اصلاح طلبان حجاب را اولویت کشور نمی دانند و مخالف فیلترینگ هستند
جعفر گلابی نوشت: در زمان اصلاحات راه مفاسد اقتصادی هرگز باز نشد. بله با همه مانعتراشیها و دست بستگی اصلاحطلبان ایشان صریحا معتقد به رفع تشنج با جهان هستند و با همه توان میکوشند که تحریمها برطرف شود، حجاب را اولویت اول کشور نمیدانند، با فیلترینگ مخالفند.
«ترسیم دوتصویر پس از انتخابات 8 تیر» عنوان یادداشت جعفر گلابی برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده: دیگر کاملا روشن است که در همهپرسیهای ایران میزان مشارکت در انتخابات نتایج را رقم میزند.اینطور نیست که اگر مشارکت کم یا زیاد باشد نامزدهای انتخاباتی به همان نسبت رای میآورند و کثرت یا قلت شرکتکنندگان تاثیر زیادی در نتیجه نداشته باشد.علتش هم کاملا روشن است اصولگرایان دارای یک رای نسبتا ثابت هستند و هرچه تلاش کنند و حتی تندترین شعارها و وعدهها را بدهند افراد جدیدی به سبد رایدهندگان خود نمیافزایند.اما موضوع اصلاحطلبان کاملا به عکس است هرچه میزان آرا بالا برود شانس اصلاحطلبان هم بالاتر میرود و قشر خاکستری جامعه هنگامی که احساس خطرکنند یا عواملی باعث ایجاد حساسیت در آنها بشود سیلگونه وارد عرصه میشوند و همه محاسبات را بههم میریزند.
اکنون باید با مردم به سخن نشست و گزینههای پیش رو را با آنها مرور کرد.درست است که سکانداری یک اصلاحطلب معجزه نمیکند ولی حضور و غیاب آنها نتایج ملموسی دارد که همه شهروندان به راحتی قادر به درک آن هستند واگر به تجربه خود هم مراجعه کنند به واقعیت ماجرا میرسند. اصولگرایان اساسا وضع موجود را چند نامناسب نمیدانند و بعضا اگر اشکالی میبینند در این است که سختگیریهای اجتماعی کم است، مشتهای محکمی که به دهان امریکا میکوبیم باید محکمتر شود، تحریمها هم نعمتند و به جای رفع آنها باید از راههای پر ریسک دورشان زد و اشکالی ندارد که نفت مان - این ثروت خدادادی - را با قیمت ارزان به حلقوم چین بریزیم! فضای مجازی باید کاملا کنترل شده باشد و فیلترینگ هرچه بیشتر بهتر، سینما و هنر و هنرمندان باید زیر سیطره دولت یا به شدت سانسور شوند یا کار دستوری بگیرند و در هنرشان شعار مورد پسند بدهند!
بیحجابی سرفصل مشکلات اصلی کشور است و با هر وسیله ممکن باید جلویش گرفته شود! گرانی ها چندان هم زیاد نیستند و مردم باید قناعت کنند، کما اینکه یکیشان گفت گوشت خوردن زیاد خوب نیست، مردم اشکنه بخورند و دیگری خواستار لنگ پوشیدن مردم شد! هنگامی که شهرداری به دستشان افتاد جزو اولین مهماتشان این بود که آرامستان بهشتزهرا را 24 ساعته کنند و با اینکه شعار استفاده از تولیدات داخل میدهند فورا قرارداد خرید اتوبوس را با چین بستند و برای کارگران چینی اشتغال ایجاد کردند! رییسجمهور اسبق و مورد حمایتشان زیر تابلوی خلیج ع-ر-ب-ی رفت و خم به ابرو نیاوردند. در دولت او بود که 300 هزار چاه مجوز گرفتند و سفرههای آب زیرزمینی کشور خشک شد.
گفتن این فرصتسوزیها و خسارتآفرینیها بسیار است و مثنوی هفتاد من کاغذ میخواهد. اما صادقانه بگوییم که کارنامه اصلاحطلبان نشان میدهد که اگر کاری نکرده باشند - که بسیار کرده و کوشیده و نتیجه هم گرفتهاند - حداقل جایی را خراب نکردند. در زمانشان با امضای 3 وزیر 8 هزار میلیارد تومان به کسی ندادند و در مورد دیگر هنوز کسی جواب نداده است که 800 میلیارد درآمد نفتی زمان آقای احمدینژاد چه شد؟ در زمان اصلاحات راه مفاسد اقتصادی هرگز باز نشد. بله با همه مانعتراشیها و دست بستگی اصلاحطلبان ایشان صریحا معتقد به رفع تشنج با جهان هستند و با همه توان میکوشند که تحریمها برطرف شود، حجاب را اولویت اول کشور نمیدانند، با فیلترینگ مخالفند و حتی در دوره آقای روحانی که زیر بار فیلتر تلگرام نمیرفت یک مقام در قوه دیگر در این مورد دستور صادر کرد، هنوز حکم ریاست خانم ابتکار در سازمان محیطزیست رسانهای نشده بود که به ارومیه رفت تا ببیند برای جلوگیری از مرگ دریاچه ارومیه چه خاکی باید بر سر کنیم؟
اصلاحطلبان نه تنها در روابط بینالملل که در داخل معتقد به آشتی ملی و رفع کدورتها هستند تا مردم به آرامش برسند و زندگی کنند. صداقت جزو اصول اولیه رابطه حکومت و مردم است و کسی سراغ ندارد که آقای خاتمی در دوران 8 سال ریاست جمهوری خود با وجود آن همه بحرانهای تحمیلی کلمهای خلاف از زبانش صادر شده باشد و حرفی دون شأن نماینده ملت ایران بزند. تصویر برکشیده در سطور بالا نمونهای از خروارها تفاوتهای صدارت اصولگرایان و اصلاحطلبان است و حالا ملت مخیر است که کدام را انتخاب کند و همه باید به انتخاب ملت گردن نهیم.
آقای پزشکیان برای رفع انبوه مشکلات، ناکارآمدیها، بیعدالتیها، تبعیضها و نابسامانیها با سوابقی درخشان و اخلاقی فروتنانه به میدان آمده است تا باری از دوش ملت بردارد. توفیق او به همت ملت بستگی دارد و این توفیق برخلاف تبلیغات عوامانه شدنی است. اکنون دو طایفه تلاش میکنند که مردم ناامید شوند و پای صندوقهای رای نروند و این از عجایب روزگار است. طایفه اول همان کسانی هستند که در هر حال رای ثابت دارند و در صورت عدم مشارکت گسترده مردم پیروز قطعی رقابتها هستند و طایفه دوم که عمدتا خارج نشینند خواستار عدم مشارکت مردم هستند تا وضع بدتر و به انفجار نزدیک شود و تحریمها چون پتک بر سر مردم فرود آید و حتی زمینه جنگ فراهم شود! اعمال و گفتار این دو طایفه چیز مخفی و درگوشی و تجربه ناشده نیست که کسی بخواهد آنها را انکار کند. درهر حال امر با مردم است تا چه بخواهند و چه بکنند.
دیدگاه تان را بنویسید