ناصر چشمآذر:
بعد از دهه 70 هنر ما دچار بیهویتی شد
ناصر چشمآذر آهنگساز، نوازنده و تنظیمکننده صبح روز جمعه 14 اردیبهشتماه درگذشت. به همین بهانه دیدگاهها و صحبتهای او را مرور میکنیم.
اعتمادآنلاین| ناصر چشمآذر در گقتگویی گفته بود: وقتی به اوضاع و شرایط اقتصادی کشور، حقوق مدیران و ریختوپاشهایی که میشود، نگاه میکنیم آن را بسیار نابسامان میبینیم. همه گرفتار مسائل اقتصادی هستند و دست به هر کاری میزنند از این نظر رضایت داشته باشند و این بدترین ضربه و شمشیری است که میتواند به پیکره هنر وارد شود.
این آهنگساز درباره خودش گفته بود: سر من به کار خودم است و آثار بیکلام مینویسم؛ در این راستا حدود 9 اثر سمفونیک نوشتهام که منتظر فرصتی برای اجرای آنها در خارج از کشور هستم.
او با این اعتقاد که "متاسفانه ارکستر سمفونیک ما حالش خوب نیست و زیاد کیفیت خوبی ندارد" نمیخواست آثار سمفونیکش را با این ارکستر ضبط کند.
چشمآذر در ارزیابی از جریان موسیقی امروز گفته بود: من از این جماعت نسل پنجم که مشغول فعالیت در سبکهای مختلف موسیقی هستند چیزی به جز تکرار یکدیگر نمیشنوم؛ این تکرار در اشعار، خوانندگی، تنظیم و اجرای آنها وجود دارد. این موضوع یک مقوله دورانی تکراری است.
این هنرمند بیان کرده بود: آثار آنها خیلی به تکنولوژی تکیه دارد و محتواها از نظر رمانتیک بودن و نغمهسرایی و ملودی چیدمان خوب و بافت قوی ندارد. شاید اگر فرصتی باشد و 20 کار از افراد مختلف بشنوم، به طور کلی دو یا سه مورد بیشتر من را به خود جذب نکند.
او اظهار کرده بود: نمیدانم آهنگسازان امروز تجربه ندارند یا نمیتوانند ملودیهای زیبا بیافرینند. آنها بیشتر به دنبال تقلید هستند.
چشمآذر همچنین گفته بود: من اخلاقی دارم که هیچوقت منتظر یا مشتاق این نبودم که با خوانندهای کار کنم؛ اگر کسی مشتاق باشد با من کار کند و آمادگی و کارکرد صدا و تکنیک خواندن داشته باشد با او کار میکنم. به این فکر نیستم که به سالار عقیلی، همایون شجریان یا گروه «چارتار» پیشنهاد بدهم روی اثر من بخوانند.
او که تجربه زیادی در ساخت موسیقی فیلم داشت، با بیان اینکه به طور کلی یک معضل کلی و فراگیر در اجتماع ما وجود دارد، گفته بود: انگار دیگر حواسها جمع نیست و اجتماع حال خوبی ندارد. در سینما نیز همینگونه است. سینمای ما مریض و مقلد شده است و مرجع هویتی ندارد و بیشتر از فیلمهای فرنگی برداشت میکند. شاید تهیهکنندهها دنبال پول درآوردن هستند و برای این کار به هر سوژهای تن میدهند.
این آهنگساز در ادامه اظهار کرده بود: جذابیت، بافت قصه، کارگردانی و بازیگری و موسیقی خوب باعث ماندگاری یک اثر میشود. کار هنری کار جمعی و گروهی است. اگر این کار جمعی خوب باشد نتیجه نیز خوب خواهد بود. ما آثاری داریم که خوب میفروشند اما تلهفیلم تلویزیونی هم نیستند و این فروشها باعث میشود تهیهکنندهها به سمت داستانهای سخیف کشیده شوند.
این آهنگساز در پاسخ به این پرسش که چرا خوانندههای امروز به بازخوانی آثار قدیمی رو میآورند، گفته بود: حتما کشش و جذابیتهایی در آثار قدیمی هست که خوانندهها را به آن سمت و سو میکشاند؛ نمیدانم آهنگسازان امروز تجربه ندارند یا نمیتوانند ملودیهای زیبا بیافرینند.آنها بیشتر به دنبال تقلید هستند و تا یک ملودی میشنوند از همان استفاده میکنند. متاسفانه از سویی موسیقی ما به موسیقی ترک عثمانی یا عرب و افغانی تبدیل شده است.
منبع: ایسنا
دیدگاه تان را بنویسید