امام مخالف جدی حکومت موروثی بود؛ شهادت حاج آقامصطفی الطاف خفیه الهی بود
احمد مازنی نوشت: شاید یکی از الطاف خفیه الهی در شهادت آیتالله حاج آقا مصطفی خمینی در کلام امام همین باشد که با عنایت به دانش، تقوا و صلاحیتهای عمومی فرزند ارشد امام برای جانشینی پدر و امکان پذیرش آن توسط مردم، شائبه ایجاد حکومت موروثی در سرنوشت امام و جمهوری اسلامی پدید نیاید.
احمد مازنی در یادداشتی با عنوان «از حکومت اسلامی تا جمهوری اسلامی» در روزنامه اعتماد نوشت: امام خمینی(ره) در تبیین ویژگیهای حکومت مطلوب به شکلهای مختلف سخن گفت. از جمله ویژگیهای حکومت مطلوب بنیانگذار عبارت است از:
۱- نفی حکومت موروثی
مخالفت امام با حکومت موروثی در حدی است که آن بزرگوار یکی از اهداف نهضت الهی حضرت سیدالشهدا (ع) را مبارزه با نظام سلطنتی، ولایتعهدی و موروثی بودن خلافت نامشروع یزید میداند و میگوید: «پادشاهی و ولایتعهدی، روشهای حکومتی نادرست و باطلی است که حضرت امام حسین (ع) برای مبارزه و نابودی آن قیام فرمود.» (حکومت اسلامی، چاپ 2، ص 12) و در جای دیگر میگوید: «سلطنت، ولایتعهدی همان طرز حکومت شوم و باطلی است که حضرت سیدالشهدا (ع) برای جلوگیری از برقراری آن قیام فرمود و شهید شد. اسلام سلطنت و ولایتعهدی ندارد.» (ولایت فقیه، ص۱۲)
این مبنا در اندیشه امام و در آثار باقیمانده از ایشان و در قانون اساسی جمهوری اسلامی مورد تاکید قرار گرفته و شاید یکی از الطاف خفیه الهی در شهادت آیتالله حاج آقا مصطفی خمینی در کلام امام همین باشد که با عنایت به دانش، تقوا و صلاحیتهای عمومی فرزند ارشد امام برای جانشینی پدر و امکان پذیرش آن توسط مردم، شائبه ایجاد حکومت موروثی در سرنوشت امام و جمهوری اسلامی پدید نیاید.
۲- اتکای اصل و تداوم نظام به آرای عمومی
امام خمینی(ره) در این زمینه به اشکال مختلف اعلام نظر کردند، از جمله فرمودند: «ما خواهان استقرار یک جمهوری اسلامی هستیم و آن حکومتی است متکی به آرای عمومی. شکل نهایی حکومت با توجه به شرایط و مقتضیات کنونی جامعه ما توسط خود مردم تعیین خواهد شد.» (صحیفه نور، ج۲، ص۲۶۰)
اتکای نظام به آرای مردم را در مورد اصل نظام نیز میتوان در همین چارچوب تعریف کرد. وقتی امام در اولین سخنرانی تاریخی خویش در بهشت زهرا میگوید: «به فرض که مجلس موسسانی که رای به انقراض سلسله قاجاریه داد و رضاخان را بر سریر سلطنت نشاند، قانونی بوده باشد...
اما پدران ما چه حقی داشتند که سرنوشت نسلهای بعدی را تعیین کنند؟»
و در امر تاسیس نظام جمهوری اسلامی نیز از طریق همهپرسی اقدام کردند.
لذا شاید بتوان گفت از دیدگاه امام حکومتی که آرای اکثریت مردم را نداشته باشد، نه تنها مقبول و مطلوب نیست، بلکه مشروعیت هم ندارد.
۳- مردمسالاری سازگار با دین
امام امت شکل حکومت را جمهوری و محتوای آن را مبانی و ارزشهای اسلامی میداند و با طرح «جمهوری اسلامی» به نزاع تاریخی بین سنتگرایان و اصحاب مدرنیته خاتمه داد و با قرائت خود از دین، نقش مهمی برای آرای مردم در نظام دینی قائل شد و در همین چارچوب بین جناحهای مختلف ملی و مذهبی اتحاد و همبستگی ایجاد کرد. این مفهوم را در عنوان جمهوری اسلامی، اصول بنیادین قانون اساسی، انتخابی بودن مقامات کشور به صورت مستقیم و غیرمستقیم میتوان مشاهده کرد.
۴- عدم وابستگی به قدرتهای خارجی
استقلال اولین بخش شعارهای سهگانه مردم ایران در انقلاب اسلامی بود: «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی»
و در همین چارچوب اصل نه شرقی، نه غربی یکی از شعارهای مردم ایران بود. امام در کنار نجات ایران از استبداد داخلی، آزادی ایران از استیلای خارجی را نیز مدنظر داشت و البته این به معنای انزوا و قطع ارتباط با جهان نیست، چراکه ارتباط سازنده با دنیا همواره مورد تاکید امام بود. احترام متقابل و عدم دخالت در امور داخلی، روابط حسنه و نفی سلطهگری و سلطهپذیری از اصول مهم سیاست خارجی مورد تاکید امام بود. امام ضمن توجه به رعایت مبانی اسلام و حفظ اقتدار نظام، بر تعامل سازنده با دنیا و ارتباط با جهان تاکید داشتند.
از جمله در کلامی از امام آمده است:
«ما باید همانگونه که در زمان صدر اسلام، پیامبر سفیر به این طرف و آن طرف میفرستاد که روابط درست کند، عمل کنیم و نمیتوانیم بنشینیم و بگوییم که با دولتها چه کار داریم. این برخلاف عقل و شرع است و ما باید با همه رابطه داشته باشیم، منتها چند تا استثنا میشود که الان هم با آنها رابطه نداریم. اما اینکه با هیچ دولتی نباید رابطه داشته باشیم، هیچ عقل و انسانی آن را نمیپذیرد... ما باید با ملتها و دولتها رابطه پیدا کنیم؛ من به شما سفارش میکنم که در هر جا و در هر کشوری که هستید رابطهتان را محکم کنید و رفت و آمد داشته باشید.» (۶ آبان ۱۳۶۳)
و در مورد صدور انقلاب میگوید:
«ما هرگز نمیخواهیم ارزشهای اسلامی را بر غرب تحمیل کنیم. نه بر غرب و نه بر شرق، بر هیچ کس و هیچ جا اسلام تحمیل نمیشود. اسلام با تحمیل مخالف است. اسلام مکتب تحمیل نیست. اسلام آزادی را به تمام ابعادش ترویج کرده است. ما فقط اسلام را ارایه میکنیم. هر کس خواست میپذیرد و هر کس نخواست نمیپذیرد.» (۹ آذر ۱۳۵۸)
دیدگاه تان را بنویسید