کد خبر: 662830
|
۱۴۰۳/۰۳/۲۰ ۱۵:۵۰:۰۰
| |

روایت مدیرعامل ایرنا از رفتارهای خصوصی پوتین در جلسه با مدیران رسانه‌های جهان

علی نادری نوشت: مثل رویه متداول همگی‌مان در جلسات که یا با خودکار بازی می‌کنیم یا روی کاغذ مقابل‌مان خط می‌کشیم، نقاشی می‌کنیم و یا کلماتی می‌نویسیم، او هم مدام با روان‌نویس خودش بازی می‌کرد، کاغذ مقابلش را امضا می‌کرد و البته نکاتی از صحبت‌ها را هم برای پاسخ دادن می‌نوشت. در نهایت هم خیلی منظم و دقیق لبه‌های کاغذ را روی هم تا زد و در جیبش گذاشت.

روایت مدیرعامل ایرنا از رفتارهای خصوصی پوتین در جلسه با مدیران رسانه‌های جهان
کد خبر: 662830
|
۱۴۰۳/۰۳/۲۰ ۱۵:۵۰:۰۰

علی نادری، مدیر عامل ایرنا گزارشی از نشست مدیران رسانه‌های جهان در سن پترزبورگ روسیه ارائه داده است. 

به گزارش اعتماد، علی نادری نوشت: هفته گذشته بود که دفتر ریاست‌جمهوری روسیه از مدیرعامل ایرنا برای حضور در نشست مدیران رسانه‌های جهان با ولادیمیر پوتین دعوت کرد. این دعوت چندماه پیش هم انجام شده بود و با وجود پذیرش دعوت، به دلیل حادثه تلخ شهادت رییس‌جمهور، حضور در این نشست را لغو کردم. با این حال هفته گذشته این دعوت مجددا انجام شد و با مشورت وزارت امور خارجه، تصمیم به شرکت در این نشست گرفتم.  نشست مدیران رسانه‌های جهان در حاشیه اجلاس جهانی سن‌پترزبورگ (نسخه روسی اجلاس داووس) برگزار شد و طبق اعلام کرملین مدیران ۱۶ رسانه جهان از کشورهای دوست و غیردوست روسیه در آن شرکت کرده بودند. تلاش برگزار کننده نشست این بود که فضایی صریح و در عین حال صمیمی برای گفت‌وگوی بدون سانسور با پوتین را فراهم کند که به نظرم با ترکیب مدیران حاضر (رویترز، ای‌پی، خبرگزاری فرانسه، افه اسپانیا و آلمان) این هدف محقق شد. محل برگزاری نشست در برج بلند و معروف‌ «لاختاسنتر» در حاشیه خلیج فنلاند و دهانه رو نِوکا  در نظر گرفته شده بود. برج و مجموعه پیرامونی را گازپروم، ثروتمندترین شرکت روسی ساخته است و ظاهرا اولین‌بار بود که پوتین در این مرکز تجارتی حضور پیدا می‌کرد. روبه‌روی این برج در حاشیه دریا سه پرچم بسیار بلند و بزرگ جلب  توجه می‌کرد؛ یکی‌ پرچم ‌فدراسیون‌ روسیه، یکی‌ پرچم شوروی و دیگری پرچمی که بعدا متوجه شدم‌ پرچم‌ روسیه تزاری بوده‌ است. اتفاقا نصب این پرچم‌ها بعدا محل بحث ‌شد و پوتین تلاش کرد تا این فرضیه را که نصب پرچم روسیه تزاری نشانه تلاش برای ایجاد یک امپراتوری جدید است، رد کند. روز قبل خود را به سن‌پترزبورگ رسانده بودم و کمی با محیط شهری آنجا آشنایی پیدا کرده بودم. در روز اجلاس یکی دو ساعت قبل از نشست به برج ‌رفتیم، برخلاف رویه رایج در ایران، تنها هنگام ورود به ساختمان اصلی از گیت بازرسی رد شدیم و در تمام مراحل موبایل، همراه‌مان بود در حدی که وسط نشست چند باری کانال‌ها و‌ گروه‌ها را چک‌کردم تا از اخبار عقب نمانم. در حدی که حتی به بچه‌های ایرنا تذکر دادم که در پوشش خبرها به پوتین بپردازید نه علی نادری!

به هر حال مدت زمان معطلی ما نسبتا زیاد شد، وقتی پوتین وارد جلسه شد عذرخواهی کرد و گفت علت تاخیر مدیرعامل گازپروم بوده که اصرار داشته او را به تمام بخش‌های برج معروفش برای بازدید ببرد. نکته مهم در سفر به روسیه که حتما باید برای آن تدبیری داشته باشیم، این است که دانستن زبان انگلیسی کاربرد چندانی برای پیشبرد امور شما ندارد و اگر روسی ندانی یا مترجم نداشته باشی، عملا چیزی نه می‌فهمی و نه می‌فهمند. از تهران این مساله را با دفتر پوتین در میان گذاشتیم و دفتر پوتین دو مترجم فارسی - روسی تدارک دید. اصرار داشتم که قبل از جلسه آنها را ببینم تا سوالاتی که قرار هست مطرح کنم را یک دور با هم مرور کنیم و ذهن مترجمان برای ترجمه همزمان آماده شود و‌ چقدر این پیش‌بینی بجا بود. پیش از برنامه اعلام شده بود امکان طرح دو سوال برای هر نفر وجود دارد اما من سه سوال را آماده کردم تا در فواصل مختلف مطرح کنم و دقیقا همان سه سوال را هم با مترجمان مرور کردیم، یک آقای روس و یک خانم دو رگه (علی ما نقل) مترجمان ما بودند.

قبل از نشست آقای پسکوف که مشاور رسانه‌ای پوتین و طراح این نشست بود در جمع ما حاضر شد و خیر مقدم گرمی گفت. پذیرایی شدیم و در نهایت به اتاق دیدار وارد شدیم، آنجا بود که متوجه شدم محل استقرار من درست مقابل پوتین در نظر گرفته شده، خب این هم تهدید بود و هم فرصت و همین ذهنم را مشغول کرد که چطور می‌شود این تهدید را به فرصت تبدیل کرد! پوتین خیلی بی سر و صدا وارد نشست شد. برایم جالب بود که برخی مدیران رسانه حتی به احترامش از صندلی خود هم برنخاستند. حرکات پوتین در این نشست سه ساعته جالب بود. مثل رویه متداول همگی‌مان در جلسات که یا با خودکار بازی می‌کنیم یا روی کاغذ مقابل‌مان خط می‌کشیم، نقاشی می‌کنیم و یا کلماتی می‌نویسیم، او هم مدام با روان‌نویس خودش بازی می‌کرد، کاغذ مقابلش را امضا می‌کرد و البته نکاتی از صحبت‌ها را هم برای پاسخ دادن می‌نوشت. در نهایت هم خیلی منظم و دقیق لبه‌های کاغذ را روی هم تا زد و در جیبش گذاشت.

روحیه صمیمی و گرمی داشت و برخلاف تصویر رسانه‌ای، به خوبی همه اعضا را تحویل گرفت، با همه دست داد ‌حسابی خوش و بش کرد و با فروتنی پاسخ سوال‌ها را داد و شاید همین نحوه رفتار او فضای سنگین حاکم بر ابتدای جلسه را شکست. نشست به صورت زنده از شبکه‌های روسیه پخش‌می‌شد و فرصت هیچ خطایی روی این آنتن زنده وجود نداشت. مدیرعامل خبرگزاری تاس جلسه را اداره می‌کرد. با مدیرعامل تاس به دلیل شرکت‌ در نشست‌های مشترک، آشنایی و تا حدودی رفاقت داریم. علاقه بسیار زیادی برای همکاری با ایرنا دارد. مدیران خبرگزاری‌های بلاروس، رویترز، آلمان و فرانسه که صحبت کردند نوبت رسید به ایران. مدیر تاس به حادثه شهادت رییس جمهور اشاره کرده و از من به خاطر حضور در نشست با وجود این شرایط خاص تشکر کرد. طبیعتا نمی‌دانستم در این لحظه چه اتفاقی قرار است بیفتد و آیا به خوبی از پس بیان مطالبم بر می‌آیم یا نه؟ اما شروع به صحبت که‌ کردم دیدم شرایط خیلی عادی است. ابتدا با زبان انگلیسی اعلام کردم که می‌خواهم با زبان رسمی کشورم یعنی زبان فارسی مطالب را بیان کنم و بعد اشاره کردم به داغ از دست دادن شهید رییسی و اینکه پوتین در پیام تسلیت خود از تلاش آن مرحوم‌ برای ارتقای روابط دو جانبه به سطح راهبردی گفته بود، سوالم این بود که دولت روسیه برای این منظور چه کرده و دورنما را چه می‌بینید؟

پوتین خیلی متواضعانه از شهید رییسی یاد کرد. او‌ گفت که رییسی دوستی قابل اتکا بود که وقتی قول می‌داد خیالت راحت بود که در زیرمجموعه خود با جدیت هر چه تمام‌تر آن را پیگیری می‌کند. گفت که سیاستمداری بسیار جدی و در عین حال مثل ایرانی‌ها خوش اخلاق بود و در روابط دو طرفه اهل شوخی. این را در مورد چین و‌ دیگر کشورها هم‌ نگفت فقط در مورد ایران به این نکته اشاره کرد که سال گذشته ما با همدیگر برای شکل دادن جهان چند قطبی تلاش کردیم با عضویت ایران در شانگهای و بریکس. و البته تاکید کرد دستاوردهای دوران رییسی حفظ خواهد شد.

مدیران رسانه‌های اروپایی و امریکایی روی جنگ اوکراین متمرکز بودند و عملا یک مناظره 8-7 نفره با پوتین در این باره داشتند. پوتین هم خیلی جدی و با جزییات به همه سوال‌ها جواب می‌داد. تسلطش بر اعداد، آمار، رویکردهای راهبردی روسیه و‌ اعداد و آمار اقتصادی مرتبط با سایر کشورها، مثل چین و‌ کشورهای اروپایی بسیار جالب توجه بود. حضور ذهن بالایی داشت و با جزییات مسایل هر کشور را در گفت‌وگو‌ با رسانه آن کشور باز می‌کرد.

نشست طولانی شد و عملا دور دومی برای پرسش ‌و پاسخ وجود نداشت که اینجا دوستی با مدیرعامل تاس به کمک ما آمد و من فرصت طرح سوال دیگری را پیدا کردم. موضوعات مدنظرم، یکی‌ تحلیل پوتین از آینده جهان و چینش قدرت‌ها و یکی هم موضع آنها نسبت به جنگ غزه بود اما فی‌المجلس بد ندیدم که موضع پوتین نسبت به قطعنامه آژانس علیه ایران را که ساعتی قبل از نشست صادر شده بود هم جویا شوم. از آنجا که بحث درباره غزه را آناتولی ترکیه طرح کرده بود، از آن صرف‌نظر کردم و بحث را بردم سمت نظام چند قطبی، یکجانبه‌گرایی و آینده جهان. 

پوتین هم شروع کرد به تنقیص امریکا که پس از فروپاشی شوروی چقدر هزینه کرده برای اینکه در جهان پایگاه نظامی تاسیس کند تا بتواند رییس دنیا باقی بماند و اینکه از مسایل داخلی خودش غافل شده در صورتی که نیاز به این همه هزینه نبود. در مورد قطعنامه آژانس هم گفت که هنوز آن را ندیده‌ام، اما می‌خواهم اعتراف کنم وقتی امریکا از برجام خارج شد، ما به ایران توصیه می‌کردیم که خویشتندار باشد و تعهدات برجامی را کاهش ندهد، اروپا هم همین را می‌گفت که ایران! تو پایبند باش. بعدا با خودم فکر کردم و گفتم که چرا باید ایران به تعهداتش پایبند باشد. به اروپایی‌ها گفتم این حرف‌ها مزخرف است! طرفی که باید به تعهداتش پایبند باشد طرف دیگر است و نه ایران! اینها را با خنده می‌گفت و در نهایت هم اعلام کرد که می‌شود دوباره به توافق رسید. ساعت ۲۲.۳۰ خورشید سن‌پترزبورگ غروب می‌کند و ما تا ساعت ۲۴ در نشست بودیم. نشست که تمام شد مدیر تاس آمد و گفت رکورد تعداد سوال‌ها را شکستی و عملا یک گفت‌وگوی اختصاصی با پوتین شکل دادی! در مورد سوال دومم پیرامون آینده جهان و نظام چندقطبی هم خیلی تشکر کرد و تصریح کرد که این رویکرد شعار امسال اجلاس سن‌پترزبورگ بوده است. یکی از دوستان هم پیام داد که مقابل پوتین ظاهرت شبیه سربازان هخامنشی شده بود!

خلاصه ساعت ۲۴ ما را بردند روی یک ‌کشتی در رود نِوکا که پل‌های متحرک سن‌پترزبورگ را ببینیم. شهری زیبا، تاریخی، پر از فرهنگ و هنر و قصه. کانال گریبایدوف، کلیسای داستایوفسکی، موزه هرمیتاژ و کاخ‌‌های تزاری را دیدیم و برگشتیم به تهران. اینجا که رسیدم دیدم طبق معمول حاشیه‌ها شروع شده که چرا در کانال ایرنا گفته‌اید علی نادری و نگفته‌اید مدیرعامل ایرنا! چرا در نشست مدیران رسانه‌های جهان خودتان رفته‌اید و خبرنگارتان نرفته و از این دست ایرادات. به نظرم دعوت از یک رسانه‌ای ایرانی در این سطح، کم‌سابقه و شاید هم بی‌سابقه بوده باشد. این برای من بسیار ارزشمند بود که رسانه‌ای ایرانی را در کنار رسانه‌های اصلی جهان و در مقابل یکی از مهم‌ترین رهبران جهان دیدم، در نشستی با این اهمیت ببینم.

ممکن است رسانه‌های ایرانی با رهبران دنیا گفت و‌گو و مصاحبه کرده باشند، اما تفاوت اینجاست که آن گفت‌وگوها با درخواست رسانه صورت می‌گیرد ولی برای این نشست، این رسانه ایرانی بود که از جانب میزبان و در تراز رسانه‌های مهم جهان دعوت به حضور شد. این تجربه حتما نقطه مهمی در کار رسانه‌ای من، ایرنا و رسانه‌های ایرانی بود. امیدوارم این مسیر ادامه داشته باشد و بابی را باز کند برای حضور بیشتر رسانه‌های ایرانی در رویدادهای جهان. اتفاقی که سال‌هاست از آن محرومیم.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها