کد خبر: 692966
|
۱۴۰۳/۱۰/۱۳ ۱۰:۴۰:۲۴
| |

سوریه بدهی ۳۰ میلیارد دلاری به ایران را می‌دهد؟

محسن بهاروند تاکید کرد: دولت سوریه که عوض شده به این معنی نیست که سوریه از بین رفته، دولت قبل روابطی با دولت ایران داشته و ممکن است دولت جدید که سر کار می‌آید روابطی کمتر یا بیشتر از دولت قبلی با دولت ایران داشته باشد.

سوریه بدهی ۳۰ میلیارد دلاری به ایران را می‌دهد؟
کد خبر: 692966
|
۱۴۰۳/۱۰/۱۳ ۱۰:۴۰:۲۴

به موزات اتفاقاتی که در یک ماه گذشته در سوریه رخ‌داده بخشی از افکارعمومی ایران نگران بلاتکلیفی مطالبات ایران از سوریه هستند. محسن بهاروند که دیپلمات و حقوق‌دان کارکشته‌ای است می‌گوید این مطالبات قابل پیگیری است اما ابتدا باید فرصت داد تا وضعیت این کشور مشخص شده و روابط دوجانبه شکل بگیرد و در گام بعد به پیگیری مطالبات پرداخت.

به گزارش خبرآنلاین، این گپ‌و گفت را در ادامه بخوانید: 

در سوریه دولت بشار اسد ساقط شده و هیات تحریر الشام سکان امور را به دست گرفته‌. جسته و گریخته از مطالبات ایران از سوریه سخن گفته می‌شود. حقوق بین‌الملل در مورد این موقعیت و سرنوشت مطالبات برجامانده چه می گوید؟

درابتدا باید عرض‌کنم که از جزئیات توافقات ایران و سوریه و متون توافقات اطلاعی ندارم، از همین رو فقط با توجه به کلیات این بحث می‌توانم به سوالات شما جواب بدهم.

در وهله اول باید بدانیم که روابط کشورها چطور تعریف می‌شود. در واقع باید به روابط در دو سطح توجه کرد، یکی روابط بین حکومت‌ها و دولت‌هاست و دیگری روابط بین کشورها است. به عبارت دیگر و طبق تعابیر بین‌المللی باید بین تعهدات state با تعهدات  government باید تفاوت قایل شد. وقتی یک Government تعهدات خارجی دارد در واقع کشور خود را به آن متعهد می‌کند، گذشته از اینکه چه دولتی سر کار است، وقتی تعهدی می‌دهد با توجه به نوع تعهدات، کل کشور آن تعهد را می‌دهد نه حکومتی که سر کار است. درست است که حکومت در سوریه عوض می‌شود یا شده و حکومت جدید می‌آید اما سوریه از بین نرفته‌است. حتی اگر کل کشور سوریه از بین برود و به چند کشور تقسیم شود تعهدات آن کشور اصلی بین چند کشور جانشین تقسیم می‌شود. مثل تعهدات اتحاد جماهیر شوروی در زمان فروپاشی که تعهداتش به کشورهای جانشین منتقل شد. در مورد موضوع سوریه فقط حکومت سوریه (یعنی Government) عوض شده است. در نتیجه تعهداتی که از قبل داده از بین نمی‌رود چون کشور سوریه سر جای خودش هست.

اگر تحریرالشام در سوریه به رسمیت بین‌المللی شناخته نشود، یا شناخته شود و ایران با حکومت جدید سوریه رابطه سیاسی برقرار نکند و سفارت ایران بازگشایی نشود و عملا ایران دولت جدید را به رسمیت نشناسد، چه سرنوشتی برای مطالبات ایران پیش می آید؟

دولت سوریه که عوض شده به این معنی نیست که سوریه از بین رفته، دولت قبل روابطی با دولت ایران داشته و ممکن است دولت جدید که سر کار می‌آید روابطی کمتر یا بیشتر از دولت قبلی با دولت ایران داشته باشد. با همه اینها فرقی نمی‌کند. سوریه کشور مهمی در منطقه ماست و یک کشور مسلمان است همیشه روابط تاریخی با ایران داشته و خواه ناخواه دو کشور ایران و سوریه دیر یا زود باید با هم روابطی داشته باشند و سعی کنند اگر اختلاف دیدگاهی دارند یا حتی اختلافی دارند آن‌را حل و فصل کنند. این نکته اصل است. 

در مورد میزان مطالبه ایران از سوریه نقل قول‌هایی مطرح می‌شود، آیا این نقل قول‌ها می‌تواند قابل استناد باشد یا طبق قوانین بین‌المللی باید مبلغ دوباره محاسبه و مطالبه شود؟ مسیر محاسبه آن چگونه است؟

مطالبات احتمالی ایران از سوریه دارد باید بررسی شود که چه نوع مطالباتی است و در یک قرارداد رسمی انجام‌شده یا نه؟ مطالباتی که به صورت رسمی و طی یک قرارداد انجام شده، مربوط به سرمایه‌گذاری یا هر روش دیگری طبق اسناد رسمی است و نشانگر این است که ایران آنجا مطالبه‌ای دارد. هرچند که حکومت‌ها ممکن است در هر کشوری عوض شود و یک حکومت جانشین روی کار بیاید. چون آن قراردادها از طرف کشور سوریه انجام گرفته باید برگردانده شود. چنانچه در زمان شاه مطالبات متقابلی بین ایران و امریکا داشتیم یا ایران وانگلیس و سرمایه گذاری‌هایی که حکومت پهلوی در آن کشورها کرده‌بود یا املاکی که خریداری کرده بود، بعد از عوض‌شدن حکومت ایران، مطالبات پیگیری شد و اگر جایی بدهکار بودیم پس دادیم یا اگر جایی طلبکار بودیم پس گرفتیم و حل و فصل شد.

اما در این موارد برجسته‌ و بزرگ نمایی کردن موضوع مطالبات و متمرکزشدن روی آن در رسانه‌ها به نحوی که سایر موضوعات دو کشور نادیده گرفته شود، روش درستی از نظر حرفه‌ای نیست. موضوع مطالبات ایران از سوریه فرع بر مساله روابط دو کشور است. سوال اصلی الان بحث مطالبات نیست.

تعلل در درخواست مطالبه از سوریه تاثیری در فرایند پس گرفتن مطالبات ایجاد نمی‌کند؟

نه، طرح بحث مطالبات اکنون زود هنگام است. باید منتظر ماند تا تحولات در سوریه از حالت عدم قطعیت خارج شود و به یک ثبات سیاسی برسد. سوال اصلی در شرایط فعلی این است که ایران و سوریه به‌عنوان دو کشور مهم این منطقه برای از سرگیری روابط دیپلماتیک و روابط رسمی‌شان تصمیم اساسی بگیرند. درهر حال این روابط باید برقرار شود. فارغ از اینکه حکومتی در سوریه سر کار بوده و الان نیست و دولت جدیدی سر کار آمده‌است. ایران فقط با دولت بشار اسد رابطه نداشته با کشوری به اسم سوریه رابطه داشته‌است. لذا در وهله اول باید این مساله اساسی حل شود و ایران و سوریه روابط دیپلماتیک‌شان را از سر بگیرند. ممکن است این روابط شکل دیگری داشته باشد ولی درون آن رابطه این مسایل و موضوع مطالبات حل و فصل می‌شود. علاوه بر این‌که باید به خاطر داشته باشیم که همه کشورها ممکن است دچار تغییرات و تحولات سیاسی شود.

اگر جمهوری اسلامی ایران با حکومت جدید سوریه، رابطه سیاسی برقرار نکند و آن‌را به رسمیت نشناسد چطور؟

اگر در سوریه ثبات سیاسی برقرار شود ولی حتی بین دو کشور روابط دیپلماتیک رسمی برقرار نشود به معنی از بین رفتن مطالبات کشورها از همدیگر نیست. کما اینکه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ایران و امریکا روابط دیپلماتیک و رسمی نداشتند ولی با ایجاد مکانیسم دیوان داوری ایران و امریکا موضوع مطالبات فی‌مابین را حل و فصل کردند. این مطالبات به صورت رسمی انجام شده و طی توافقی بوده و اسناد روشن و مشخصی دارد، طبیعی است که هر دو کشوری چنین فرایندهایی بین خود داشته باشند. دو کشور می‌توانند طی مکانیسم و تماس‌ها یا در حین ایجاد روابط رسمی و دیپلماتیک یا در مذاکرات در جای بی‌طرف و ایجاد یک مکانیسم مسایل را حل و فصل کنند.

حتی هر دو کشوری که با هم هیچ رابطه دو جانبه‌ای هم نداشته باشند به دلیل به هم پیوستگی جهان در سازمان‌های بین‌المللی بالاخره در هر صورت با هم منافع مشترک یا روابط مشترک در قالب‌های چندجانبه پیدا می‌کنند و حتی در نبود روابط دوجانبه رسمی هم کشورها ناچارا با هم رابطه خواهندداشت. دنیا اکنون این‌گونه نیست که در نبود رابطه دوجانبه دیگر رابطه‌ای با هم نداشته باشند.

من فکر می‌کنم طرح این موضوع یک بحث زودهنگام هست و این یک مسئله فرعی است اینکه عرض می‌کنم به این معنی نیست که ایران باید از مطالبات خود چشم پوشی کند، این مطالبات بین دو کشور و جزو مسائل بین دو کشور است، نباید انتظار داشت که به این سرعت و در یک مدت زمان کوتاه همه‌چیز انجام شود، بلکه باید اول مسائل اساسی به تدریج حل و فصل شود و در قالب حل‌وفصل کلی آن، بحث مطالبات هم بحثی است که قاعدتا انجام می‌شود و برایش مکانیسمی پیش‌بینی خواهدشد.

در هر حال این مطالبات هیچ وقت از بین نمی‌رود به شرطی که در قالب یک توافق و قرارداد رسمی با اسناد مشخص و قابل ارایه باشد. چنین مطالباتی هیچ وقت از بین نمی‌رود. در مورد پیگیری این گونه مطالبات نباید خیلی عجول بود. باید دانست در مکانیسم‌های دوجانبه و بین‌المللی این گونه کارها تدریجی انجام‌ می‌شود. 

به وزارت خارجه به عنوان یک دیپلمات و حقوقدان کاربلد چه پیشنهادی می کنید تا این مطالبات را بتواند بازپس بگیرد؟

در سوریه هر حزب یا گروهی که بر سر کار بیاید هیچ تفاوتی در تعهدات احتمالی که کشور سوریه به ایران یا هر کشور دیگری داشته‌، ایجاد نمی‌کند. توافقات بین‌المللی توافقاتی هستند که با این کشور انجام می‌شود و آن دولت نماینده آن کشور است. وقتی جانشینی دولت‌ها انجام می‌شود همه تعهدات و مطالبات به دولت بعدی واگذار می شود. لذا باید منتظر بود که در دولت سوریه و کشور سوریه ثبات سیاسی برقرار شود و دولت جدیدی بر سر کار بیاد و حتما لازم است که ایران با دولت جدید سوریه فارغ از اینکه چه نوع دولتی است ارتباط برقرار کند. ولی طرح چنین موضوعی در چنین زمانی از نظر تاکتیکی ساده سازی مسایل است. اینکه الان موضوع مطالبات اینقدر مطرح می‌شود مساله انحرافی است. ایران و سوریه دو کشور مهم در منطقه هستند و در هر صورت باید رابطه دو جانبه داشته باشند و در آن قالب مسایل را حل و فصل ‌کنند.

در مسایل بین‌المللی باید مقداری صبور بود و این مباحث در یک پروسه انجام می‌شود نه یک اقدام مجزا. پروسه باید اجرا شود و به تدریج هم انجام می‌شود. با توجه به مصلحت و زمان و تشخیص دیپلمات‌ها طی یک پروسه و قدم به قدم انجام می شود.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها