ریشه اختلاف دو تشکل روحانی اصلاحطلب و اصولگرا در قم چیست؟
روزنامه اعتماد در گزارشی ریشه اختلاف دو تشکل روحانی اصلاحطلب و اصولگرا در قم را بررسی کرده است.
سیما پروانه گهر- روزنامه اعتماد در گزارشی ریشه اختلاف دو تشکل روحانی اصلاحطلب و اصولگرا در قم را بررسی کرده است.
به گزارش اعتماد، در بخشهایی از این مطلب آمده است:
هم در مطالب نقل شده از مجتهدزاده و هم در مطلب منتشر شده در روزنامه کیهان به مساله سابقه تشکیل مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم اشاره شده است که نشان میدهد برخی از موضعگیریها در شرایط فعلی درباره محتوای این بیانیه، ریشه در اختلافات قدیمی دارد. بهطور مشخص کیهان به مساله رقابت بین دو تشکل مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه مدرسین تاکید کرده یا مجتهدزاده به موضوع موضعگیریهای این مجمع در رخدادهای پاییز سال 1401 اشاره کرده است.
همانطور که فاضل میبدی در گفتوگوی یازدهم آبان ماه خود با پایگاه خبری جماران تاکید کرده است «تولد مجمع همزاد با تولد اصلاحات است.»
او در بازخوانی تاریخچه تشکیل این مجمع و فضای آن سالها گفته است که «البته در قم معمولا همه در همان دهه 60 در بین روحانیون یکصدا وجود نداشت؛ در کنار جامعه مدرسین، صداهای دیگری هم وجود داشت. همانطوری که در تهران در کنار جامعه روحانیت مبارز، صداهای دیگری هم وجود داشت. در آنجا در محضر خود امام، مجمع روحانیون مبارز تشکیل و به رسمیت شناخته شد. در قم هم مجمع محققین درست شد. درست در سالی که آقای خاتمی میخواست انتخاب بشود، این صدا رسمیشد و به عنوان یکنهاد رسمی و قانونی شروع به فعالیت کرد. الان این مجمع نزدیک سیوپنج، شش سال قدمت دارد و کارهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را انجام میدهد. معمولا ما در این مجمع، در چارچوب نظام کار میکردیم و فرمایشات مرحوم امام هم یکی از معیارهای کارهای سیاسی ما بوده است. در هر انتخاباتی هم شرکت میکردیم؛ منتها از نگاه و پایگاه اصلاحطلبی وارد میشدیم. در مواقع حساس، مجمع موضع خودش را اعلام کرده است. در هر انتخاباتی که معمولا شورای نگهبان با اعمالنظر استصوابی، افرادی که لایق بودند و به نظر مجمع مورد احترام مردم بودند، آنها را رد میکردند، مجمع موضع گرفته است. بنابراین، مجمع محققین و مدرسین یک مجمع فرهنگی و سیاسی است و شخصیت حوزوی آن نیز محفوظ است که این مساله بر همگان واضح است. همانطور که گفته شد، یکی از فعالیتهای این مجمع، مشارکت در هر انتخابات بوده است و آخرین انتخاباتی که شرکت کرد، انتخابات ریاستجمهوری بود که آقای دکتر پزشکیان بحمدالله موفق و برنده آن شد.»
موسوی تبریزی از چهرههای بنیانگذاری این مجمع نیز در گفتوگویی با خبرگزاری شفقنا در 1397 تاکید کرده است که «مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم، جمعی متشکل از روحانیون مدرس و محقق حوزه علمیه قم است که بعد از دوم خرداد ۱۳۷۶ در قم بنیانگذاری شد و با مشی «اصلاحطلبی، تغییر و اصولگرایی انقلابی اصیل» به فعالیت سیاسی در حوزه عمومی کشور و البته حوزه علمیه قم میپردازد.» او در همین گفتوگو درباره فلسفه تشکیل این مجمع میگوید که این مساله از نظر فکری در زمان حضرت امام خمینی (ره) آغاز شده بود، مانند جامعه روحانیت مبارز تهران که اعضایش دو گروه بودند و از نظر فکری در مسائل سیاسی و اقتصادی اختلاف داشتند. آنها در کیفیت برنامههای اقتصادی، سیاسی و حتی گاهی در مسائل جنگ اختلاف فکری داشتند. این مساله در تهران جامعه روحانیت مبارز را به دو بخش تقسیم کرد: یک قسمت تبدیل به مجمع روحانیون مبارز شد که آقایان کروبی، موسوی خویینیها و خاتمی و... آن را تشکیل میدادند، بخش دیگر مرحوم آیتالله مهدوی کنی و دوستانشان مثل آقای ناطق نوری و... بودند که در حال حاضر هم وجود دارد. برخی فکر میکنند مجمع مدرسین در قم بعد از امام (ره) تشکیل شد، در حالی که مرحوم امام (ره) از سال۶۰ دیدند که در قم همه فعالیتها در دست جامعه مدرسین است، اما از ابتدا مسائلی پیش آمد که امام بعضی از فعالیتها را گرفتند و به برخی از افراد دادند. اوایل سال ۵۸ که امام سه ماه در قم بودند و یک دفتر اعزام مبلغ داشتند که جامعه مدرسین آن را اداره میکرد مسائلی پیش آمد که امام (ره) اعزام مبلغ را از آنها گرفتند و به بنده سپردند. بنده آن زمان به امر امام (ره) دفتر تبلیغات را تشکیل دادم که در ابتدا نامش را دایره تبلیغات امام (ره) گذاشتیم. سپس امام (ره) گفتند که به اسم ایشان نباشد، ما هم نام آن را تغییر دادیم و دوستانی را دعوت کردیم که همفکر بودند مثل آقای جعفری گیلانی، شهید حقانی، آقای ریشهری و آقای فهیم کرمانی. البته چند ماه بعد بنده از طرف امام (ره) مسوولیت قضایی پیدا کردم و به تبریز رفتم و بعد در تهران دادستان کل و سپس نماینده شدم، یا آقای ریشهری به تهران رفت و قاضی دادگاه ارتش شد؛ ولی بیشتر اداره دفتر تبلیغات با افکاری بود که با جامعه مدرسین زاویه داشتند. اختلاف فکری در مسائل مالی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، برخورد با جوانها و روش کار دینی وجود داشت، مثلا اختلاف در ارتباط با مجلههایی که میخواستیم منتشر کنیم یا گاه در ارتباط با فعالیت در مورد اندیشههای امام، مثل احکام حکومتی و ثانویه پیش میآمد. این یک اختلاف از نظر فکری- فقهی بین جمعی که در دفتر تبلیغات و جامعه مدرسین بودند، به وجود آمد.
موسوی تبریزی درباره منزلت اجتماعی مجمع نزد حوزویان نیز تاکید کرده است که چهار گروه در حوزه هستند، ما حوزویانی داریم که با ما رفیقند و حتی همفکر هستند؛ ولی دوستی خود را اظهار نمیکنند. گروهی هم مخالف ما هستند که آنها هم دو دستهاند: برخی از آنها مخالفتشان را نشان نمیدهند و برخی اظهار مخالفت میکنند که این حق برای آنها محفوظ است. حوزویان اصلاحطلبی هم هستند که با ما همفکرند و این همفکری را در ظاهر نشان میدهند. این دستهبندی درباره جامعه مدرسین هم وجود دارد. البته مخالفتی با ذات آنها وجود ندارد بلکه مخالفت با بعضی از روند کارها، افکار و کاندیداهایشان میشود.
دیدگاه تان را بنویسید