ژان والژان با ماشین لاکچری آمد
علی پاکزاد طی یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: «کاش دستکم در دنیای هنر، ابزار هنری را تبدیل به کالای لوکس نمیکردند. نباید به بهانه نمایشهای پُر از زرقوبرق که معلوم نیست هزینه آنها از کجا میآید و به کجا میرود، سرِ مردم را با تیغِ گیشه بُرید و بعد هم حق و حقوق خانمها و آقایان مدافع طبقه مستضعف را داد، تا خوش باشند و بر تعداد فالوورهایش بیفزایند، آن هم از جیب مردم بینوا.»
اعتمادآنلاین| علی پاکزاد: نمیدانم چرا در دنیایی زندگی میکنیم که پُر از زد و بند است و دستآخرش همه اهالی مافیایی آن به روی آدم میخندند. انگار نه انگار که اتفاقی رخ داده است. عادت قشنگی نیست که در فضای مجازی، از پشت پنجره خانههای لاکچری خودمان برای دولت و سایرین خط و نشان بکشیم و به وقتش در صف تقسیم غنایم و جنگ فقیر و غنی، بر گرده مردم سوار شویم.
کاش دستکم در دنیای هنر، ابزار هنری را تبدیل به کالای لوکس نمیکردند. نباید به بهانه نمایشهای پُر از زرقوبرق که معلوم نیست هزینه آنها از کجا میآید و به کجا میرود، سرِ مردم را با تیغِ گیشه بُرید و بعد هم حق و حقوق خانمها و آقایان مدافع طبقه مستضعف را داد، تا خوش باشند و بر تعداد فالوورهایش بیفزایند، آن هم از جیب مردم بینوا.
این نمایشهای لاکچری حالا شدهاند از این دست. در این اوضاع وخیم اقتصادی، با سرمایههای غیبی، سالنهای پرتفاخر و دوستان از ما بهتران، یکی یکی از راه میرسند و بدون دردسر و زحمت میروند روی صحنه با قیمتهایی نجومی برای بلیت! انگار گوجهفرنگی یا دلار یا سکه است که نظارتی نداشته باشد و درهم فروش برود! بینوایان را چه کسی میسازد و فلسفه قصه بینوایان در این روزگار دردمند چیست که برای نشان دادن آن باید برویم در یک هتل مجلل و ژان والژان و کوزت و تناردیه و بازرس ژاور را برخلاف ذات قصه، لاکچری تماشا کنیم؟!
غمانگیز است که اقلیتی مرفه و بدون دردِ هنر، بیایند تا زندگی شما را به نمایش بگذارند و به خورد خودتان بدهند و یک آب هم رویش بخورند و در خفا به من و شما بخندند و بروند سراغ پروژه پولساز بعدیشان. پول همهچیز را فتح کرده است. حالا نوبت سنگر مقدس تئاتر است. دیروز نوبت شبکه خانگی بود. روزِ قبلتر تلویزیون، قبلترش سینما، یک روز آنورتر کنسرت و موسیقی. شاید زمان آن فرا رسیده که هنرمندان متولی هنر شوند و هنر برای هنر شود و نه برای پشتپردهها و اسرار مگویی که نمیتوان نوشت و گفت...
منبع: روزنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید