ساسان کریمی، تحلیلگر مسائل سیاست خارجی:
گسترش آتش جنگ میتواند مشکل اسرائیل را تبدیل به مشکل منطقه، ایران و آمریکا کند؛ برای ایران محاسبات این معنا، راهبردی است نه تاکتیکی و هیجانی
تحلیلگر سیاست خارجی گفت: گسترش آتش جنگ، میتواند بیش از هر چیز مشکل اسرائیل و دولت نتانیاهو را تبدیل به مشکل منطقه، ایران و ایالات متحده کند. بنابراین برای ایران محاسبات این معنا، راهبردی است و نه تاکتیکی و هیجانی.
ساسان کریمی تحلیلگر سیاست خارجی در پاسخ به این سوال که در روزهای اخیر به نقل از سی ان ان گفته شده که ایالات متحده در آمادهباش کامل است و به طور فعال برای یک حمله «مهم» توسط ایران آماده میشود تحلیل شما از حمله چیست، گفت: به نظرم این اخبار ناصحیح هستند و بیشتر در زمره اعمال ابزار قدرت معنایی رسانهای قلمداد میشوند. هر گونه اقدام تلافی جویانه ایران طبعاً با چنین پیشبینی از طرف ایالات متّحده همراه نخواهد بود. از طرف دیگر در حال حاضر یکی از مهمترین عناصر محاسبه ایران مسأله استقبال اسرائیل و به ویژه نتانیاهو از کشیده شدن پای ایران و متعاقب آن ایالات متحده به یک تنش قابل توجه نظامی است. چنین گسترشی در آتش جنگ، میتواند بیش از هر چیز مشکل اسرائیل و دولت نتانیاهو را تبدیل به مشکل منطقه، ایران و ایالات متحده کند. بنابراین برای ایران محاسبات این معنا، راهبردی است و نه تاکتیکی و هیجانی.
به گزارش ایلنا، بخش هایی از گفت و گوی ساسان کریمی را در ادامه می خوانید:
- در پاسخ به این سوال که آیا ایران به طور مستقیم در جهت پاسخ به حمله به کنسولگری ایران در سوریه وارد عمل خواهد شد یا برنامه دیگری در نظر دارد، پاسخ به این پرسش نیاز به اطلاعات طبقه بندی شده دارد که من ندارم و اگر هم کسی داشته باشد بنا بر تعریف، نمیتواند از آن برای عموم استفاده کند. ولی تحلیل من این است که ایران حق خود را در پاسخگویی محفوظ دانسته، قاعدتاً باید تلاش کند در مذاکره نمایندگیها با کشورهای موثر بر معادلات بینالمللی موضع خود را تثبیت کند.
- احتمالاً خود ایران واکنش عملیاتی نشان ندهد. ولی طبعاً همفکران ایران در منطقه که گروههای مقاومت هستند از این رفتار جسارت آمیز اسرائیل آشفته خواهند بود و در نتیجه افزایش سطح درگیریهای پراکنده میان نیروهای مقاومت در منطقه و مواضع اسرائیل دور از ذهن نیست.
- صبر استراتژیک احتمالاً راهکار اصلی است. چرا که اولاً این صبر حمل بر ضعف ایران نیست و ثانیاً از نظر سیاسی موضع خویشتنداری و تحت تهاجم قرار گرفتن ایران امری است که باید در مذاکره با دیگر کشورهای موثر به ایشان فروخته شود و این البته رسالت کادر وزارت خارجه و به خصوص نمایندگی های ما در سراسر جهان است.
- ضمن آنکه بیش از این، ایران باید در روایت سازی و پر رنگ کردن موضوع در رسانههای بین المللی اقدامات بهتری انجام میداد. رسانه و دیپلماسی نمایندگیها به نوعی ضعف ایران هستند که باید روی آنها تمرکز شود. ما برای این مساله نیاز به استفاده دائمی از نخبگان داریم. نمیشود فقط وقتی که مسالهای پیش می آید به این مساله اقدام کنیم. مانند مساله موشکی، هستهای و پهپادی که تمرکز، سرمایه گذاری و مدیریت شده است و از نخبگان واقعی (و نه کسانی که پیرامون قدرت هستند) استفاده شده است، در موضوعات معنایی مانند دیپلماسی و رسانه هم باید با همان جدیت کار دنبال شود.
- موضوعات نرم امروز شاید در اولویت بیشتر قدرت آفرینی باشند. ولی متاسفانه گاهی ما فکر میکنیم با شعار دادن، تکرار شدید مواضع و گاهی هم با الحان خاص، این کار انجام میشود. ولی واقعیت این است که اگر اینطور بود ما الان این مشکل را در ابعاد معنایی قدرت نداشتیم. گاهی واقعاً ممکن است کسانی که لازم است با ما همکاری کنند در همه ابعاد همراه و همفکر یک دولت یا گرایش خاص سیاسی نباشند ولی اگر کاری از دست آنها بر میآید نباید منافع ملی را خرج چنین کنار گذاشتنهایی کرد.
- گاهی آنچه در حاشیه بعضی از نهادهای قدرت به وجود آمده شناخت نهادها را از محیط بینالمللی به مخاطره میاندازد و دچار آسیب گروه-فکری(group think) و تایید یکدیگر می شوند. بنابراین متخصصین واقعی امر که ممکن است شکل، روش یا محتوایی غیر از آنچه رسماً مطلوب است داشته باشند کنار گذاشته شده و در موضوعاتی این چنینی کشور ضرر کرده، حق و منافع ملی در محیط بینالمللی پایمال میشود. امروز قدرت معنایی ما در تحت فشار قرار دادن اسرائیل در گوشه وکنار جهان باید در اولویت باشد.
دیدگاه تان را بنویسید