اعتراض عباس عبدی به ممنوعالخروجی خانم کارگردان و همسرش؛ این شهروندآزاریها برای چیست؟
عباس عبدی نسبت به مردمآزاری در ممنوعالخروجی افراد گلایه کرد.
عباس عبدی نسبت به مردمآزاری در ممنوعالخروجی افراد گلایه کرد.
به گزارش فرارو، او نوشت: امروز پنجشنبه روزنامهها تعطیل بودند اینجا مینویسم. مهمترین وظیفه حکومت حتی مهمتر از عدالت تامین امنیت است البته بیعدالتی محض به معنای ناامنی کامل است، ولی در کلیت ماجرا امنیت مقدم بر هر چیز است. کسی تعریف میکرد که در کشوری پیشرفته امتحان گواهینامه رانندگی میداد رسید به چهار راه و چراغ سبز بود سرعت را کم کرد و از چهارراه رد شد. امتحان کننده پرسید چرا سرعت را کم کردی؟ گفت احتیاط کردم که اگر خودروی از طرف دیگر آمد تصادف نکنم. گفت خودروهای دیگر از چراغ قرمز رد نمیشوند و نیاز نبود احتیاط کنی. این یعنی حاکمیت قانون و امنیت. حالا ببینیم در اینجا چه خبر است؟
ریاست محترم قوه قضائیه تاکنون بارها در باره ممنوعالخروجیها تذکر داده است از جمله همین امسال برای چندمین بار تاکید کردند که: «اگر کسی ممنوعالخروج شده باید به او اعلام شود نه اینکه در فرودگاه همراه خانوادهاش متوجه شود.» خوب آیا این یک خواهش است یا دستور قانونی؟
دو روز پیش خانم مریم مقدم، کارگردان سینما اعلام کرد که که پاسپورت وی و همسرش دوباره توقیف شده است. مسأله اصلی در ادامه است که میگوید: «در حالی که میخواستم بعد از مدتی طولانی بروم و خانوادهام را در سوئد ببینم و شاید بتوانم در نمایش فیلممان حضور داشته باشم، در فرودگاه پاسپورتم را دوباره توقیف کردند و گفتند که مجددا من و بهتاش (همسرش) ممنوعالخروج شدهایم. بعد از تهیه بلیط و پرداخت خروجی و کلی هزینه دیگر. تازه یک هفته بود که پاسپورتمان را پس داده بودند. متوجه نمیشوم اگر نمیخواستند اجازه خروج بدهند چرا پاسپورتها را پس دادند؟ که روح ما را بیازارند و به ما خسارت وارد کنند؟»
جدا از مسالهای که برای این خانم و همسرشان پیش آمده این فرآیند اعلام ممنوعالخروجی هنگام حضور در گیت بعد از آنکه چمدانها تحویل داده شده است کار غیر مدنی خلاف حرمت شهروندی و حتی عقل سلیم است. چرا ممنوعالخروجی را در سامانه ثنا اعلام نمیکنید؟ این شهروندآزاری از کجا آمده است؟ بلیت هواپیما از بین میرود و پولش قابل برگشت نیست، چون امکان کنسلی نیست. هزینه خروجی که گرفته شده را چه کسی تقبل میکند که پس دهد؟ وقتی خروجی صورت نگرفته است. گمان نمیرود که تاخیر پرواز هواپیمای خارجی به دلیل بیرون آوردن چمدانها، بدون پرداخت خسارت برای فرودگاه باشد.
در ضمن این همه وقت مسافرین که معطل خروج چمدانها میشوند کجا میرود؟ همه این عوارض کلان مادی در برابر تبعات روانی و سیاسی این رفتار هیچ است؟ یعنی چی که پس از یک سال ممنوعالخروجی از اداره گذرنامه زنگ بزنند بیایید گذرنامه را بگیرید بعد سه روز در فرودگاه دوباره ممنوع الخروج شوند؟
مسأله این است که آقای اژهای با روسای قبلی قوه از دو جهت تفاوت مهمی دارد. هم با سیر تا پیاز این قوه و حقوق مربوط به مردم و دخالتهای ضابطان آشنا هستند و هم ارادهای برای اصلاح این وضعیت دارند. اگر اراده نبود هیچگاه در این مورد بطور مکرر سخن نمیگفت همانگونه که قبلیها هم چیزی نمیگفتند. پس اگر این اراده میخواهد محقق شود باید دستور رسیدگی در همین مورد را صادر کنند. اگر قانونی بوده صریحا اعلام کنند تا همه بدانند چه قوانینی داریم و اگر قانونی نبوده با مقصرین برخورد و خسارت مادی و روانی نیز از آنان تادیه گردد.
مگر نه این به تصریح قرآن اگر یک نفر بدون حق کشته شود گویی همه را کشتهاند پس تضییع حق هر فرد نیز به معنای تضییع حق عموم مردم است. امیدوارم این مورد رسیدگی و خسارت جبران و پایهای برای رفتارهای بعدی شود.
دیدگاه تان را بنویسید