عبدالرضا فرجیراد، تحلیلگر مسائل بینالملل:
ایران و غرب باید بر مبنای نداشتن سلاح هستهای به توافقی برسند و آن را اجرا کنند، باید مسئله غنیسازی را رها کنند؛ خیلی از بندهای برجام دیگر قابل اجرا نیست
تحلیلگر سیاست خارجی گفت: از نظر من ایران و غرب باید بر مبنای نداشتن سلاح هستهای به توافقی برسند و آن را اجرا کنند و دیگر آن مسأله غنیسازی را رها کنند. یعنی وقتی کشوری میخواهد سلاح هستهای بسازد، این کشور دانش آن را به دست میآورد و هم باید غنیسازی ۹۰ درصدی داشته باشد.
عبدالرضا فرجیراد تحلیلگر حوزه سیاست خارجی در ارزیابی برنامههای سیاست خارجی ایران در دولت پزشکیان و شرایط جدیدی که برای احیای برجام فراهم شده است، گفت: چندین سال است که غرب، از جمله آمریکا و اروپا تعهداتشان را کم کردند. آمریکا از برجام خارج شد و اروپا هم وقتی که آمریکا از برجام خارج شد به تعهدات خود عمل نکرد و تابع تحریمهای آمریکا قرار گرفت. زمان گذشت و ایران هم تعهدات خودش را کم کرد. در متن برجام بندهایی وجود دارد که براساس این بندها، تعهداتی بر دوش ایران گذاشته شده که بعد از مدتی تاریخ آن تمام میشود. مثلا بعضی از این بندها سال آینده تمام میشوند. وقتی تمام شود، دیگر برجام ۲۰۱۵ قابل اجرا نیست و باید این بندها تغییر کند.
به گزارش ایلنا، بخش هایی از گفت وگوی فرجی راد را در ادامه می خوانید:
- در گذشته توافق کرده بودند که میزان غنیسازی ایران ۳/۶۷ باشد. وقتی غرب و ایران تعهدات خود را کم کردند و ایران سانتریفیوژهای پیشرفتهتری به کار برد و میزان غنیسازی را تا ۶۰ درصد بالا برد، این پرسش به وجود میآید که آیا در حال حاضر ایران با توجه به اینکه هزینه کرده و غرب هم به تعهدات خود عمل نکرده، میتواند مطمئن باشد که وقتی به غنیسازی ۳/۶۷ درصد برگردد، غربیها تعهدات خودشان را کامل انجام دهند؟
- طبیعی است که اطمینان ندارد. خیلی از بندهای برجام دیگر قابل اجرا نیست و به همین جهت اگر کتاب برجام باز شود، باید تغییرات قابلتوجهی در آن صورت گیرد. اگر بخواهند برجام را اجرا کنند و حتی بخواهند همان اسم را بگذارند، باید گفتوگوهای جدیدتری نسبت به تحولاتی که در منطقه افتاده مانند اوکراین و خاورمیانه صورت گیرد ضمن آنکه دولت جدیدی در ایران سر کار آمده و باید دید در آمریکا چه کسی سکاندار دولت جدید خواهد شد.
- به طور مثال اگر ایران وارد یک فاز گفتوگو و مذاکرات جدیدی شود، حتما تعهدات بیشتر و ضمانتهای بیشتری میخواهد که اگر بار دیگر با اقدامی مانند خروج آمریکا از برجام مواجه شدیم، کار دوباره از صفر شروع نشده و هزینههایی به عنوان تحریم به ایران تحمیل نشود. در حال حاضر ایران چند هزار میلیارد دلار از خروج آمریکا از برجام، هزینه متحمل شده است.
- یعنی صدها میلیارد دلار از فروش نفت، گاز و پتروشیمی، ارزان دادن و خرید کالا و ... همه اینها هزینههایی بوده که ایران متقبل شده است. بالاخره تجربه خوبی نبوده است. نه اینکه برجام خوب نبوده اما غربیها براساس قول و قرارهایی که گذاشته بودند، به تعهدات خودشان عمل نکردند. در گذشته ترامپ آمده و از برجام خارج شده اما اروپا سرجای خودش ایستاده بوده و منافع خود را در این دید و میترسید که آمریکا هم شرکتهای آنان را تحریم کند.
- اروپا میتوانست به تعهدات خود در زمان بایدن عمل کند اما عمل نکرد و این سوال مطرح میشود که اگر قرار بود در دولت دموکرات هم آمریکا شرکتهای اروپایی را تحریم کند، پس معلوم است که نمیتوان به حرف آمریکا از جریان دموکرات و جمهوریخواه اعتماد کرد. بنابراین آقای عراقچی میگوید ما نمیتوانیم همان برجام را اجرا کنیم، زیرا تغییراتی کرده و اگر میخواهیم برجامی وجود داشته باشد؛ باید تغییراتی در آن صورت بگیرد و گفتوگوهای جدیدی شروع شود تا به نتیجه برسد.
- باید انعطافی از دو طرف صورت بگیرد. همانطور که اشاره کردم، شرایط متفاوت شده است؛ چه شرایط هستهای در ایران، یعنی غنیسازی اورانیوم و چه شرایط در رابطه با حضور منطقهای ایران که در آنجا حضور و نفوذ دارد. ایران بارها اعلام کرده به دنبال سلاح هستهای نیست و به هیچوجه هم نمیخواهد سلاح هستهای بسازد و هرچه هست برای برازدارندگی است. اما در حال حاضر سیاست ایران بر این نیست که سلاح هستهای داشته باشد.
- از نظر من ایران و غرب باید بر مبنای نداشتن سلاح هستهای به توافقی برسند و آن را اجرا کنند و دیگر آن مسأله غنیسازی را رها کنند. یعنی وقتی کشوری میخواهد سلاح هستهای بسازد، این کشور دانش آن را به دست میآورد و هم باید غنیسازی ۹۰ درصدی داشته باشد. ایران نمیخواهد غنیسازی ۹۰ درصدی داشته باشد.
- اما دیگر ضرورت ندارد که غربیها انگشت بگذارند و بگویند شما ۳ تا ۴ درصد غنیسازی کنید. در واقع وقتی سایتهای هستهای زیرنظر آژانس بینالمللی انرژی اتمی کار میکند و دو طرف به صورت متقابل تعهداتی را به یکدیگر میدهند، باید مبنا را بر عدم تولید سلاح هستهای بگذارند. اخیرا حتی آمریکاییها هم تاکیدشان بیشتر بر این است که نمیگذارند ایران به سلاح هستهای دست پیدا کند.
- بنابراین ایران هزینههایی داده و نمیتواند دوباره از صفر شروع کند و صدها میلیارد دلار خرج کند. بنابراین اگر بر این مبنا حرکت کرده و یک مقدار اعتماد در آن باشد و تبعیضی بین ایران و کشورهای دیگر قائل نشوند، میتوان به دستیابی به توافقی که گفته شد، امیدوار بود.
- چون در حال حاضر کرهجنوبی هم میتواند سلاح هستهای تولید کند اما نمیخواهد به غنیسازی ۹۰ درصد برسد. ژاپن هم نمیخواهد سلاح هستهای تولید کند اما غنیسازیاش بالا است. ایران هم میتواند در همین راستا قرار بگیرد و آژانس را هم تحتنظارت قرار دهد. لذا اگر یک مقدار اعتمادسازی شود و گفتوگوها براساس همکاری باشد، میتوانند به یک راهحل مشترک برسند.
- ترامپ در هر مصاحبهای میگوید که داشت با ایران به توافق میرسید و دموکراتها در انتخابات تقلب کردند و توافق با ایران هم از دست رفت. پس نظر او این است که با ایران گفتوگو داشته باشد و به توافق برسد. بنابراین فرقی نمیکند که دموکراتها یا ترامپ در کاخ سفید حضور داشته باشند بلکه باید گفتوگو کرد. تصور نمیکنم گفتوگو با ترامپ سختتر از گفتوگو با دموکراتها باشد. شاید بتوان با سرعت بیشتری به توافق رسید و این نباید باعث نگرانی باشد.
- آنچه که مسلم است، در حال حاضر توافقی به اجرا درنمیآید، دموکراتها بر سرکار هستند و اروپاییها هم سرجای خودشان هستند، بنابراین باید گفتوگو کرد. اعتقادم بر این است که شاید با گفتوگو با آمریکا بتوان به یک نتیجهای رسید. البته وزارت امور خارجه و شورای عالی امنیت ملی باید به این نتیجهگیری برسند. شاید دیگر لازم به گفتوگو با ۵+۱ نیست، چه ضرورتی دارد، روسیه، چین و اروپا را وارد گفتوگو کنیم؟ باید با آمریکا توافق کنند.
- بنابراین این مسیری است که باید روی آن فکر کرد. دیگر چه ضرورتی دارد که کشورهایی بیایند و بخواهیم گفتوگوها را شروع کنیم. در چند سال گذشته تضادهای بسیاری ایجاد شده مانند جنگ اوکراین که اروپا و آمریکا با روسیه دچار تضاد شدند و همچنین در موضوع چین و آمریکا هم این تضادها برقرار است و باعث ایجاد مشکل در گفتوگوها میشود. بنابراین شاید بهتر است ایران با خود آمریکا گفتوگو کند.
دیدگاه تان را بنویسید