان، شکنجه، تبعید و اعدام و برای کنترل تظاهرات مردمی از پلیس، ماموران ساواک، ژاندارمری و حتی اعلام حکومت نظامی و استقرار تانکها در خیابانها استفاده کرد، اما هر روز بر حضور مردم در خیابانها افزوده میشد و اگر بیش از این کاری نکرد، از دلرحمی او نبود بلکه نیروهای مسلح بیش از وابستگی به شاه، به مردم وابسته بودند.
احمد مازنی در یادداشتی با عنوان «رهبری انقلاب بدون خشونت» در روزنامه اعتماد نوشت: انقلاب اسلامی ایران پدیدهای نوظهور در قرن بیستم است که یکی از ویژگیهای آن تکیه بر آگاهی مردم و نفی خشونت از سوی رهبری نهضت است. کسانی که کمترین اطلاع را از روند منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی از خرداد ۱۳۴۲ تا بهمن ۱۳۵۷ دارند، میدانند که این انقلاب مبتنی بر روشنگری مردم و با پرهیز از هرگونه خشونت به نتیجه رسید و امام خمینی با حرکتهای مسلحانه برای تغییر نظام موافق نبودند و سیل بنیانکن قیام مردمی در قالب راهپیماییهای آرام موجب سرنگونی رژیم سلطنتی شد.
او افزود: البته رژیم پهلوی برای مهار انتقادهای روحانیون، دانشگاهیان، کارگران و معلمان از زندان، شکنجه، تبعید و اعدام و برای کنترل تظاهرات مردمی از پلیس، ماموران ساواک، ژاندارمری و حتی اعلام حکومت نظامی و استقرار تانکها در خیابانها استفاده کرد تا بتواند مردم را به خانهها برگرداند، اما هر روز بر حضور مردم در خیابانها افزوده میشد و اگر بیش از این کاری نکرد، از دلرحمی او نبود بلکه نیروهای مسلح بیش از وابستگی به شاه، به مردم وابسته بودند و به تدریج به مردم پیوستند.
متن کامل یادداشت را در ادامه بخوانید:
انقلاب اسلامی ایران پدیدهای نوظهور در قرن بیستم است که یکی از ویژگیهای آن تکیه بر آگاهی مردم و نفی خشونت از سوی رهبری نهضت است. کسانی که کمترین اطلاع را از روند منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی از خرداد ۱۳۴۲ تا بهمن ۱۳۵۷ دارند، میدانند که این انقلاب مبتنی بر روشنگری مردم و با پرهیز از هرگونه خشونت به نتیجه رسید و امام خمینی با حرکتهای مسلحانه برای تغییر نظام موافق نبودند و سیل بنیانکن قیام مردمی در قالب راهپیماییهای آرام موجب سرنگونی رژیم سلطنتی شد، البته رژیم پهلوی برای مهار انتقادهای روحانیون، دانشگاهیان، کارگران و معلمان از زندان، شکنجه، تبعید و اعدام و برای کنترل تظاهرات مردمی از پلیس، ماموران ساواک، ژاندارمری و حتی اعلام حکومت نظامی و استقرار تانکها در خیابانها استفاده کرد تا بتواند مردم را به خانهها برگرداند، اما هر روز بر حضور مردم در خیابانها افزوده میشد و اگر بیش از این کاری نکرد، از دلرحمی او نبود بلکه نیروهای مسلح بیش از وابستگی به شاه، به مردم وابسته بودند و به تدریج به مردم پیوستند. امامخمینی به جای نبرد مسلحانه بر مبارزات مردمی و فرهنگی پای میفشرد؛ در سال ۱۳۵۱ و در دیدار با چند نفر از شورای مرکزی سازمان مجاهدین خلق که برای ارایه ایدئولوژی و عملکرد سازمان خدمت امام در نجف رسیده بودند..
از سوی ایشان بیان میشود که این راهبرد سازمان منجر به از بین رفتن سازمان و افراد آنها میشود و رژیم را هم علیه شما جریتر میسازد. در این باره میتوان به خاطره تراب حقشناس از اعضای اولیه سازمان اشاره کرد: «نامه مفصل هاشمیرفسنجانی را به [امام] خمینی درباره مجاهدین، من به عراق بردم. در بهمن ۵۰ جلسات مرتبی با [امام] خمینی درباره سازمان مجاهدین داشتیم. ما تکتک دیدگاههایمان را میگفتیم و ایشان در آخر نظرش را میگفت. آخرین جملهای که [امام] خمینی به من گفت این بود: آقا این مطلب را پیش خودتان داشته باشید، واقع امر این است که من اعتقادی به مبارزه مسلحانه ندارم. پس از آن هم به اختلافنظر مجاهدین با ایشان درباره تکامل و معاد اشاره کرد.» آیتالله طالقانی نیز نامهای به امام نوشته بودند که در شروع آن این آیه نوشته شده بود: أنّهم فتیه آمنوا بربّهم و زدناهم هدی (سوره کهف آیه ۱۳) با تاکید بر جنبههای مثبت آنها و به منظور گرفتن تاییدی از امام و امام تاییدی نکردند. آیتالله سید عبدالجواد علمالهدی از شاگردان آیتالله بروجردی و امام و یکی از علمای صاحبنام تهران بود. زمانی که امام در پاریس تبعید بودند برای دیدار ایشان و رساندن پیغامی عازم پاریس شدند. وی در خاطرات خود که در گنجینه تاریخ شفاهی مرکز اسناد انقلاب اسلامی ثبت و ضبط شده میگوید: زمانی که من قصد عزیمت به محضر امام کردم... در خدمت برادر بزرگوار ایشان یعنی آیتالله پسندیده بودم. ایشان گفتند ما یک نکته حساسی داریم که از شما میخواهیم به عنوان شاگرد امام به محضر ایشان برسانید. در پاریس هنگامی که این پیغامها را به محضر مبارک استاد [امام] رساندم امام دو دست مبارکشان را بالا بردند و گفتند: «اسلحه ابدا، پیغام من را به آنها برگردان و برسان و بگو اصلا نه بخرید [اسلحه]، نه جمع کنید و نه نگه دارید، ما از سال 41 که این حرکت را شروع کردهایم تا الان که دیگر وقت بازگشت ماست و حکومت میرود و نمیتواند بماند همهاش با بیان بوده، همهاش با مصاحبه بوده، همهاش با گفتار بوده، آنچه را هم که متعلق به من با خط و امضای خودم بوده، آنچه را هم که کمک مردم بزرگوار شهرستانها دارند به عنایت خودشان بوده است همچنین تومارهایی که مردم نوشتند و اعلام داشتند و برای ما فرستادند، به خودشان بوده است، انشاالله ما موفق هستیم و احتیاجی به اسلحه و جنگ نداریم. بنابراین یکی از درسهای مکتب امامخمینی در آستانه چهلوپنجمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، اهتمام به روشنگری و همراهی مردم در جهت اصلاح و تحول و نفی هرگونه خشونت برای تحقق ارزشهای دینی است.
تاریخ خواهد نوشت که ارتشیان و امرای ان چه کردند و چه رفتاری داشتند و چه