ماجرای سوریه نشان داد ضعف تحلیل، پاشنه آشیل پارهای از رسانههاست
علی آهنگر نوشت: ماجرای سوریه نشان داد که «ضعف تحلیل» پاشنه آشیل پارهای رسانهها در کشور است. کافی است نگاهی به تیتر یک روزنامههای روز یکشنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۳ کشور در روزی که صبحش نظام حاکمیتی سوریه کنفیکون شد، بیندازیم. نه تنها تیترها، که یک یادداشت در همه این روزنامهها نبود که «وقعتالواقعه» صبح روز یکشنبه را پیشبینی کرده باشد!

«سوریه، پس از ۵۳ سال و ۱۱ روز» عنوان یادداشت روزنامه اعتماد به قلم علی آهنگر است که در آن آمده؛ چه کسی 11 روز پیش فکرش را میکرد که امروز سوریه سقوط کرده باشد و اسد ناپدید شده باشد؟ این جملهای است که از ظهر دیروز از اینجا و آنجا در تعبیرها و تفسیرهای عامیانه شنیده میشود. اما دستگاه ذهنی و تحلیلگر ژئوپلیتیک و امور بینالملل باید از این عیب مبرا و فرسنگها دور باشد. اگر دستگاه ذهنی تحلیلگر نتواند 10 روز بعد را در امور ژئوپلیتیک پیشبینی کند، باید از سیاست و ژئوپلیتیک برای همیشه خداحافظی کند. ماجرای سوریه نشان داد که «ضعف تحلیل» پاشنه آشیل پارهای رسانهها در کشور است. کافی است نگاهی به تیتر یک روزنامههای روز یکشنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۳ کشور در روزی که صبحش نظام حاکمیتی سوریه کنفیکون شد، بیندازیم. نه تنها تیترها، که یک یادداشت در همه این روزنامهها نبود که «وقعتالواقعه» صبح روز یکشنبه را پیشبینی کرده باشد!
در شب حادثه یعنی در شنبه شب ۱۷ آذر صدا و سیما تحلیلگری از دیار خواب و خفته را آورد که بگوید: «بعید است به این راحتی بشار اسد سقوط کند!» اما به ۵۳ سال و ۱۱ روز برگردیم. حافظ اسد در یک کودتای بدون خونریزی در ۲۳ اسفند ۱۳۴۹ به عنوان هجدهمین رییسجمهور، قدرت را در سوریه در دست گرفت. پس از سقوط امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول، متفقین به ویژه فرانسه و انگلستان سرزمین عثمانی را بین خود تقسیم کردند. این تقسیم براساس قراردادی انجام شد که به سایکس-پیکو معروف است. برپایه این قرارداد که در ۱۹۱۶ انجام شد و در ۱۹۲۰ به تصویب جامعه ملل رسید، سوریه تحت قیمومیت فرانسه قرار گرفت که تا ۱۹۴۶ ادامه داشت. در طول این سالها، مبارزاتی در کشور سوریه انجام گرفت تا خود را از این قیمومیت برهاند. مبارزاتی که سرانجام در سال ۱۹۴۶ به نتبجه رسید و فرانسه مجبور شد استقلال سوریه را بپذیرد و از این کشور خارج شود. سوریه پس از استقلال به صورت جمهوری اداره شد. دورهای که با بیثباتیها و کودتاهای فراوان همراه بود. در سال1342/1963 حزب بعث توانست با کودتا قدرت را در دست بگیرد. حزبی که بر پانعربیسم، ملیگرایی و سکولاریسم تاکید داشت.
در سال 1349/1971، حافظ اسد در کودتایی بدون خونریزی و درونحزبی، قدرت را در درون حزب بعث به خود انتقال داد. او تا ۱۰ ژوئن سال ۲۰۰۰/ ۲۱ خرداد ۱۳۷۹ در قدرت بود.
وقتی مرگش فرا رسید، پسر کوچکترش بشار اسد رییسجمهور سوریه شد و تا ۸ دسامبر ۲۰۲۴/ ۱۸ آذر ۱۴۰۳ بر اریکه قدرت تکیه داشت. مجموع حکومت پدر و پسر در سوریه ۵۳ سال دوام یافت تا اینکه عقربههای ساعت، ساعت ۶ صبح روز چهارشنبه ۷ آذر ۱۴۰۳ را نشان داد.
در این زمان که دو ساعت از اجرای آتشبس در لبنان گذشته بود، مخالفان نظام حاکم در قالب تحریرالشام و به رهبری محمد جولانی به شهر حلب، دومین شهر مهم و پایتخت اقتصادی سوریه حمله کردند. یازده روز بعد، یعنی در ساعت ۶ بامداد روز یکشنبه ۱۸ آذر در سوریه و دمشق نه از تاک نشان ماند و نه از تاکنشان. همهچیز پایان یافت و تاریخ جدیدی برای سوریه، دمشق، خاورمیانه و کشورهای عرب منطقه رقم خورد.
نظام عقلانیت و تصمیمگیری اما در ایران، برخلاف رسانهها و تحلیلگران، خیلی زود حقیقت ماجرا در سوریه را دریافت. به خواست مردم و ائتلاف مخالفان حکومت ارج و احترام نهاد و از هرگونه مداخله برخلاف خواست ائتلاف خودداری ورزید. اکنون نیز ایران خود را در کنار ائتلاف پیروز و مردم شادمان سوریه میبیند. سوریه و شام کشوری با تاریخ بلند است که بیگمان مسیر دیپلماسی، سیاست و صلح را در منطقه خاورمیانه در پیش میگیرد. ایران برای سوریه امنیت، آرامش، صلح و همزیستی مسالمتآمیز با همه همسایگان آرزو میکند. آمین.
دیدگاه تان را بنویسید