ابوالحسن داوودی در گفتوگو با اعتمادآنلاین:
«هزارپا» از کارهای قبلی من گرمتر و جذابتر است/ پروژهای برای نابودی سینما در حال شکلگیری است/ چرا مسئولان دولتی به نفوذ خسارتبار و نابودکننده در سینما توجه نمیکنند؟/ رفتار بعضی سینماگران پوپولیستی شده است
ابوالحسن داوودی کارگردان فیلم «هزارپا» گفت: ««هزارپا» یک کمدی متفاوت است و لحن و قصه فیلم برای مخاطب تازه خواهد بود. «هزارپا» از کارهای قبلی من گرمتر و جذابتر است. البته باید فیلم نمایش داده شود و مورد قضاوت قرار بگیرد.»
اعتمادآنلاین| علی پاکزاد- ابوالحسن داوودی از معدود کارگردانان حوزه کمدی است که از سالها قبل تا به امروز در آثارش طنزی روان را همراه با موضوعات اجتماعی به تصویر می کشد. «هزارپا» اثر جدید داوودی یک کمدی پر بازیگر با داستانی از دوران جنگ و دهه 60 است. داوودی این فیلم را به سیوششمین جشنواره ملی فیلم فجر نداد، زیرا انتقاداتی به این رویداد سینمایی دارد که قابل تامل است. «هزارپا» اثر جدید ابولحسن داوودی قرار است از عید فطر در سینماهای کشور اکران شود. داوودی در گفتوگو با اعتمادآنلاین علاوه بر این فیلم درباره موضوعات متفاوتی هم صحبت کرده که در ادامه خواهید خواند:
* قرارداد فیلم «هزارپا» در شورای صنفی نمایش ثبت شد و قرار است این اثر به زودی اکران شود. با توجه به شروع مسابقات جام جهانی و همزمانی اکران فیلم با این بازیها مشکلی را برای «هزارپا» و فروش آن متصور نیستید؟
از آنجا که دورهای در تصمیمات صنفی نقش داشتهام و بر اساس تجربیاتم دراین زمینه، اعتقاد دارم که متولیان شورای صنفی باید برای جلوگیری از ضرر و زیان فاحش فیلمهایی که در زمان مسابقات فوتبال نمایش داده میشوند تمهیداتی را در نظر بگیرند تا در ایامی مانند عید فطر که از قدیم یکی از مهمترین دورههای نمایش فیلمهای سینمایی بوده به فیلمها آسیبی وارد نشود. تصمیمگیری اخیر درباره نمایش بازیهای فوتبال قطعا خسارتهایی را به فیلمهایی که نمایش آنها در این زمان آغاز میشود وارد میکند.
نمونه آن فیلمهایی شبیه به «هزارپا» است که در اوایل اکران خود با نمایش این بازیها تقابل دارند. روزهای اول نمایش یک فیلم در سینماها اوج فروش آن اثر است و قطعا تقابل این دو رویداد با هم برای فیلم اکران شده خسارتبار خواهد بود. با توجه به این شرایط شورای صنفی باید همانند دیگر کمکهایی که در اکران ماه مبارک رمضان انجام میدهد و به عرف هم تبدیل شده دراین مورد هم تمهیداتی را برای رفع خسارت فیلمها اعمال کند، تا فیلمها نمایش بهتر و بیشتری داشته باشند.
البته من از قبل در جریان این تقابل بودم، اینکه نمایش فیلم ما با بازیهای جام جهانی همزمان خواهد بود و تلاقی به وجود خواهد آمد، اما اگر در این زمان هم فیلم اکران نشود به ماه محرم برخورد میکنیم و طبعا با توجه به زمان تولید فیلم، اکران مناسب را از دست میدادیم.
* با توجه به خبرهایی که از فیلم منتشر شده میتوان تصور کرد که با یک کمدی متفاوت روبرو خواهیم بود. اما اگر قرار باشد به صورت تخصصی به ژانر و قصهای که روایت می شود نگاه کنیم این سوال پیش میآید که مخاطبان سینما با چه فیلمی روبرو خواهند شد؟ «هزارپا» چه شباهتی به آثار قبلی ابوالحسن داوودی دارد؟
«هزارپا» یک کمدی متفاوت است و لحن و قصه فیلم برای مخاطب تازه خواهد بود. «هزارپا» از کارهای قبلی من گرمتر و جذابتر است، البته باید فیلم نمایش داده شود و مورد قضاوت قرار بگیرد.
سوژه فیلم درباره اتفاقات دهه 60 و شرایط جنگ است، اما جنس آن در مقایسه با فیلمی مثل «نهنگ عنبر» متفاوت است. سعی کردم به ویژگیهای دیگری که در آن دوران رخ داده توجه کنم. چیزی که در «هزارپا» اهمیت دارد شیوه پرداخت و گرمی روایت است.
نزدیک به 37 یا 38 بازیگر در این فیلم حضور دارند که هر کدام نقش خاص خود را ایفا میکنند و روایتکننده شخصیتهایی متفاوت در فیلم هستند. معتقدم در بین کارهایی که کردهام این اثر ویژگیها و تفاوتهای بسیاری با بقیه دارد.
* ابوالحسن داوودی را به عنوان یک فیلمساز مستقل میشناسیم. تغییراتی که امروز در ساختار اقتصادی سینما به وجود آمده از ورود پولأهای عجیب و غریب گرفته تا انتشار دستمزدهای نجومی برای بازیگران تا چه حد روی کار شما تاثیر گذاشته است؟ ورود چنین پولهایی در سینما حاوی چه پیامی است و چه مشکلاتی را برای سینمای مستقل به وجود خواهد آورد؟
شخصاً به مخالفخوانی و ناامیدی و تئوری توطئه در حرفهام اعتقادی ندارم، اما در این زمینه کاملا خطر را حس می کنم. احساس می کنم که پروژهای برای نابودی سینما در حال شکلگیری است و اگر این اتفاقات ادامه پیدا کند بهزودی شاهد تعطیلی سینمای ملی خواهیم بود.
اگر مسئولین صنفی و قانونگذاران سینما به این مهم توجه نکنند شاهد بروز اتفاقاتی خواهیم بود که به نابودی سینما منجر خواهد شد. متاسفانه میبینم که مسئولان دولتی و کسانی که برای سینما تصمیمگیری میکنند به این معضل بیتوجهاند و نمونههای آن را آشکارا ندیده میگیرند. مثلاً میشنویم محصولی سینمایی در حال تولید است که در آن از اغلب چهرههای مشهور سینما هم دعوت شده است.
در این میان از رقمهایی پرده برداشته میشود که بسیار فراتر از قیمتهای روز سینماست. خود من به صحبتهای اهالی سینما که گوش میکنم گاهی از پیشنهادهای میلیاردی میشنوم. بازیگر شاخصی برای من تعریف میکرد که به او حضور در نقشی پنج جلسهای را پیشنهاد دادهاند و برای آنکه این بازیگر نقش را رد نکند رقمی بالا به او ارائه داده بودند تا نتواند بهانه ای بیاورد.
این بازیگر میگفت قبل از آنکه دهان باز کند، قراردادی با دوبرابر رقمی که برای رد کردن در ذهن داشته، مقابلش گذاشتهاند و با او قرارداد بستهاند. این یک زنگ خطر است و آدم را یاد جمله معروف پدرخوانده میاندازد. این افراد پیشنهادی میدهند که هیچ کس توان رد کردن آن را نداشته باشد!
همه ما در این 40 سالی که از انقلاب میگذرد به این موضوع واقفیم که سینمای ما سینمایی تکمحصولی است. اینجا نه کمپانی داریم و نه سیستم صنعتی ویژهای وجود دارد و بخش عمده هویت و ارزش سینمای ما در اختیار همین تولیدات تکمحصولی است.
اگر این جریانات ادامه پیدا کند، این گرانی لجامگسیخته و تولید بیحد وحصر باعث تعطیلی و نزول تولید آثار مستقل در بخش خصوصی خواهد شد. در حال حاضر این نظام اقتصادی چهل ساله در سینمایی که درطول این سالها بهسختی روی پای خودش ایستاده به سمت بحران رفته است. همین سینما مجبور شده سرمایه اش را از نهادهای خاص تامین کند و یا به پولهای عجیب غریب و بدون منبع متوسل شود.
اگر این داستان ادامه پیدا کند باید بهزودی کرکره سینمای مستقل و بخش خصوصی را پایین بکشیم و همه چیز را تعطیل کنیم. تعجب من این است که چرا مسئولان دولتی به این نفوذ خسارتبار و نابودکننده توجه نمیکنند؟ چرا مراجع صنفی چون شورای عالی تهیه کنندگان و کانون کارگردانان نسبت به این پدیده بیتوجه هستند؟
نکته حیرتآور دیدن چهرههایی شاخص در ترویج چنین محصولاتی است. این افراد غالباً موجهاند و گاه مسئولیتهای اساسی در برگزاری مهمترین جشنوارهها را در بخشهای مختلف سینما بر عهده دارند. مجموع این داستان برای من یک علامت سئوال است؛ اینکه ادامه این روند چه بر سر سینمای ایران خواهد آورد؟
ما این فعالیت را در تلویزیون هم شاهدیم؛ اینکه بهتدریج تلویزیون در انحصار این سرمایهها قرار میگیرد و حاصل کارشان این است که محصولات و پروسه تولید را گران کنند.
* در روزهای گذشته بحث شرکت در مراسم افطاری رئیسجمهور و یا تحریم آن داغ بود. تعدادی از هنرمندان در این مراسم حضور پیدا کردند و تعدادی هم این دعوت را رد کردند. دیدگاه شما نسبت به این اتفاقات و موضعگیریهای هنرمندان نسبت به مسائل سیاسی از این دست چیست؟
اعتراض به بیعدالتی و ناحقی حق هر ایرانی است، اما نخبگان وقتی اعتراض میکنند طبعاً باید سنجیدهتر عمل کنند. این شکل از اعتراض غیر از دودستگی و آشفتگی عارضه دیگری ندارد. کسی که اعتراض میکند باید با شهامت از شهرت و نفوذش استفاده کند. چنین افرادی باید حضور پیدا کنند و نظرشان را مستقیم و بیپروا ابراز کنند.
قهرکردن آن هم درشرایطی که یک سال قبل اکثریت همین دوستان با حرارت به رئیسجمهور محبوبشان رأی دادهاند عجیب و غریب است. این نوع رفتار معقول نیست. بسیاری از رفتارها و اظهارنظرهایی که در سالهای اخیر از سوی سلبریتیها و بازیگران درجه دوم و سوم در فضای مجازی دیده شده مضحک است.
این افراد در برخورد با تناقضات سیاسی دچار افراط و تفریط هستند و از منطق رفتاری واقعی خود فاصله گرفتهاند. شاید دلیلش این باشد که ما جنبه استفاده از فضای مجازی را نداریم . شخصاً هیچگاه این فضا را دوست نداشتهام و کمتر در آن حضور پیدا کردهام. یک جور رفتار پوپولیستی در دنیای مجازی حاکم شده که در مواقع خاص و در شرایط بحرانی آن را به خوبی میتوان دید. عقیده دارم که هنرمند یا نباید وارد سیاست شود و یا اگر وارد این حوزه شد، باید با تعمق و تفکر بیشتری درباره آن اظهار نظر کند.
افرادی که هر روز رنگ عوض می کنند و خود را طرفدار محرومان توصیف میکنند و پستهای اینستاگرامی و فیسبوکی و تلگرامیشان را با این مضمون پر میکنند همان کسانی هستند که به ظاهر طرفدار محرومان هستند اما زندگی بسیار متفاوتی نسبت به آنها دارند.
اگرچه به شخصه به فاصله طبقاتی معترض هستم و معتقدم این حق طبیعی همه است که خوب زندگی کنند، اما مخالف موجسواری هستم. ناتوانی دولتیها در بسیاری از زمینههای مهم اجتماعی و سیاسی کاملاً آشکار است، اما وقتی بحرانهای عمیق پیش رو و تناقضهای قدرت را در سیاست حاکم می بینیم، این جهتگیریهای عوامانه و فرصتطلبانه پسندیده نیست. البته اگر کمی دقیقتر شویم معلوم خواهد شد که ریشه این هجمهها به دولت و دولتیها از کجا نشات میگیرد. من بهشخصه نمیتوانم بپذیرم که برخی اهالی سینما تا این حد نگاهشان به مسائل سیاسی و اجتماعی و تناقضاتی که در اطراف آنها وجود دارد، سطحینگر و پوپولیستی شده باشد.
دیدگاه تان را بنویسید