روایت امیریوسفی از آنچه سینما را از انحصار سرمایه خارج کرد
محسن امیریوسفی معتقد است: ورود دیجیتال به سینمای ایران و کشمکش بین این پدیده نوظهور با سینمای آنالوگ نشان دهنده برتری و پیروزی اندیشه بر ابزار بود که نگاه عادلانهتری را به سینمای ایران وارد کرد تا جایی که سینما از انحصار سرمایه خارج شد و در دسترس اندیشه قرار گرفت.
اعتمادآنلاین| مدرسه ملی سینمای ایران بنا دارد همایش بین المللی «سینما در عصر دیجیتال» را از تاریخ 21 تا 23 آبان ماه در مرکز همایشهای کتابخانه ملی ایران برگزار کند. در این همایش ورود بیش از دو دهه دیجیتال به سینمای ایران بررسی میشود و قرار است بر اساس برنامههای علمی طراحی شده، چشم انداز ورود دیجیتال همزمان با پیشرفت تکنولوژی با حضور میهمانان داخلی و خارجی مورد بحث و تبادل نظر قرار گیرد.
محسن امیریوسفی رئیس کانون کارگردانان خانه سینما در گفتگو با ایسنا درباره دستاوردهای ورود دیجیتال به سینمای ایران صحبت کرد.
این کارگردان در ابتدا با اشاره به ورود دیجیتال به سینمای ایران گفت: بررسی بیش از دو دهه ورود دیجیتال به سینمای ایران نشان دهنده سرعت تغییرات و حرکت به سوی مدرن شدن در همه ابعاد مختلف زندگی از جمله سینما بوده است و این تاثیر به خصوص در حوزه فیلمبرداری، تدوین و صدا و امور فنی به خوبی مشهود است. در همان زمان بسیاری درباره ورود دیجیتال و توجه به این مطلب که حس و حال فیلمبرداری با دوربین های آنالوگ بیشتر است و یا اینکه کار تدوین با میز موویلا مزه بهتری دارد سخن می گفتند. اما این حس و حال قبل از اینکه بخواهیم عاشقانه درباره سینما حرف بزنیم از بین رفت و اساسا این موضوع از جذابیتهای سینما است. در سینما آنچه به عنوان ابزار به دست می آید بیتعارف و بسیار قاطعانه مواردی را که باید حذف کند به راحتی از میان برمی دارد و دیجیتال هم باید به سینما وارد می شد که شد و پیش از اینکه به خود بیاییم، سینما را در ریل خود قرار داد.
وی ادامه داد: البته نسل جوان فیلمساز، انسداد و یا محافظه کاریای که در نسل ما وجود داشت را نداشتند و مدام با تغییراتی که صورت می گرفت خودشان را همراه میکردند و به همین دلیل است که فیلمسازان فیلم کوتاه و مستند در استفاده از ابزاری که دیجیتال در اختیار آنها گذاشته است، بهتر عمل کردهاند. در واقع با فیلمسازی ارزان تر توانستند خلاقیت خود را بیش از پیش به کار بگیرند و خب این اتفاق در سینمای بلند دیرتر رخ داد. البته ناگفته نماند عباس کیارستمی به عنوان یکی از فیلمسازان باهوش در عرصه سینمای بلند، سراغ دیجیتال رفت و فیلم «دَه» را ساخت. نکته جالب اینکه این فیلم را به غیر از دوربین کوچک دیجیتال، با هیچ دوربین دیگری نمی توانست بسازد چون یک فیلم را 10 دقیقه بدون کات تصویربرداری کرده بود و غیر از دوربین دیجیتال هیچ دوربین فیلمبرداری دیگری نمیتوانست چنین امکانی به فیلمساز بدهد. از همین رو به نظر من دیجیتال مانند یک پیام آور در عصر مدرن بوده که از آسمان در اختیار نسل جوان قرار گرفت.
کارگردان فیلم «آشغال های دوست داشتنی» اضافه کرد: با این اوصاف معتقدم ورود دیجیتال به سینمای ایران و کشمکش بین این پدیده نوظهور با سینمای آنالوگ، نشان دهنده برتری و پیروزی اندیشه بر ابزار بود که نگاه عادلانه تری را به سینمای ایران وارد کرد تا جائیکه سینما از انحصار سرمایه خارج شد و در دسترس اندیشه قرار گرفت.
امیریوسفی در پاسخ به این سوال که روشهای قصه گویی در عصر سینمای دیجیتال دستخوش چه تغییراتی شده است، گفت: وصل کردن متن به ابزار فیلمسازی با ایده، خلاقیت و اثری که فیلمساز از آب در می آورد، ارتباط مستقیم دارد و باید دید تصمیم فیلمساز با ابزار دیجیتالی که برای به تصویر کشیدن ایده خلاقی که در ذهن دارد، چیست؟ و من معتقدم کار با دیجیتال برای خلق ایدهها شرایط بهتری فراهم کرده است.
این فیلمساز که تجربه ساخت فیلم با سینمای آنالوگ را داشته و سپس به دنیای دیجیتال ورود پیدا کرده و دیگر فیلمهای خود را با ابزار پیشرفته کارگردانی کرده است، بیان کرد که سینمای دیجیتال به حوزه پخش فیلمهای ایرانی در عرصه بینالملل خدمت بزرگی کرده است و در توضیح گفت: در گذشته پخش کنندگان سیما با ارائه نسخهای از آثار در بازارهای فیلم بین الملل، معرف سینمای ایران بودند. گویی با پخش و معرفی آثار در صدد خلق یک حماسه بودند که البته کاری سخت بود. اما دنیای دیجیتال کار را آسان کرد و در حال حاضر با یک فلش یا یک هارد و حتی کلیک بر روی یک لینک می توان فیلمها را به بازار عرضه آثار ارائه داد.
کارگردان فیلم «خواب تلخ» متذکر شد: نکته مهم این است که به اعتقاد من پس از گذشت سالها از ورود دیجیتال به سینما همچنان تعاریف ما از این پدیده نوظهور اشتباه است و فکر میکنیم دیجیتال صرفا کار فیلمسازی را آسان کرده است و به تبع از مابقی امکانات آن بهره نمیبریم. در واقع می خواهم بگویم که دیجیتال را در آغوش نگرفتهایم و همچنان با دیده تردید به آن نگاه می کنیم. البته در حوزه سینمای کوتاه و مستند چنین نیست و من امیدوارم فیلمسازان فیلم کوتاه که میخواهند آثار بلند خود را بسازند به درستی بتوانند تجربه های خود را منتقل کنند.
وی در ادامه با اشاره به تفاوت مخاطبان در سینمای آنالوگ با دیجیتال گفت: بالا رفتن کیفیت فیلم دیدن، وجود سالنهای مجهز با صندلیهای بهتر از نکات مهم توجه به مخاطب در عصر دیجیتال است. اما مسئله حضور مخاطب و میزان استقبال از سینما به موضوع در دسترس قرار گرفتن آسان سینما با دیجیتال ربطی ندارد و کمبود مخاطب در سینما به دلیل بهره نبردن از داشتههای سینما در گذشته است. به این معنا که سینمای ایران از الگوهای مناسب سینمای قبل و بعد از انقلاب به خصوص سینمای تجاری قبل از انقلاب و سینمای پلیسی، جناحی و معمایی بعد از انقلاب استفاده درست نکرده است. مثلا فیلم «عقابها» بعد از انقلاب 8 میلیون قطعه بلیت فروخت. ولی در حال حاضر پرفروش ترین فیلم روی پرده تقریبا یک سوم این تعداد قطعه بلیت فروخته است در حالی که با توجه به رشد جمعیت اگر نسبتی میان قطعات بلیتهای فروخته شده در آن زمان با امروز را در نظر بگیریم، باید 20 میلیون قطعه بلیت به فروش رفته باشد.
محسن امیر یوسفی در پایان صحبتهای خود با اشاره به برگزاری همایش بین المللی سینما در عصر دیجیتال گفت: برگزاری این همایش برای اهالی فن ، سینماگران و دانشجویان مفید است اما به اعتقاد من همایش بزرگ در عرصه دیجیتال را مردم با گوشیهای خود خلق کردند و من امیدوارم مباحث و مقالاتی درباره حضور و جایگاه مردم در عصر دیجیتال در این همایش مطرح شود.
منبع: ایسنا
دیدگاه تان را بنویسید