برخی سیاسیون چنان درگیر موی زنان و فیلتر فضای مجازی شدهاند که تدبیر برای روزهای خطر به ذهنشان خطور نکرده است
جعفر گلابی نوشت: به نظر میرسد حداقل برخی ازسیاسیون موثر چنان خود را درگیر اختلاف با جناح مقابل کرده و چنان در فکر خالصسازی وپوشاندن موی زنان وکنترل فضای مجازی و سردادن شعارهای پر طمطراق بودهاند که تدبیر برای روزهای خطر به ذهنشان خطور نمیکرده است!
جعفر گلابی در یادداشتی با عنوان «پیشنهادی برای جلب مشورت صاحبنظران» در روزنامه اعتماد نوشت: نیاز به توضیح وتشریح اوضاع منطقه و ایران نیست، اجمالا کشور در شرایط کمسابقهای قرارگرفته است و درکنار تحولات بزرگ انواع رسانهها با گرایشهای مختلف و خصوصا ضدایرانی بدون وقفه روی اذهان مردم کارمیکنند و شمارش معکوس اتفاقات بزرگتر را آغازکرده و چون به انتها میرسند شمارش دیگری را از سر میگیرند! در این میان طبیعی است که مردم نگران شوند و انتظار تدبیر ازطرف مسوولان را داشته باشند.امروز فراهم کردن امید واقعی در میان مردم یک موفقیت استراتژیک است. گاهی حس غریبی وجود دارد که اتفاقی رقم بخورد و اوضاع برگردد و از آلام مردم به ویژه در معیشت کاسته شود.نهتنها مردم که بیگانگان با همه «آتش تهیهای» که ریختهاند گویی این خوف را دارند که ایران ناگهان برگ برندهای رو کندو وضعیت موجود را تغییردهد.به نظر میرسد چنین امکانی دور از ذهن نیست ولی قاعدتا لوازمی دارد که باید تجمیع و بهکار گرفته شوند.
دربعد نظامی و امنیتی که اطلاعات لازم در اختیارمان نیست و تخصصی نداریم امکان تحلیل واظهار نظر وجود ندارد، اما در ابعادکلیتر خصوصا در سیاست و اجتماع و اقتصاد میتوان مسوولان را در معرض ابتکارات نو وحتی تعیینکننده قرارداد.معلوم نیست تصمیمگیران کشور چند اتاق فکر تشکیل داده و با دعوت ازکارشناسان مشغول بررسی طرحهای مختلف هستند ولی قطعا به چنین مشورتهایی نیاز جدی وجود دارد.ازمجموع خبرها چنین بر میآید که اسراییل و حتی برخی از همسایگان چندین سال برای چون امروزی فکر کردهاند و طرحهای خود را یکی پس از دیگری به مرحله اجرا میگذارند، اما گویی در کشور ما چندان که لازم است برای روزهای مبادا چارهاندیشی نشده است.
گاهی به صورتی کاملا سادهلوحانه فکر میکنم کاش حداقل بخشی از آن 800 میلیارد درآمد زمان آقای احمدینژاد درجایی نگهداری شده تا در وقت مناسب به کارگرفته شود و مردم در مضیقه و سختی قرار نگیرند یا نیروگاههای مخفی و کاملا ایمن ساخته شده باشند که اگر به هر دلیل یک نیروگاه ازمدارخارج شد یکی ازنیروگاههای مذکور بهکارگرفته شوندیا انواع امکانات از این دست که دوراندیشی لازم داشت.به نظر میرسد حداقل برخی ازسیاسیون موثر چنان خود را درگیر اختلاف با جناح مقابل کرده و چنان در فکر خالصسازی وپوشاندن موی زنان وکنترل فضای مجازی و سردادن شعارهای پر طمطراق بودهاند که تدبیر برای روزهای خطر به ذهنشان خطور نمیکرده است!
اگرچنین تدابیری اندیشه شده بود حالا رییسجمهوری که ادامه قدرت خود را مدیون جمهوری اسلامی هنگام کودتا است به ایران بزرگ طعنه نمیزد! واقعیت این است چنانچه مسوولان میخواستند پنجه درپنجه امریکا و غرب بیفکنند بعداز استمزاج از مردم، لازم بود بدترین شرایط ممکن را درنظربگیرند وبرای آن فکرکنند.اگرمسوولان درسوریه غافلگیرشده باشند واقعا پاسخگویی به مردم مشکل است.این نگرانی وجود دارد که تصمیمگیران کشور به نظرها و تحلیلهای حلقههای کوچک اطراف خود بسنده کرده از انبوه کارشناسان شجاع و دانا و دلسوز که بدون چشمداشت مقام و موقعیت حاضر به ارایه نقاط ضعف و قدرت کشور و چگونگی حفاظت ازایران بودهاند بیتوجهی نشان داده باشند! به هر حال نمیشود به امید حوادث نشست تا بیگانگان با دستان باز تا پشت مرزهای ما بیایند و مردم درمعرض آسیب قرار گیرند. ما همچنان دارای ظرفیتهای بزرگی هستیم که اگرجاهلان وخیالپردازان بگذارند امکان فعلیت یافتن آنها وجود دارد.به کرات گفته شده است که مردم اصلیترین منبع قدرت ایرانند و نیروهای مسلح هم با دلگرمی به حمایت آنها با جان و دل ازکشورحفاظتمیکنند.
دراین شرایط که رو به سختی بیشتر میرود باید به مردم رجوع کرد و به هرشکل ممکن اعتمادشان را به دست آورد.خود مسوولان بارها گفتهاند که عامل اصلی شکست انواع توطئهها علیه کشور مردم بودهاند پس چرا باز هم سراغ مردم نرویم و برگ برنده خود را در این زمینه رو نکنیم؟ اگرمردم به صحنههای مختلف دفاع ازکشور وارد شوند و اراده وتمایلشان منشأ تصمیمگیریها شود حتی درزمینههای اقتصادی هم امکان گشایش وجود دارد.مشکلات اصلی از زمانی آغاز شد که عدهای توهم خالصسازی همه ارکان قدرت به سرشان زد و احساس کردند فقط با هواداران خود میتوانند از پس مشکلاتبرآیند! احتمالا همان زمان اتاقهای فکر اسراییل و امریکا بهکار افتاده محاسبه کردهاند که زمان آسیبپذیری ایران فرا رسیده است.گذشتهها گذشته و حسرت فرصتها جز غم، چیزی نصیب انسان نمیکند. اما امروز هم نباید درمقابل مشکلات سپر انداخت و شاهد رنج مردم بود.پیشنهاد میشود جمعی از بزرگان و سیاسیون مختلف و مسوولان ادوار با هرگرایشی فراخوانده شوند و با ارایه اطلاعات لازم به آنها نظر مشورتیشان درامورکلان کشورتحصیل شود.
چنین اقدامی میتواند از سوی شخص رییسجمهور انجام شود که قطعا به وفاق مورد نظرشان هم کمک خواهد کرد و به تصمیمات لازم اعتبار بیشتری خواهد داد.چنین جمع نخبهای اگر با دقت انتخاب شوند و وزانت بالایی داشته باشند به مردم دلگرمی خواهند داد و امکان گفتوگو با متن جامعه را بیشتر و عمیقتر میکنند.چیزی شبیه این کاردرزمان جنگ هم صورت گرفت و گویا تصمیمات مهم بنیانگذار جمهوری اسلامی با توجه به نظر آنها گرفته شد و در یکی ازپیامهایشان به این فرآیند هم اشاره شد.هرچه هست تحول و انسجام داخلی باید از درون کشور و با نظر نخبگان دلسوز و متعهد بجوشد وایران را از گردنههای سخت عبور دهد.اکنون نیاز به تصمیمهای بزرگ و مهم کاملا احساس میشود و بدون ابتکار عمل و استفاده از همه ظرفتهای فکری کشور نوعی نشستن باطل است.
دیدگاه تان را بنویسید