محمدرضا باهنر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام:
دولتیها مخصوصا در مرحله دوم فعالیت سنگینی به نفع آقای جلیلی داشتند، دلیل اضافه شدن آرا او همین بود؛ سقف رأی خالص او همان ۸ - ۹ میلیون رأی بود/ دوره دوم خاتمی، بسیار موفق و درخشان بود
محمدرضا باهنر، دوپینگ جلیلی در انتخابات از سوی دولت را صراحتا تایید می کند و تاکید دارد؛«دولتیها مخصوصا در مرحله دوم فعالیت سنگینی به نفع آقای جلیلی داشتند که شاید مقداری از اضافه شدن آرای آقای جلیلی در مرحله دوم به همین دلیل بود.»
محمدرضا باهنر فعال سیاسی اصولگرا و عضو مجمع تشخصیص مصلحت نظام دوپینگ جلیلی در انتخابات از سوی دولت را صراحتا تایید می کند و تاکید دارد؛«دولتیها مخصوصا در مرحله دوم فعالیت سنگینی به نفع آقای جلیلی داشتند که شاید مقداری از اضافه شدن آرای آقای جلیلی در مرحله دوم به همین دلیل بود.»
باهنر ابایی ندارد بگوید در انتخابات ۸۴ و ۸۸ به احمدی نژاد رأی نداده و حتی تاکید می کند اگر دولتی روی کار بیاید که مثل دولت دوم خاتمی موفق و درخشان عمل کند باید از آن استقبال کرد.
به گزارش خبرآنلاین بخش هایی از گفت و گوی باهنر را در ادامه می خوانید:
- اگر آقای قالیباف به نفع آقای جلیلی کنار میرفت، رای آقای پزشکیان بیشتر میشد. ولی اگر آقای جلیلی به نفع آقای قالیباف کنار میرفت مقداری کار برای هم پزشکیان و هم قالیباف سخت تر میشد و رقابت مقداری سنگین تر رخ میداد.
- شاید از نظر تحلیلی آقای جلیلی سقف رأی خود را در مرحله اول آورد. کسانی که طرفدار او بودند قاعدتا کسانی نبودند که در مرحله اول در انتخابات شرکت نکنند. آنهایی که به آقای جلیلی رای دادند هم به رای دادن به آقای جلیلی اعتقاد داشتند و هم به حضور در انتخابات.
- اما میتوانیم بگوییم تعداد قابل توجهی از کسانی که به آقای پزشکیان در مرحله دوم رای دادند، مرحله اول در انتخابات شرکت نکرده بودند. ولی از این منظر حتی اگر آقای جلیلی رأیی هم داشته باشد، درصد خیلی کمی بوده است.
- این آرایی که برای آقای جلیلی در مرحله دوم جمع شد، رای اولشان آقای جلیلی نبود، یعنی یک عده مرحله به آقای قالیباف یا بقیه کاندیداها رای داده بودند اما موقعی که امر انتخاب بین آقای پزشکیان و آقای جلیلی دائر شد، به آقای جلیلی رای دادند. والا رای اول شان آقای جلیلی نبود. فکر میکنم اگر بخواهیم جدی بگوییم آرای خالص آقای جلیلی چقدر بوده حدودا همان ۸-۹ میلیون بوده است.
- این کارهای اشتباه یا عدم اقدام یا اقدامات مضر، تلنبار شده کارهای گذشته هاست و به هر دولت باید یک رای و نمره عادلانه و عاملانه بدهیم.
- مثلا می گویند دولت آقای پزشکیان دولت سوم آقای خاتمی است، من همینجا بگویم ما با دولت آقای خاتمی مشکل داشتیم، خصوصا در ماجرای قتلهای زنجیره ای یا توطئههایی که علیه مرحوم هاشمی رفسنجانی پیش آوردند و میگفتند ردا پوش و سرخ پوش و خاکستری پوش و... یا یک لایحه دوقلو آقای خاتمی میخواست به مجلس بدهد... اما با همه این اشکالات معتقدم دوره دوم آقای خاتمی یک دوره بسیار موفق و درخشان بود.
- بسیاری از پروژه های اقتصادی کشور مانند پالایشگاه های عسلویه یا پارس جنوبی، اتوبانها، راه آهنها و نیروگاهها و ...در دوره دوم آقای خاتمی پایه گذاری شد و کارهای مثبت زیادی انجام شد. حتی در یک نگاه کلان، وضعیت معیشت مردم و اقتصاد خانوارها در دوره دوم دولت خاتمی و دوره دوم دولت هاشمی بعد از پیروزی انقلاب بهترین دورهها بوده است.
- بله اگر دولتی روی کار بیاید و مثبتهای دوره آقای خاتمی را عملیاتی کند و اشتباهاتش را تکرار نکند باید از او استقبال کنیم. دولت آقای روحانی یا آقای احمدی نژاد هم همین بوده است. احمدی نژاد هم کارهای مثبت زیاد کرد ولی دو سه تا اشتباه قابل نقد هم داشته است. کلا این واژه که دولت سوم فلان دولت هستید، تحلیل و نگاه مقبولی از نظر من نیست.
- بالاخره کسانی از دولت در این دوره به نفع جلیلی وارد شدند. یک سری سیستمهای حکومتی در انتخابات نباید ورود کنند. ولی معنا و مفهومش این نیست که مثلا کسی که مسئولیتی دارد حتی وزیر و استاندار است در انتخابات فعال نباشد. ممنوعیت آنجاست که وقت اداری خود را حق ندارند برای کارهای انتخاباتی صرف کنند.
- البته این یک حرف ذهنی است و شاید عملیاتی نشود. اما کسی که حتی استاندار باشد و تا ساعت ۴ بعد از ظهر در استانداری وظیفه اش را انجام میدهد ولی در ساعت ۴ به بعد که تعطیل است در ستاد کاندیدایی سخنرانی کند، ممنوعیتی ندارد.
- ممنوعیت اصلی برای نیروهای مسلح آمده است. نیروهای مسلح اگر وارد بحثهای انتخاباتی و تبلیغات انتخاباتی شوند، ممنوعیت دارد، هم حضرت امام منع کردند، هم رهبری تذکر داده اند این اتفاق نیافتد.
- درمورد دولت آقای رئیسی هم بله دولتیها مخصوصا در مرحله دوم فعالیت سنگینی به نفع آقای جلیلی داشتند که شاید مقداری از اضافه شدن آرای آقای جلیلی در مرحله دوم به همین دلیل بود.
- برخی اوقات من با آقای شورای نگهبان شوخی هم میکنم. ببینید در شورای محترم نگهبان معمولا آرای فردی میدهند و مبتنی بر تحلیل سیاسی و این که چه اتفاقاتی میافتد و چه کار کنیم مشارکت بالا برود یا پایین بیاید، نیست.
- تلاشهایی شد که آقایان قالیباف و جلیلی یکی به نفع دیگری کنار برود ولی به نتیجه نرسید. بنابراین تقریبا روشن بود که آقای پزشکیان رای میآورد. البته آنها هم اگر تفاهم میکردند باز هم معنایش این نبود که آقای پزشکیان حذف میشد. ولی احتمالش بود که آقای پزشکیان با شرایط سخت تری روبرو شود.
- ما زمانی شوخی میکردیم و می گفتیم در برخی حوزههای انتخابیه تک نماینده، شورای نگهبان بررسی میکند و ۵ اصولگرا را تایید میکند و میبینند هیچ اصلاح طلبی تایید نشده، بعد که یکی تذکر میدهد یا به آنها یادآوری میکند، میگویند خب حالا یک اصلاح طلب را تایید کنیم. نتیجه این تصمیم برعکس میشود.
- یعنی وقتی یک اصلاح طلب با ۵ اصولگرا تایید شود معنایش این است که فرد اصلاح طلب میبرد. برخی اوقات شوخی میکنیم که شما کار را برعکس میکنید. ۷-۸ اصلاح طلب را تایید کنید، بچههای خوبی هستند و یک نفر اصولگرا را تایید کنید.
- اما این که واقعا شورای نگهبان طراحی کرده باشد یا مهندسی انتخابات را انجام داده باشد چنین چیزی وجود ندارد.
- افراد فهیمی به لحاظ اقتصادی اطراف آقای پزشکیان هستند. من بیش از آن که روی خرد و فهم این عزیزان تردید داشته باشم، موقعیت اجتماعی و امنیتی کشور را مدنظر دارم.
- ببینید ما در مسئله دیپلماسی مسائل متعدد و متنوعی داریم. در کشور، متاسفانه دو گروه افراط و تفریطی داریم. برخی معتقدند این تحریمها اصلا مهم نیست و میتوانیم خودمان تحریمها را دور بزنیم و نقض آنها را اجرا کنیم. برخی میگویند همه مشکلات ما به تحریم بر میگردد.
- من هیچ کدام از این را دو نگاه را قبول ندارم. هرکدام از اینها سهمی در مشکلات دارند و اینها را باید حل کرد. در سیاست خارجی مسئله عزت و مصلحت و منفعت کشور جزو اصول ما است. هر جا که مذاکره کنیم و صحبت کنیم و بده بستان داشته باشیم باید این مسئله عزت نظام جمهوری اسلامی و مصلحت نظام و منافع نظام را رعایت کنیم.
- چشم اندازی که حضرت آقا سال ۱۳۸۴ ابلاغ فرمودند که الان به سالهای آخر خود رسیده است چند عنوان داشت. یکی از عنوانهای آن ارتباط با کشورهای خارجی بود. مضمون این بود که در طول ۲۰ سال آینده با همه کشورهای دنیا تعامل سازنده داشته باشیم به استثنای رژیم صهیونیستی که آن هم چون مشروع نمیدانیم.
- حداقل ۷-۸ میلیون حزب اللهی داریم اما یکی دو میلیون نفر از حزب اللهیها هستند که مطالبه شان این است که همه مردم باید مثل ما زندگی کنند، فکر کنند و ما باید مشی زندگی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی را در کشور دیکته کنیم.
- حتی آمریکا، انگلیس و فرانسه را هم استثنا نکرده بودند. ولی در کشور ما دولتی میآید که شرق گرا است و میگوید غربیها بد هستند، یک دولت هم میگوید شرقیها کاری نمیتوانند بکنند و غربی ها خوب هستند.
دیدگاه تان را بنویسید