توصیه به رئیسجمهور؛ مدیران استانی زن و مرد که مورد تایید دولت چهاردهم است از جنس رایدهندگان باشند
زهرا نژادبهرام نوشت: اکنون که فصل انتخاب استانداران است انتظار میرود مدیران استانی زن و مرد که مورد تایید دولت چهاردهم است از جنس رایدهندگان باشند و مسیر تغییر و بهبود شرایط منطقهای و ملی را در جهت حل مسائل کشور هدایت کنند.
زهرا نژاد بهرام طی یادداشتی برای روزنامه اعتماد نوشت: انتخابات 16 تیر ماه گذشته برگ متفاوتی از تاریخ سیاسی ایران بود، بهرغم شکاف میان ملت و دولت و عدم استقبال گسترده از این انتخابات زود هنگام ریاستجمهوری در 8 تیرماه، اما رییس جمهور چهاردهم توانست با مشارکت 49 درصدی واجدین شرایط در دوم انتخابات بر کرسی مدیریت کشور تکیه بزند. این مهم به معنای آن است که رایدهندگان با اعتماد به پزشکیان دیدگاههای او در مسیر اصلاح را مسائل کشور را در بستر تغییر پذیرفتهاند. ایران که در طول سه سال با بیشترین مشکلات اقتصادی و سیاسی و اجتماعی روبرو شده بود با انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم پا به عرصه تغییر از جنس وفاق گذاشت؛ این رویکرد از سوی رایدهندگان مورد پذیرش واقع شد، امید بر آن است که با حل مشکلات اصلی کشور که به نظر میرسد، توافق نسبی میان جناحهای مختلف سیاسی و مردم برای آنها وجود دارد، کشور بتواند به نوعی از این چرخه دشوار خارج شود. این توافق نانوشته میان مردم و حاکمیت از یک سو و توافق میان گروههای سیاسی با حاکمیت از سوی دیگر، بیانگر پذیرش فرصت تنفس برای کشور فارغ از همه تفاوتها، دغدغهها، نگرانیها و حتی ناکارآمدیها بوده است. اما به نظر میرسد تعبیر برخی از جناحهای سیاسی از توافق معنای دیگری دربر دارد. از نگاه این جناحها ظاهرا توافق یعنی واگذاری اختیارات ریاستجمهوری چهاردهم به گروه رقیب و متفاوت سیاسی که نتوانست رای لازم را برای پیروزی کسب کند.
در واقع انتظار نامناسب برخی گروههای سیاسی برای نشستن بر کرسیهای قدرت یا بقا عناصر وابسته به دولت قبل بر مسندهای سیاسی، تصویری نامتعارف از وفاق را تعریف میکند که یقینا نه مورد قبول رییسجمهور پزشکیان است و نه مورد پذیرش مردمانی است که به ایشان رای دادند و به رقیب رای ندادند.
این تبیین وفاق از جنس توافق میان گروههای سیاسی برای حل مشکلات کشور که در پیش برخی از جناحها مبدل به انتظار برای بقا گروههای قبلی شده است، احتمالا این سوال را ایجاد میکند که اگر گروههای قبلی قادر بودند یا این توانایی را در حل مسائل کشور داشتهاند شاید، باز هم میتوانستند بر سریر قدرت بنشینند! پس چگونه است که انتظار دارند باز همان افراد یا همان تفکرات آن طیف مدیریت سیاسی بخشهای مختلف کشور را دراختیار بگیرند؟!
شاید یکی از دلایل بروز و ظهور این نوع انتظارات کندی دولت در تغییرات لازم در بدنه سیاسی است. در شرایط کنونی دولت با کندی نامتعارفی در ایجاد تغییر بخشهای زیرمجموعه وزرا و سازمانها، ظاهرا اشتیاق رقبای سیاسی بر بقا یا تغییری از جنس خودشان بیشتر شده است. در واقع شیوع این نوع اظهارات و اشتیاقها ازسوی جناحهای رقیب سیاسی رییسجمهور این نگرانی را در میان رایدهندگان ایجاد کرده که پس تغییر چگونه است؟ رییس جمهور پزشکیان که به صداقت و صراحت و شجاعت شهره است آیا نسبت به این تحرکات واکنشی نخواهد داشت؟! یا با اقتدار از جنس کلام امام علی(ع) در برابر این زیادهخواهی از جنس «وفاق واگذاری» ایستادگی میکند ؟
اکنون که فصل انتخاب استانداران است انتظار میرود مدیران استانی زن و مرد که مورد تایید دولت چهاردهم است از جنس رایدهندگان باشند و مسیر تغییر و بهبود شرایط منطقهای و ملی را در جهت حل مسائل کشور هدایت کنند. طرح برخی اسامی که سوابق نامشخصی از جنس ملی و اصلاحطلبی در عرصه سیاسی کشور نداشتهاند برای مدیریت استانها به جز آنکه پنجره نیمهباز امید ایجاد شده برای بهبود شرایط کشور را مهآلود کند امری دیگر را در بر نخواهد نداشت، از این رو لازم است دولت با تاکید بر بهرهگیری از ظرفیت کلان نخبگی مدیریت استانی و ملی، نگاهی دیگر به انتخابات داشته باشد و ضمن بهرهگیری از ظرفیت زنان و مردان متخصص که سوابق مشارکت در پویش انتخاباتی دکتر پزشکیان داشتهاند، تردیدها را از میان بردارند. نهادهای حاکمیتی نیز باتوجه به این پنجره امید یقینا بیش از همه مید انند که وفاق از جنس «توافق» است نه «واگذاری» لذا با توافق ایجاد شده برای حل اصلیترین مسائل کشور دست دولت را در انتخاب بدنه اجرایی بگشایند و فرصت تغییر برا ی جستوجوی راهحلهای درست و اجرایی را فراهم کنند. بخشهای مختلف حاکمیت به روشنی میدانند که در شرایط کنونی هر چه همدلی میان ملت و دولت بیشتر شود امکان حل مسائل مبتلابه بیشتر خواهد بود؛ پس از ظرفیتهایی که امکان این همدلی را بیشتر میکند استقبال کنند و فرآیند تغییر را تسریع نمایند.
هر چه این زمان طولانیتر شود نگرانیها افزونتر میگردد؛ هنوز مطالبات بر زمین مانده زنان و جوانان از یکسو و مطالبات صنفی و مدنی گروههای مختلف شغلی و مدنی از سوی دیگر پاسخ لازم را دریافت نکردهاند. طولانی شدن روند تغییر خسارتی را وارد میکند که بیتفاوتی نسبت به آن برای دولت چهاردهم پسندیده نیست.
دیدگاه تان را بنویسید