چه شد تتلو از خوانندگی از روی ناو ارتش و همنشینی با بزرگان سر از زندان درآورد؟
روزنامه هم میهن این سوال را مطرح کرده که چه شد تتلو از خوانندگی از روی ناو ارتش و همنشینی با بزرگان سر از زندان درآورد؟
روزنامه هم میهن این سوال را مطرح کرده که چه شد تتلو از خوانندگی از روی ناو ارتش و همنشینی با بزرگان سر از زندان درآورد؟
به گزارش هم میهن، در بخشهایی از این مطلب میخوانید:
چند وقت پیش در شبکههای اجتماعی عکسی از شناسنامه امیرحسین مقصودلو منتشر شد. اولین نکتهای که توجهم را جلب کرد پرتره تتلو بود. نگاه عکس طوری است که انگار سوژه از لحظه ثبت عکس راضی است. احتمالاً شنیدهاید که چشمها هیچوقت دروغ نمیگویند...
چشمهای تتلو در این عکس انگار داد میزنند که از لحظه ثبت عکس راضی هستند و صاحب عکس به خواستهاش رسیده. به علاوه اینکه ظاهراً مواردی که در بالا نوشتم در لحظه ثبت عکس رعایت شدند. اینها را مینویسم و هزار نکته دیگر هم به ذهنم میرسد. عکس را میبینم به روزهای رفته فکر میکنم. به اینکه چه شد امیرحسین مقصودلو شد تتلو.
چه شد که از خوانندگی روی ناو ارتش در خلیجفارس و همنشینی با بزرگان سر از زندان اوین درآورد. اینکه پسر یاغی شهر چه سرگذشتی از سر گذراند... به عنوان یک آدم اولدفشن که خیلی هم موسیقی عصر جدید را نشنیده اوقات زیادی را با صدای تتلو سر نکردم اما باید اعتراف کنم هر بار که شنیدم ذوق و هوشمندی در آثارش دیدم که او را یک سر و گردن از همقطارانش جلوتر میبرد. بیشتر از اینها در تاکسی، مغازه، مهمانی، سفر و...
به چشم خودم دیدهام که پیر و جوان با صدایش خندیدند، گریه کردند، عاشق شدند، فارغ شدند، رقصیدند و... اینکه او چه کرده و چه باید میکرد را نمیدانم. اینجا هم دادگاه نیست. اما همه این حرفها را زدم که بگویم ظاهراً یک نفر هست که از عکس شناسنامه و کارت ملیاش راضی است.
دیدگاه تان را بنویسید