خشونت لایه به لایه زنان کشور تهدید می کند؛ چرا لایحه خشونت علیه زنان تصویب نمی شود؟
زهرا نژادبهرام گفت: زنان این کشور بیش از یک دهه است در انتظار قانونی برای نفی خشونت علیه خودشان هستند و در این دوره انتظار، همچنان در معرض خشونتهای خانگی و اجتماعی قرار میگیرند. خشونت لایه به لایه زنان این کشور را تهدید میکند و نبود مواد قانونی دست خشونتورزان را باز گذاشته است!
زهرا نژادبهرام در مطلبی با عنوان «تعامل هم عرض زنان و مردان جامعه بستری برای رشد و پویایی است» در روزنامه اعتماد نوشت: ارکان هر جامعه بستگی به تعامل افراد آن دارد. هر جامعه برای ادامه حیات خود نیازمند تعامل و تفاهم و تعادل میان انسانها است تا بتواند برمبنای آن استحکام و بقاداشته باشد . جامعه ایرانی جدا از این باور کلان نیست؛ دراین جامعه زنان ومردان در کنار هم اجتماعی را میسازند که نیازمند تداوم و بقا بر اساس ابزار و شاخصهای ملی و جهانی است . جامعهای که هویت آن در گرو تعامل این دو است نیازمند ایجاد فرصت برای رشد همه اعضا است . در واقع اگر هریک از آنها برمبنای شاخصهای انسانی و حقوقی برابر با کاستیهایی روبه رو شوند، لنگر پایداری جامعه با چالش روبهرو شده و مسائل و مشکلات جدی را ایجاد میکند .
اکنون در آستانه انتخابات چهاردهمین دوره ریاستجمهوری فرصت نگاهی دیگر لازم است؛ نگاهی از جنس مطالبهگری . پس از چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی زنان این سرزمین به رغم موفقیتهای بزرگ در عرصههای گوناگون علمی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی با چالشهای زیادی روبهرو هستند که هر یک از این موارد موید ناکارآمدی برخی روشها و بیتوجهی به مساله زنان است . این مهم تصویر ناکارآمدی را در پاسخگویی به مطالبات آنان به روشنی تبیین میکند . برای نمونه عدم تصویب لایحه منع خشونت علیه زنان یا به عبارتی حفظ کرامت زنان. زنان این کشور بیش از یک دهه است در انتظار قانونی برای نفی خشونت علیه خودشان هستند و در این دوره انتظار، همچنان در معرض خشونتهای خانگی و اجتماعی قرار میگیرند . چراکه قانونگذاران این را مساله جدی نداستهاند و مجریان نیز بیتوجه به اهمیت موضوع پیگیر آن نیستند . و خشونت لایه به لایه زنان این کشور را تهدید میکند و نبود مواد قانونی دست خشونتورزان را باز گذاشته است ! لایحه ارسالی به رغم آنکه نزدیک به سه سال است در مجلس شورای اسلامی باقی مانده و مجلس حتی در روزهای آخر نیز آن را مصوب نکرد و درعوض لایحه جنجالی عفاف و حجاب را طراحی کرد چرا که ظاهرا خشونت علیه زنان مساله تصمیمگیران و تصمیمسازان نیست !!!! و اکنون نیز تنها در صورت پیگیری مجدانه قوه مجریه برای تصویب این لایحه است که امکان و روزنهای امیدوارکننده در پیش روی آنان ایجاد میشود وگرنه باز هم مسیر دورماندگی این لایحه با اهمیت از مسیر تصویب تکرار میشود ! مطالبات زنان تنها در عرصه قانون نیست بلکه مطالبات آنان از جنس زندگی است. آنان برای زندگی کردن مطالبه دارند چون زندگی ملزوماتی لازم دارد که یکی از مهمترین آنها اشتغال است .
بر اساس آمارها نرخ بیکاری زنان دوبرابر مردان است و بستربرای زنانه شدن فقر ظاهرا در حال شکلگیری است ! چراکه بیکاری به معنای نداشتن امکانات لازم برای زندگی و این به معنی فقر است . هماکنون بیش از سه میلیون زن مسوولیت ادارهخانوار را برعهده دارند و درهمینحد یا بیشتر، خود عهدهدار هزینههای خود هستند .اما فرصتهای شغلی یا ازدست میرود یاآنکه برای زنان با تبعیض همراه میشود . این به معنای عدم تقسیم عادلانه فرصتها و منابع بین شهروندان است که منجر به نوعی شکاف جنسیتی نانوشته اما واقعی شده است .شکافی که به رغم پرتوان بودن زنان در عرصه آموزش و مهارتهای شغلی و مدیریت منجر به عدم حضور موثر زنان نه تنها در بستر مشاغل موجود بلکه در مسوولیتهای مدیریتی ارشد کشور نیز میشود . هرچند که ممکن است برخی نظرات با این رویکرد همراه نباشند و طرح کنند که دسترسی به مدیریتهای ارشد دغدغه بخشی از زنان است، اما واقعیت این است که تا در معرض و نهاد تصمیمسازی و تصمیمگیری قرار نگیرید قوانین و قواعد در مسیری دیگر تعریف میشود .آنان به این نکته توجه نمیکنند که حضور زنان در مدیریتها به معنی تصمیمسازی و تصمیمگیری و مشارکت در امر برنامهریزی برای همه آنها است . از این رو به نظر میرسد تبعیض در انتخاب مدیریتی و تصویب قانون به نفع زنان و بیکاری و... نیست بلکه تبعیض دامنه گستردهای دارد که شاید بتوان آن را بهطور عینی در قالب برخی تصمیمگیریهای غیر متعارف ومعنادار بیان کردمثلا از عدم صدور گواهینامه موتور گرفته تا دوچرخهسواری ، از انتخاب پوشش گرفته تا ادامه تحصیل، از اشتغال گرفته تا رسیدن به پستهای ارشد مدیریتی ...... این همه به معنی وجود قانونی نانوشته برای عدم دسترسی زنان به حقوق برابر و عادلانه درکشور است که این امر مسوولیت قوه مجریه را سنگینتر ساخته است .
لذا لازم است با رویکردی متفاوت به موضوع زنان نگریسته شود و دولت و حاکمیت با پذیرش الزام به رفع تبعیض مسائل زنان را جدی بدانند! نکته اصلی این نوع رویکردها در این است که با نگاه کوتاهمدت به مسائل زنان نباید نگریست و تنها نقشی از نقشهای آنان را اصل نگرفت زنان مجموعهای از نقشهایی را دارند که به دلیل هویت انسانیشان قبل از همه مصداق جانشین خدا بر روی زمین یعنی انسان هستند و پس از آن نقشهای متعدد را برعهده میگیرند لذا تمرکز بر تنها یک نقش آنان جفا به هویت انسانی و محرومیت جامعه از ظرفیتهای کلان آنها است . معنا و مفهوم تکریم زنان زمانی تحقق پیدا میکند که مقام انسانی آنان تحقق پیدا کند.
مصداق این مهم در اختیار و آزادی برای انتخاب سبک و روش زندگی است. امید آن داریم اقای پزشکیان که کاندیدایی برخاسته از مشی اصلاحطلبی است به روشنی موارد ذکر شده را در دستور کار خود قرار دهد که در فردای پیروزی و به دست گرفتن سکان اداره کشور تکریم زنان را به زبان بسنده نکند، هرچند که اقدام خاص ایشان در همراهی با دخترشان برای ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری تصویری متفاوت را به نمایش گذاشت. و در نهایت، زنان این سرزمین به دلیل همه فداکاریها، به دلیل همه رنجها و به دلیل همه مطالبات برزمین ماندهشان در قبل و بعد از انقلاب اکنون در انتظار پاسخ هستند . پاسخ آنها در قالب دستورالعمل تصمیم و لایحه و جدیت در تصویب لوایح در راستای تحقق عدالت جنسیتی و نظارت بر اجرای آن است . یقینا پزشکیان پیگیر آن خواهد بود و در تحقق آنها گامهای بلند خواهد برداشت.
دیدگاه تان را بنویسید