افشاگری جدید حسن روحانی از کارشکنی تندروها برای جلوگیری از اجرام برجام؛ از لو دادن خانه پر اسلحه در کویت تا فرستادن فردی به لبنان که ۱۹ سال در ایران مخفی بود
حسن روحانی درباره کارشکنی تندروها در دولتش گفت: در کویت خانهای را که پر از اسلحه بود لو دادند، فردی که در ایران ۱۹ سال مخفی بود، فرستادند به لبنان و دستگیرش کردند، به عبری نوشتند ما میخواهیم اسرائیل را نابود کنیم و بالاخره سفارت عربستان را اشغال کردند. همه اینها بازی بود برای اینکه برجام اجرایی نشود.

حسن روحانی، رئیس دولت اعتدال با روزنامه ایران گفتوگو کرده است.
به گزارش ایران، بخشهای مهم این گفتوگو را در ادمه میخوانید:
- ما در آذر سال ۹۳ میتوانستیم به توافق نهایی برسیم. در داخل مشکلاتی داشتیم که من به سختی آنها را حل کردم. در آخرین لحظه که ما میخواستیم به توافق دست پیدا کنیم، اسرائیلیها به ژنو رفتند، از عربستان هم سعود الفیصل به ژنو رفت، فشار زیادی به دولت اوباما آوردند، خلاصه حرف آنها به اوباما این بود که اگر صبر کنید ما فشاری به ایران وارد میکنیم که هرچه بخواهید قبول کند؛ این توافق را الان انجام ندهید.
- بنا بر این بود که نفت فراوانی را به بازار تزریق کنند و قیمت نفت را پایین بیاورند و ایران دچار مشکل شود. قیمت نفت در اواخر سال ۹۳ کاهش پیدا کرد؛ اوایل دولت ما قیمت نفت بیش از ۱۰۰ دلار بود، در اواخر سال ۹۳ به ۴۰ دلار و در اوایل سال ۹۴ به ۳۰ دلار رسید. با این فشار خواستند ما در برابر بعضی از خواستههای آنها تسلیم شویم ولی ما تسلیم نشدیم، تا آخر بر همان اصول خودمان ایستادیم. آنها هم فهمیدند که فشار بیفایده است و سر آنها کلاه رفته است.
- من در مذاکره هستهای دو هدف را دنبال میکردم که تمام دوستان ما و مسئولین رده بالای کشور میگفتند اصرار نکنید، نمیشود. اینکه ما غنیسازی داشته باشیم و تحریمها هم برداشته شود، اتفاق نظر همه بود. من برای دو هدف دیگر اصرار داشتم، یکی برداشته شدن ۶ قطعنامه تحریمی شورای امنیت و دوم PMD؛ همان اتهامات ادعایی که به ایران میزدند که دنبال سلاح بوده و سالها در آژانس و نشستهای شورای حکام و توسط مدیرکل و تیم آژانس مطرح بود. خیلیها میگفتند شما چرا اصرار میکنید؟ این قطعنامهها شمشیری بالای سر ایران است، آنها را برنمیدارند. ولی من ایستادگی کردم، گفتم اگر این دو حل نشود، من توافق نمیکنم. به هرحال ما موفق شدیم، هم PMD را حل کردیم و هم قطعنامهها و تحریم را برداشتیم.
- در عمل ثابت کردیم آن تفکر که ما اصلاً نمیتوانیم با غرب مذاکره کنیم یا اگر مذاکره کنیم حتماً سر ما کلاه میرود، حرف باطلی است.
- برای عدهای از افراطیون در ایران که همیشه شعار میدادند تنها راه تقابل و مقابله است، سخت بود؛ لذا در تیرماه ۹۴ که ما با 1+5 توافق کردیم، تا ۲۷ دی ۱۳۹۴ که این توافق اجرایی شد، چند توطئه اجرا کردند که این توافق شکسته شود: در کویت خانهای را که پر از اسلحه بود لو دادند، فردی که در ایران ۱۹ سال مخفی بود، فرستادند به لبنان و دستگیرش کردند، به عبری نوشتند ما میخواهیم اسرائیل را نابود کنیم و بالاخره سفارت عربستان را اشغال کردند. همه اینها بازی بود برای اینکه برجام اجرایی نشود. البته اینها روی پرده بود، پشتپرده هم اتفاقاتی بود که الان گفتنی نیست.
- من همیشه آماده بودم برای اینکه خودم را فدا کنم و در برجام هم خودم را فدا کردم، منتها قربانی پشتپرده بودم که مردم شاید بیخبرند. من اگر خودم را فدا نمیکردم برجام تحقق پیدا نمیکرد.
- اینکه ترامپ از برجام خارج شد، به خاطر فشار اسرائیل بود. بیبی (بنیامین نتانیاهو) در خاطراتش میگوید من در اولین سفرم به آمریکا مهمترین خواستهام این بود که ترامپ را راضی کنم از برجام خارج شود و توانستم او را راضی کنم.
- دو حادثه در ایران رخ داد که شرایط را تغییر داد، یکی وقایع سال 96 مشهد که در اصل چراغ سبز به ترامپ و کودتا علیه دولت بود؛ ولی تظاهرات در مشهد خاتمه پیدا نکرد، به همه کشور سرایت کرد.
- موضوع دوم اسنادی بود که اسرائیل ادعا میکند از ایران برده است. نتانیاهو در همین خاطراتش میگوید، مکرون و مرکل وقتی فهمیدند ترامپ میخواهد از برجام خارج شود، خواستند به کاخ سفید بروند و او را راضی کنند که خارج نشود. نتانیاهو میگوید، من این اسناد را بردم در کاخ سفید و آنجا ترامپ دیگر مصمم شد که خارج شود و برنامه مکرون و مرکل را بیاثر کردم.
- من مهر ۹۷ رفتم نیویورک. در آنجا آقای ترامپ به من پیغام داد که همدیگر را ببینیم. من گفتم که برای چه ایشان را ببینیم؟ تا وقتی تحریم هست، من ترامپ را نمیبینم. آقای مکرون آمد پیش من، گفت پیش ترامپ بودم، او گفته است ما با هم ملاقات کنیم، بنشینیم مسأله را حل کنیم. گفتم ترامپ اگر اعلام کند مسأله تحریم را حاضرم حل کنم، من او را میبینم. گفت اینجوری که نمیشود. خیلی بحث کردیم، گفت پس من بروم دومرتبه پیش ترامپ. از آنجا به من زنگ زد. گفت که امشب شما نیم ساعت وقت بگذارید، من و شما با ترامپ ملاقات کنیم، من پنج دقیقه اول میمانم، بعد میروم، شما با همدیگر صحبت کنید، به نظر من مسأله حل میشود. گفتم من نمیآیم و ملاقات نمیکنم. اول باید ترامپ اعلام کند که من تحریم را برمیدارم و جزئیاتش را در ملاقات اعلام میکنم. خب دیگر این نشد، یعنی قبول نکرد. دومرتبه مکرون آمد پیش من و گفت ترامپ میگوید برجام را من قبول میکنم، دو بند به آن اضافه کنیم. یک بند راجع به مسائل موشکی که با هم مذاکره کنیم، یک بند راجع به منطقه. این دو بند را اضافه کنید، من قبول میکنم. من گفتم به هیچ عنوان، در برجام یک کلمه اضافه و یک کلمه کم نمیشود. او باید قبول کند بعد از آن ما با هم صحبت میکنیم. راجع به موشک و مسائل نظامی که اصلاً بحث نداریم، راجع به منطقه بعد با هم صحبت میکنیم. او اول تحریم را بردارد. گفت این نمیشود. خلاصه نشد؛ یعنی ترامپ زیر بار نرفت.
- وقتی برگشتم، مکرون این را رها نکرد، چندین بار به من تلفن کرد. تقریباً ماهی یک بار تلفن میکرد. به اینجا رسید که گفت موضوع موشک و مسائل نظامی تمام شد دیگر، من حل کردم، ترامپ گفته من به تسلیحات و موشک دیگر کاری ندارم. فقط بند منطقه را اضافه کنیم تمام میشود و یک جایی هم با ترامپ ملاقات کنید. گفتم نه، من منطقه را قبول نمیکنم، ملاقات هم نمیخواهم. ترامپ اول این کارها را بکند، بعد من به شما میگویم ملاقات میکنم یا نه. این گذشت و نشد. بعد از چند هفته آقای مکرون دومرتبه زنگ زد. گفت آن بند منطقه را هم من حل کردم، منطقه را نمیخواهد، فقط راجع به سوریه صحبت کنید، همین. گفتم من که قبول ندارم این را ولی حالا بر فرض اگر میخواهیم راجع به سوریه صحبت کنیم، اول باید ترامپ اعلام کند تحریم را برداشته و به برجام برگردد تا بعد. گفت ملاقات چطور؟ گفتم بعد از اینکه به برجام برگشت بعد من با شما صحبت میکنم، الان قولی به شما نمیدهم. خب این نشد و... بعد به من زنگ زد و گفت آخر بدون ملاقات شما مسأله حل نمیشود، ترامپ ملاقات میخواهد. گفتم که من برای ملاقات حرفی ندارم، به شرط اینکه اول او تحریم را بردارد بعد راجع به ملاقات ما با هم صحبت میکنیم. بعد ترامپ آمد آقای آبه شینزو را واسطه کرد که به ایران آمد. چند ماه بعد از آن من به ژاپن رفتم که چهارچوبی با آبه توافق کردیم که اگر او بتواند با ترامپ به توافق برسد که او جواب منفی داده بود و لذا پیام داد راهی که شما گفته بودید، نشد.
- مهر ۹۸ که به سازمان ملل رفتم، قبلاً خدمت رهبری صحبت کرده بودم که اگر من بتوانم تحریم را بردارم، 1+5 در سطح سران تشکیل شود؛ یعنی ترامپ باشد، من باشم و رؤسای دیگر هم باشند، نه اینکه فقط من و ترامپ باشیم. ایشان البته با شرایطی موافقت کردند که اگر این شرایط مهیا شد، انجام دهید.
- دلیل به توافق نرسیدن این بود که من نمیتوانستم به ترامپ اعتماد کنم. اگر ترامپ نبود، جای او مثلاً کسی مثل اوباما بود، من حتماً قبول میکردم. قربانی شدن را هم قبول میکردم؛ میرفتیم ملاقات میکردیم. ولی ترامپ هدفش این بود که من را ببیند، با من دست بدهد، بگوید من اولین رئیسجمهوری هستم که با رئیسجمهوری ایران ملاقات میکنم. دنبال نمایش و شو بود.
- کار کردن با ترامپ بسیار پیچیده و سخت است. امیدوارم خداوند یک راهی را پیش پای مسئولین ما بگذارد. تا تحریم حل نشود، مشکلات اقتصادی حل نمیشود، رشد، توسعه و رفاه رخ نمیدهد، یک زندگی و نان بخور و نمیر برای مردم خواهد بود. همین زندگی سخت امروز، هر روز هم سختتر میشود.
دیدگاه تان را بنویسید