موسوی لاری: پزشکیان تابوی مذاکره با آمریکا را بشکند؛ محدودیتهای خاتمی کمتر شده است/ در دولت رئیسی میگفتند یک کارمند اصلاحطلب نباید باشد
وزیر دولت اصلاحات گفت: محدودیتهای خاتمی کمتر شده است. داستان محدودیتهای خاتمی موردی بود. به این ترتیب که زمانی میخواست در جلسهای شرکت کند یک مرتبه ماشینی جلوی در خانه اش میگذاشتند که بیرون نرود. اتفاقات به این صورت بود. الان مدتها است که این شرایط وجود ندارد و کمرنگ شده است.
موسوی لاری که معتقد است سرنوشت اصلاح طلبان و دولت پزشکیان با هم گره خورده است درباره وظیفه اصلاح طلبان در این دولت می گوید «اصلاح طلبان باید تلاش کنند که اگر جایی بر خلاف مسیر وعده داده شده پزشکیان توسط همراهان و همکاران او رقم میخورد آن را اصلاح کنند. ولی دولت را تنها نگذارند.»
وزیر کشور دولت اصلاحات، از انتخاب استانداران مخالف با مشی سیاسی دولت انتقاد می کند و تاکید دارد نباید به بهانه شعار وفاق ملی، دولت تبدیل به یک شرکت سهامی شود.
موسوی لاری از ضرورت پیوستن به FATF و از سرگیری مذاکرات رفع تحریم گفت، از ضرورت هماهنگی رئیس جمهور با رهبری، از روزهایی که وزیر کشور بود و تن به امضا کردن حکم شهرداری احمدی نژاد نداد و ....
به گزارش خبرآنلاین، بخش هایی از گفت وگوی موسوی لاری را در ادامه می خوانید:
- تاکنون دو نوع دولت داشتهایم. یک دولت مانند احمدی نژاد و مرحوم رئیسی بود. به این ترتیب که آقای رئیسی صراحتا میگفت بانیان وضعیت موجود یعنی منتسبین به دولت قبل حتی در سطح کارشناسی و کارمندی باید بروند. به حدی این موضوع در دوره آقای رئیسی مسئله پررنگ شده بود که درباره یک کارمند اصلاحطلب میگفتند نباید باشد.
- بعد هم یک سری آدم صفر کیلومتر از دانشگاه امام صادق آوردند و در حوزه مدیریتی مشغول به کار شدند، همانهایی که میگفتند میتوانیم با یک میلیون تومان یک شغل آبرومند در کشور راه بیندازیم. مشخص بود اینها نمیفهمند مدیریت اشتغال چیست و چطور میشود شغل ایجاد کرد. یا یکی دیگر از این مدیران میگفت من صد میلیارد دلار از امارات میآورم و در کیش هزینه میکنم. اصلا نمیفهمید عدد ۱۰۰ میلیارد چقدر است و چطور میخواهد بیاورد. واقعیت این بود حرفهایی که اینها میزدند ناشی از بیاطلاعی و بیتجربگی آنها بود.
- ولی دولت آقای رئیسی بنا را بر این گذاشته بود که هرکسی منتسب دولت نیست چه خوب، چه بد، چه زشت، زیبا و باتجربه و بیتجربه کنار بگذارد. این یک دولت است که روش آن را برای اداره کشور مناسب نمیدانستم.
- درست است که پزشکیان وعده مرغ و تخم مرع و بنزین به مردم نداده است. ولی دو جهت را مشخص کرده که یکی تعامل با دنیا است و این امر باید جایی خود را نشان دهد برای مثال همین بحث FATF است. در حقیقت پزشکیان باید این مسئله را حل کند تا ما بتوانیم اقدامات مالی انجام دهیم. بانک های ما در دنیا فعال نیستند. بانک ما نمیتواند یک دلار از این نقطه به نقطه دیگر منتقل کند. لذا باید این مسئله را حل کند.
- علاوه بر این دولت در بحث گفتگوی برجامی هم باید جلو برود. حتی با سردمداران کفر جهانی گفتگو کند، باید این تابو را بشکند و گفتگو کند. گفتگو به معنای پذیرش مطالبات آنها نیست. قرص و محکم و متین از موضع یک ملت انقلابی دفاع کند و با آنها صحبت کند. باید بتواند این کار را انجام دهد.
- در داخل باید این رفتارهای غیر اصولی که ملت را از دولت جدا کرده را کنار بگذارد. اگر پزشکیان غیر از این عمل کند، او تنها میماند، حامیانش از او فاصله میگیرند و کمپینهای ما پشیمانیم زودتر از موعد شروع به کار میکنند و دولت با معضل روبرو میشود.
- حتما باید بگیرد. ما در یک مدیریت هرمی هستیم که در قله این هرم، رهبری است. در قاعده هم مدیرانی هستند که رئیس جمهور در مرحله دوم است. طبیعی است وقتی میگوییم در داخل باید این مناسبات را به هم بریزید و نوعی امنیت خاطر به مردم بدهید، حتما باید نظر رهبری را لحاظ کنند. یکی از بهترین کارهای آقای پزشکیان این بود که از ابتدا گفت من در همه مسائل با رهبری مشورت میکنم. برای این که بتواند کارهایش را پیش ببرد، همراهی با رهبری کارساز است.
- در خارج هم اگر میخواهد با سران کفر گفتگو کند، بدون نظر رهبری نه میتواند و نه باید این کار را کند. باید نظر رهبری را بگیرد و توضیح دهد که مملکت قفل شده و همه راههای توسعه بسته شدهاند. این که بگوییم با اروپا و آسیا قهریم و با دو کشور آفریقایی سر صد میلیون دلار قرارداد بستهایم، این شوخی است.
- کشور بزرگی مانند ایران نمیتواند روی ۵۰۰ میلیون دلار و ۱۰۰ میلیون دلار معامله کند. صد تا از این کشورها به اندازه یکی از کشورهای قدرتمند، تکنولوژی ندارند. باید در بازار جهانی حضور پیدا کنیم که راه حل آن رفتن در دل گفتگوها است، آن هم با قوت و قدرت و از موضع ملتی سربلند.
- اگر بتواند بازگشت به برجام و پذیرش اروپا و امریکا با شرایط ایران را انجام دهد، نه با آن شرایطی که در دوره رئیسی دنبال میکردند که همه تحریمها برداشته شود، که یک سری تحریمها از اول انقلاب و بعد از تسخیر لانه جاسوسی وضع شده و هیچ نسبتی با داستان برجام و اینها ندارد، برداشته شوند. همه تحریمها ظالمانه است. اما باید سراغ آنهایی برویم که الان عملی است.
- معتقدم باید همه مسائل مربوط به ۸۸ از جمله حصر آقای موسوی و کروبی و خانم رهنورد، باید حل شود. در نهادهای امنیتی ما هنوز اگر کسی در ۸۸ در راهپیمایی بوده، شعاری داده و حرفی زده در گزینشها و به کار گرفتنها برای او مزاحمت ایجاد میکنند. بعد از گذشت ۱۵ سال، باید همه آثار مربوط به ۸۸ تمام شده باشد. دختر یا پسر جوانی تحت شرایطی چند شعار داده و بازداشتش هم کرده اند. الان باید تمام شود.
- قانون آثار اجتماعی قوانین میگوید اثر جرم بعد از ۵ سال از بین میرود و محدودیتی که برای کسی قائل شدهاند بعد از ۵ سال خودبه خود از بین میرود. ۱۵ سال از داستان ۸۸ گذشته است. عده زیادی از مردم در آن راهپیماییها شرکت کردهاند، به خوب یا بد کاری ندارم. این مسئله چه زمانی باید تمام شود؟ وفاق ملی را آن جا باید تعریف کرد. اگر آن مسائل همه حل شود رفع حصر آقای موسوی و کروبی معنی پیدا میکند.
- ولی فرض کنید رفع حصر شوند ولی موانعی که پیش پای جوانان و نوجوانان هست باقی بماند و نهادهای امنیتی همچنان مسئله ۸۸ را به عنوان یک چماق بالاسر جوانان ما قرار دهند، مشکل حل نمیشود و آن وفاق ملی و همگرایی ملی رخ نمیدهد.
- باید پزشکیان تلاش کند خدمت رهبری و در شورای عالی امنیت ملی و همه مراجعی که میتوانند برود و این داستان ۸۸ و تبعات آن را پشت سر بگذارد. نمیگویم اگر کسی جرمی مرتکب شده با آن برخورد نشود. ولی اگر با او برخورد شده آثار جرم او بعد از ۵ سال باید تمام شده باشد.
- محدودیتهای خاتمی کمتر شده است. داستان محدودیتهای خاتمی موردی بود. به این ترتیب که زمانی میخواست در جلسهای شرکت کند یک مرتبه ماشینی جلوی در خانه اش میگذاشتند که بیرون نرود. اتفاقات به این صورت بود. الان مدتها است که این شرایط وجود ندارد و کمرنگ شده است.
دیدگاه تان را بنویسید