توصیه یک اصلاح طلب: واکنش ایران به ترور اسماعیل هنیه عقلانی باشد نه بر اساس هیجان و احساس
احمد شیرزاد نوشت: پرسشی که در این میان مطرح است نحوه واکنش ایران به این ترور است. منافع ملی در شرایطی تضمین میشود که واکنش ایران یک واکنش عقلانی و متناسب باشد و بر مبنای هیجان و احساس نباشد. حتما باید سنجیده و عاقلانه واکنش نشان داد.
احمد شیرزاد در یادداشتی با عنوان «ترس اسراییل از رویکرد تعاملی پزشکیان» در روزنامه اعتماد نوشت: 1) مجموعهای از تحولات بینالمللی را باید بررسی کرد تا پشتپرده تحلیلی ترور اسماعیل هنیه روشن شود. معنای نخست این ترور و ریشه هایش آن است که دولتی در ایران روی کار آمده که نگاه و رویکرد تعاملی با دنیا داشته و بنا دارد سرفصلی جدید در حوزه سیاست خارجی ایران رقم بزند. رهبر انقلاب هم در سخنان اخیر خود حتی در رابطه با کشورهای اروپایی هم اشارهای به این معنی داشتند که اگر اروپاییان دست از دشمنی برداشته و منافع ایران را محترم بشمارند، ایران منعی برای مذاکره و توسعه روابط ندارد. رویکرد دولت جدید هم یک سیاست خارجی فعالانه است. در شرایطی که مسعود پزشکیان در نطق تحلیف خود بر رشد سیاستهای منطقهای و بین المللی ایران تاکید کرد و این تاکید هم همراه با وفاق ملی ایرانیان بود و از سوی دیگر، نمایندگان هم آن را تایید کردند، معنای این ترور آن است که رویکرد جدید دولت در عرصه سیاست خارجی و تلاش دولت برای ایجاد وفاق داخلی، بیش از هر فرد و جریانی منافع نتانیاهو را به خطر میاندازد. روندی که نشان میدهد ایران باید با قوت و قدرت بیشتری این مسیر تعاملی را دنبال کند. چرا که اسراییل دشمن شماره یک ایران، فلسطین و کشورهای اسلامی است.
2) نکته مهم بعدی مرتبط با انتخابات امریکاست. تاثیر این انتخابات در نظام بینالملل غیرقابل انکار است. به نظر میرسد منافع نتانیاهو در آن است که ترامپ و تندروها در امریکا رای بیاورند تا او بتواند سیاستهای جنگطلبانه و ماجراجویانهاش در منطقه را دنبال کند. به همین دلیل موضعگیریها نسبت به این ترور بر انتخابات امریکا سایه انداخته و کار را برای دموکراتها سخت میکند.
3) در رابطه با تحولات داخلی اسراییل هم به نظر میرسد مرگ یا حیات سیاسی نتانیاهو به تداوم این جنگ بستگی دارد. نتانیاهو بیش از هر فرد دیگری برای بقای خود به طولانی شدن جنگ نیاز دارد. حتی اگر به قیمت کشته شدن هزاران سرباز اسراییلی و از بین رفتن اقتصاد این کشور باشد. وضعیت نتانیاهو در داخل اسراییل خوب نیست و تحت فشارهای داخلی قرار دارد. تنها گزارهای که ماندن او را در قدرت امکان پذیر میکند، تداوم جنگ است. مجموعه این عوامل در کنار هم، ترور اسماعیل هنیه در تهران را معنادار میکند. او پیام جنگ به ایران میدهد و بهزعم خود با این ترور درصدد تحقیر ایران و ایرانیان است. البته همانطور که در پیام رهبری هم بازتاب پیدا کرد، ایران نسبت به خونخواهی این ترور اقدام خواهد کرد.
4) پرسشی که در این میان مطرح است نحوه واکنش ایران به این ترور است. منافع ملی در شرایطی تضمین میشود که واکنش ایران یک واکنش عقلانی و متناسب باشد و بر مبنای هیجان و احساس نباشد. حتما باید سنجیده و عاقلانه واکنش نشان داد. واژه به واژه پیام رهبری و رییسجمهور حساب شده بودند، در عین تاکید بر عزت ملی ایرانیان و اعاده حیثیت و غرور ملی، لحن و ادبیات پیام هیجانی و شتابزده نبود. نوعی عقلانیت پشت آن دیده میشود. واکنشهای دیپلماتیک جمهوری اسلامی چه در سطح وزارت خارجه و چه توییت نمایندگی ایران در سازمان ملل و چه واکنش وزیر خارجه در مطالبهگری از شورای امنیت سازمان ملل و... نشان میدهد که ایران حداقل در رابطه با اقدام نظامی، متناسب با عمل بیشرمانهای که توسط اسراییل انجام شده، عجله ندارد. احتمالا با یک همکاری بینالمللی با محور مقاومت، واکنش سنجیدهای به تحرکات روزهای اخیر اسراییل نشان داده میشود. نباید فراموش کرد ترور هنیه، چه ترور فواد شکر در بیروت و... موضوعات کوچکی نیستند که بتوان به راحتی از آن عبور کرد. فکر میکنم محور مقاومت بیش از هر زمان دیگری متحد و متفق در مبارزه با اسراییل است. بسیاری دیگر از کشورهای اسلامی مانند ترکیه، مصر و قطر که میانجی مذاکرات صلح بودند این ترور را محکوم کردند. معتقدم شرایط بیش از هر زمانی در افکار عمومی جهانی و مناسبات بینالمللی به ضرر اسراییل است. ایران هم باید از این فرصت هوشمندانه استفاده کند.
5) این ترور در زمانی به وقوع پیوسته که هم بحث آتش بس در غزه مطرح شده و هم حماس و تشکیلات خودگردان به سمت آشتی ملی حرکت کرده بودند. هنیه یک فرمانده نظامی صرف نبود بلکه یک رهبر سیاسی بود. اگر قرار بود مذاکرهای برای صلح صورت بگیرد، علیالقاعده طرف مذاکره اسراییلیها هنیه و همکارانش بودند. وقتی طرف مذاکره از سوی اسراییل ترور میشود، یعنی اسراییل به دنبال صلح نیست، بلکه به دنبال جنگ افروزی است. این روند هر نوع تلاش برای آتش بس را بیفایده میکند. به نظرم نتانیاهو بیش از هر زمان دیگری به دنبال ایجاد جنگ منطقهای است تا امریکا هم وارد جنگ شود تا بقای خود را در قدرت تضمین کند. بر این مبنا معتقدم، ترور هنیه تاثیرات عینی در مذاکرات صلح و آتش بس دارد و مسیر صلح و آتش بس را دشوار میکند. موضوع دولت خودگردان هم متاثر شده و آنها برای ادامه سیاستهای خود مقبولیت کافی نخواهند داشت. آنها مجبور هستند به سیاستهای حماس و حزبالله نزدیک شوند.
دیدگاه تان را بنویسید