اعتماد بررسی کرد:
سناریوهای احتمالی در انتخابات زودهنگام پیشرو؛ از حذف نیروهای میانهرو و اصلاحطلب تا حضور چهرههای رایآور اصلاحطلب
به هر انتخاباتی با هر میزان مشارکتی که نمی توان حماسه گفت. ایده برگزاری این نوع انتخابات از دل تفکری برای یکدست کردن حاکمیت بیرون آمده است که این تفکر همچنان تلاش دارد به خواسته های خود برسد.
مهدی بیک اوغلی- «سناریوهای محتمل پیش روی انتخابات را در سه سطح می توان دسته بندی کرد.»این عبارتی است که اسماعیل گرامی مقدم فعال سیاسی اصلاح طلب با استفاده از آن تلاش می کند نوری به ابعاد پنهان انتخابات بتاباند.
در سطح نخست، همان ایده 3دوره اخیر در انتخابات دنبال می شود. حذف نیروهای میانه رو و اصلاح طلب در انتخابات و زمینه سازی برای پیروزی نیروهای رادیکال جناح راست، نسخهای است که از سال 98 تا به امروز در همه آوردگاه های انتخاباتی تجربه شده است.به اعتقاد گرامی مقدم خروجی این سطح از احتمالات، مشارکتی بین 35درصد تا 40درصدی در انتخابات خواهد بود.
در سناریوی دوم، کمی فضای تنفسی به نیروهای میانه و معتدل(و نه اصلاح طلب) داده میشود. برخی چهره های معتدل از جناح راست یا اعتدالی ها از صافی ردصلاحیت ها عبور کرده و در وضعیتی بی خطر، فرصت حضور در انتخابات پیدا می کنند. گرامی مقدم این رویکرد انتخاباتی را هرچند ایده آل نمی داند اما باعث افزایش مشارکت به حدود 45 تا 50درصد می داند.
سناریوی سوم که غیر محتمل ترین سناریوست، امکان حضور برخی چهره های اصلاح طلب رای آور در آوردگاه انتخاباتی را فراهم می سازد. گرامی مقدم اجرای این سطح را همراه با مشارکتی 65 تا 70درصدی ارزیابی میکند. این فعال سیاسی معتقد است، امروز نظام سیاسی ایران در برابر این سه راهی قرار گرفته تا از دل آن یک روش را انتخاب کند. گزینشی که تجربه ثابت می کند احتمالا همان سطح نخست را شامل می شود و نه افزونتر.
انتخابات تیرماه 403 همراه با ابهامات بسیاری است. شما فضای سیاسی کشور را در شرایط فعلی چطور ارزیابی می کنید. مردم قرار است با چه گزارههایی مواجه شوند؟
طی روزهای اخیر ایران با حادثه غیر مترقبه از دست دادن رییس جمهور فقید مواجه شد؛ مردم هم سنگ تمام گذاشتند و ابراهیم رییسی را تشییع کردند. این فرصت ایجاد شده برای نظام غنیمت خواهد بود و چنانچه به مطالبات ملت توجه شود این فرصت ها ارتقا پیدا کرده و افزایش می یابند.
در غیر ان صورت این رخدادها در شکل و مایل تهدید بروز می کند. در انتخابات دوره های قبلی به ویژه 3دوره اخیر، نمی توان به عملکرد حاکمیت و مشارکت مردم نمره قبولی دارد و آنرا حماسه نامید، چرا که حماسه ، سطح بندی هایی دارد که نشانه ای از آن در انتخابات 3دوره اخیر مشاهده نشده است.
به هر انتخاباتی با هر میزان مشارکتی که نمی توان حماسه گفت. ایده برگزاری این نوع انتخابات از دل تفکری برای یکدست کردن حاکمیت بیرون آمده است که این تفکر همچنان تلاش دارد به خواسته های خود برسد. تئورسین های رادیکال اما استدلال می کردند در حاکمیت یکدست دعوا و درگیری و مچگیری و...وجود ندارد.نهایتا هم افراد در 3قوه بهتر و سریعتر به هماهنگی دست پیدا میکنند.
آیا این نوع تفکر و این مدل پاسخگوی حل مشکلات بوده است؟
عملکرد دولت ها و مجالس اخیر مشخص می کند حاصل یکدست شدن حاکمیت آیا کامروایی کشور بوده یا ناکامی ساختارها برای حل مشکلات؟ معتقدم حاکمیت یکدست نه تنها منجر به کاهش مشکلات نشده، بلکه درگیریهای سطحی قبلی را به نزاع های درون گروهی با شدت بیشتر، افشاگری های افزونتر، تخریب های ترسناک تر و تصاویری نامناسب تر بدل کرده است.
اما آنچه که امروز برای ایران دارای اهمیت است انتخابات ماه اینده است. باید دید ایا سیاست گذاران و تصمیم سازان می خواهند نظام جمهوری اسلامی در صحنه های بین المللی از پشتوانه و حمایت ملت بزرگ برخوردار باشد یا با تفکر یکدست کردن مشارکت حداقلی را طلب می کند. در این صورت رییس جمهوری برآمده از رای حداقلی مردم نمیتواند با گردن افراشته حضور یافته و به رای مردمش ببالد.
اگر قرار باشد، سناریوهایی برای انتخابات تصویرسازی کنیم، این سناریوها شامل چه سطوحی هستند؟
3احتمال و 3سطح از احتمالات در انتخابات وجود دارد. یک سطح از انتخابات که برآمده از تفکر یکدست کردن قدرت است و تنها جریان محدودی از آن سود میبرند، آن است که مانند انتخابات 1400 تعداد اندکی از نامزدهای یک جریان سیاسی و گزینه های حداقلی بدون احتمال رای آوری تایید صلاحیت شوند.
در مقابل این فرد یا افراد ، دامنه وسیعی از اصولگرایان تایید صلاحیت شده و به رقابت می پردازند. از دل یک چنین انتخاباتی حتما مشارکت حداقلی بیرون می آید و مشارکت بیش از 40درصدی محتمل نیست. برگزاری این نوع انتخابات علاوه بر اینکه در راستای یکدست سازی قدرت است، خروجی آن منتج به ظهور یک رییس جمهور تراز یک کشور 85 میلیونی نخواهد بود.
هر اندازه که محدوده انتخاب شوندگان کمتر و کوچک تر باشد ، خروجی آن و منابع برآمده از آن و نیروی انسانی که از آن خارج میشود سرآمد ملت ایران نخواهد بود. چرا که محدود به یک انتخابات حداقلی است و از دل یک رقابت حداقلی هرگز نخبگان بیرون نمی آیند.
تبعات این نوع گزینشها بسیار خسارت بار است. در عرصه خارجی یک چنین رییس جمهوری نمی تواند گِرهی از هزار توی پیچیده مشکلات باز کند ، ضمن اینکه در عرصه داخلی هم قادر به ایجاد اجماع و رشد نیست.
سطح دوم احتمالات انتخاباتی آن است که شورای نگهبان حیطه انتخاب مردم را اندکی(فقط اندکی) افزایش دهد.در این صورت نیروهای رادیکال در منتهی علیه جناح راست و پایداری چی ها از یک طرف و نیروهای معتدل و اعتدالی از سوی دیگر در انتخابات حاضر خواهند شد.
نیروهای اعتدالی می توانند نیروی اعتدالی با گرایش راست یا نیروی اعتدالی با گرایش چپ باشند. از هر دو گرایش هم در نامزدهای احتمالی حضور دارند. در یک چنین انتخاباتی، باید انتظار داشت که مشارکت بالای 40درصدی و. حتی به 50درصد هم برسد. البته این انتخابات هم نمره قبولی نمی گیرد و در تراز ملت بزرگ ایران نیست. اما از سطح نخست بهتر است.
سطح سوم سناریوی پیش روی انتخابات چگونه است؟یعنی این نوع انتخابات ایده آل است؟
سطح سوم احتمالات انتخاباتی به گونه ای متفاوت شکل می گیرد. در این سطح دامنه تساهل شورای نگهبان افزایش پیدا می کند و برخی از افراد اصلاحطلب مشهور و رای آور هم امکان حضور در انتخابات را پیدا می کنند. در این صورت هم انتخاب شوندگان و هم نخبگانی که گرایش مشارکت در انتخابات دارند وارد میدان شده و مردم را مجاب به حضور در این آوردگاه میکنند. در این صورت به نظر می رسد اگر چهره محبوب و شناخت شده ای بتواند از تیغ تیز ردصلاحیت ها عبور کند، مردم امید بیشتری برای بهبود پیدا کرده و مشارکت در انتخابات بین 65تا 70 درصد می رسد.
اما امتیار و دستاوردهای هر کدام از این سناریوها برای مردم و نظام سیاسی چیست؟
در سطح اول احتمالات که مشارکت بین 35تا 40درصدی شکل می گیرد به هیچ وجه حماسه سیاسی ظهور پیدا نمی کند. هیچکس هم نباید با کلمات بازی کند و آن را حماسه بنامد. در سطح دوم احتمالات که مشارکت را حدود 50درصد می رساند، برخی افراد میانه در آن فرصت حضور دارند، هرچند وضعیتی بهتر از سطح اول است اما نتیجه مورد نظر مردم و حاکمیت را ایجاد نمیکند.
تنها در سطح سوم است که می توان دستاوردهای قابل توجه تری برداشت کرد. در این نو.ع انتخابات ها رییس جمهور با پشتوانه رای مردمی می تواند گام های محکمتر و استوارتری بردارد. در حل مسائل داخلی هم با اعتماد به نفس بیشتری عمل کند.
ضمن اینکه انگ ساختار یکدست قدرت هم از پیشانی جمهوری اسلامی برداشته شده و زمینه های آشتی ملی ایجاد می شود. در این صورت می توان از واژه حماسه برای انتخابات بهره برد. باید برای دستیابی به این سطح از انتخابات تلاش کرد، اما طبیعی است که طیف های رادیکال راست از برگزاری سطح سوم انتخابات هراس داشته باشند چرا که فرصتی برای عرض اندام و پیروزی نخواهند داشت.
دیدگاه تان را بنویسید