بیزارگیتی مستندساز مطرح کرد؛
عدم تناسب بودجهها با تولید فیلم مستند
آزاده بیزار گیتی مستندساز معتقد است: متاسفانه بودجهای که به آثار مستند تخصیص داده میشود در برابر تلاش و مشقتی که هر اثر مستند دارد، بسیار ناچیز است. به هیچ وجه بودجههای ساخت مستند در تناسب با ساخت و تولید هر اثر مستند نیست و معیشت مستندسازان بسیار به سختی میگذرد.
اعتمادآنلاین| این مستندساز که با مستند «اهل آب» در جشنوارهی اخیر حقیقت حضور داشت و با این مستند دیپلم افتخار بهترین مستند کوتاه را به دست آورده است؛با اشاره به اینکه "متاسفانه بودجهای که به آثار مستند تخصیص داده میشود در برابر تلاش و مشقتی که هر اثر مستند دارد، بسیار ناچیز است"به ایسنا گفت: من فکر میکنم با توجه به بودجههایی که در نظر گرفته میشود، آنچه که موجب میشود، هر مستندساز حرفهای، منظورم کسی است که سالهاست مستند میسازد و مستند مساله و دغدغهاش است و از طریق ساخت مستند ارتزاق میکند. کسی که هدف، عشق و رسالتش ساختن آثار مستند است،قلب و پاهایش برای ادامه مسیر،تنها با نیروی عشق است که گرم میشود.
او ادامه داد: واقعیت این است که مستند ساختن، عرق جبین ریختنهای بیشماری دارد، در واقع هر مستندی از انتخاب ایده، پرورش ایده، پژوهش و فیلمنامه تا مراحل تولید، فیلم برداری و پس تولید مراحل سخت و طاقت فرسایی دارد. متاسفانه با این وجود در اکثر مواقع ، به جد دستمزد یک مستند شاید به یک هفتم دستمزدی نرسد که به یک تله فیلم اختصاص داده میشود؛ تله فیلمی که گاهی وقتها فرضا به یک بار دیدنش هم نمیارزد.
کارگردان «اهل آب» معتقد است: واقعیت این است که این مسیر با توجه بیشتر مدیران مرکز گسترش و شبکهی مستند به عنوان نهادهای مهم تصمیمگیری در عرصهی سینمای مستند و توجه به معیشت مستندسازان بهتر خواهد شد.
وی ادامه داد: با توجه به اینکه سالهاست در عرصه سینمای مستند شرایط همکارانم را میبینم که با چه عشقی برای ساختن مستندشان از جان مایه میگذارند و حیات زیستی یک ملت را به واسطه آثارشان ثبت می کنند، به هیچ وجه بودجههای ساخت مستند در تناسب با ساخت و تولید هر اثر مستند نیست و معیشت مستندسازان بسیار به سختی میگذرد.
او افزود: با این همه شور و عشق که در رگهای مستندسازان این مرز و بوم جاری است؛ بیشک وقت آن رسیده که این روزها، بیش از پیش معیشت آنها مورد توجه قرار گیرد تا ما شاهد مستندسازان خلاق و پویا و مستندهای خلاقانه و پویا و موثرتر در عرصه سینمای مستند باشیم. بیشک مستندسازان خلاق و مسئولی که با بودجههای نهچندان مقبول ناچار به تولید آثار هستند و مدام نگران و دلمشغول اجاره خانه و دستمزد عوامل وزندگی روزمرهشان باشند بیشک؛ پس از مدتی از پویایی و خلاقیت باز میمانند و این حیف است؛ خیلی حیف و همهی ما مسئولیم. واقعا جا دارد به واسطه بودجههای متناسب شرایط بهتری برای مستندسازان و معیشت انها بسازیم. مستندسازانی که خود تلاش میکنند تا با آثارشان جهان بهتری بسازند. شک ندارم، جهانی که به مستندسازان ارزش و احترام در خورشان را قائل است، جهانی است که میخواهد و آرزو دارد به واسطه مستندسازانش جهان بهتری بسازد. خلاصه اینکه هنوز خیلی کار داریم تا وضعیت ایده آل. با این همه با تمام وجودم روزهای بهتری را آرزو دارم، چرا که آدمی به امید زنده است.
آزاده بیزارگیتی در ادامه دربارهی جشنواره حقیقت سپری شده، گفت: جشنوارهی حقیقت بعد از گذر دوازده دوره بیتردید به یکی از مهمترین جشنوارههای مستند ایران بدل شده است. جشنوارهای که علاوه بر ارتباط جهانی و نمایش فیلمهای به روز مستند جهان ، فرصتی است تا یک سال از سینمای مستند ایران را در آن رصد کنیم و محفلی تا نتیجهی تلاش و زحمات همکارانمان در سینمای مستند ایران به تماشا بنشینیم. همچنین این جشنواره با گزینش و نمایش آثار مستند سینمای ایران و با یاری مستندسازان بی شک تا حدودی به نمایش و ثبت حیات اجتماعی یک دورهی تاریخی این سرزمین کمک میکند.
او ادامه داد: از سویی بیتردید جشنوارهها اگر صرفا به هدفی تک ساحتی برای فیلمسازان بدل نشوند؛ فضای پویایی برای همگرایی و رصد سینمای مستند ایران و جهان به شمار میآیند. خصوصا زمانی که پیشکسوتان سینمای مستند و مستندسازان جوان حرفهای در کنار هم آثارشان انتخاب و به نمایش در میآید، برای من به شخصه بر جذابیت هرجشنوارهای میافزاید. همکارانی که هر یک حرفهایهای سینمای مستند هستند و باعشق و خون دلخوردن و با هدف اگاهی بخشی سینمای شریف مستند را انتخاب کردهاند و محصول تلاش خود را بر پردهی اکران، نفس به نفس همکارانشان و مخاطبان فهیم سینمای مستند به تماشا مینشینند و این چرخهی نمایش آثار را در جشنوارهها ارزشمندتر میکند؛ خیلی ارزشمند.
آزاده بیزارگیتی درباره حضورش در جشنواره حقیقت امسال گفت: من هم که پیش از این با آثار دیگری از قبیل «فصلی دیگر»، «فرشتهای روی شانهیراست من» ، «سپیده دمی که بوی لیمو می داد» و «نیمهی پنهان ماه» درجشنواره حقیقت، شرکت داشتهام. اینبار با مستند « اهل آب» در جشنواره شرکت داشتم.
این کارگردان درباره فیلم «اهل آب» نیز گفت: «اهل آب» مستندی مینیمال با بیانی نسبتا شاعرانه است که زندگی روزمرهی زنی در جزیرهی هنگام را روایت میکند که با تلاش به معاش خانوادهاش کمک میکند. این مستند صدای زندگی این زنان است. زنانی که دل به دریا میزنند برای نان، برای زندگی ... .
اوگفت: مثل همیشه دغدغهام وضعیت انسان معاصر بوده است و مثل خیلی وقتها شرایط زندگی زنان مسالهی مهم زندگیام. در این اثر هم سعی کردهام اندیشهام را سبک و سیاقی که از نگاه شخصیام به جهان برمیآید به تصویر بکشم. یک جور شاعری کردن با تصاویر، با زندگی...! حقیقت رنج را به زیبایی دیدن...!
کارگردان «نیمهی پنهان ماه»درباره وضعیت اکران فیلمهای مستند گفت: طبعا در سالهای اخیر برای اکران فیلم های مستند برنامهریزیهایی آغاز شده است و ما علیرغم جشنوارهها به ویژه جشنواره حقیقت که از عرصههای معتبر سینمای مستند است، در بخش سینمای هنر و تجربه، شبکه مستند،خانه هنرمندان و خانه سینما شاهد تلاشهایی هستیم برای این که اکرانهای متعددی برای فیلمهای مستند در نظر گرفته شود.
او با بیان اینکه "من شخصا یکی از جذاب ترین و موثرترین اکرانهای فیلم را در حوزههای دانشگاهی میدانم" افزود: با توجه به اینکه بسیاری از مستندهای من از عقبه پژوهشی بهرهمند هستند، میتوانم به جد بگویم بخشی از اکرانهایم را به شکل آکادمیک، زمانی داشتم که به شکل موضوعی در دانشگاهها نمایش داده شده است و با دانشجویان علوم اجتماعی، مردمشناسی، انسانشناسی، تاریخ و حوزههای دیگر فیلم را تماشا کردیم. فکر میکنم اینها همان جاهایی هستند که آثار مستند باید به نمایش در می آیند تا ارتباط بین مستندساز و انسانشناسان و دیگر متخصصان به شکل بهتری برقرار شود و این حلقه، حلقه موثرتری شود، چرا که مستندسازان سعی میکنند به واسطه آثار مستندشان آگاهیبخشی کنند و این همکاری حلقهی مستندسازان و متخصصان و اساتید و دانشجویان برای رسیدن به راهکارهای درست و پراگماتیک چقدر خوب است.
وی ادامه داد: همچنین این آگاهیبخشی از سوی انسانشناسان، علاقهمندان و متخصصان علوم اجتماعی نیز مورد بازبینی قرار میگیرد و آنها بیشتر متوجه میشوند که در گوشههای سرزمین مان چه اتفاقهایی میافتد. در این صورت مستندسازان و انسان شناسان باکمک هم می توان از سینمای مستند و تاثیرگذاری آن بهرهمند شوند؛ روشی که تاثیرگذاری و هدفگزاری سینمای مستند را دو چندان کند.
کارگردان «فرشتهای روی شانهی راست من» افزود: همچنین اکرانهایی که به شکل گستردهتری هم باب شده است، علی رغم کاستیهای موجود بسیار موثر است، چون سینمای مستند را بیش از گذشته بر سر سفره فرهنگی مردم پهن میکند و آنها را با زوایای مختلف سینمای مستند ایران و جهان آشنا میکند. امروز با اکرانهایی که صورت گرفته مستند دیگر در ذهن مردم فقط در مستندهای حیات وحش گونه، خلاصه نمیشود. حالا با گسترش نمایش آثار مستند، تماشاگران مشتاق ما میدانند؛ سینمای مستند گونههای متفاوت و اهداف بسیار والایی دارد. مستندسازان و سینمای مستند با یکدیگر تلاش میکنند که به واسطه آثار اجتماعی،تاریخی، آرشیوی، شاعرانه و یا فیلم و مقالهها با نگاه منحصربه فرد دوربین مستند و مستندسازان صاحب سبک، جهان را دوباره ببیند و جهان بهتری بسازند. همچنین این دوباره دیدن جهان را در چرخههای اکران با مردم بیشتری در میان میگذارند تاجهان پیرامونمان بهتر دیده و فهمیده می شود.
او ادامه داد: مستندهایی که سعی میکنند با توجه به حاشیهها، به زندگی انسانهای پیرامون نوری برتاریکیها و حاشیهها بیافکنند تا جهان جای روشنتری شود...! این آرزوی ماست. ما مستندسازان با همین آرزو و امید است که سختیها را به جان میخریم و روزها و ماهها و گاه سالها از انتخاب موضوع ، پژوهش تا طراحی فیلم و .... از جان ، روح و زندگیمان مایهمیگذاریم؛ تنها همچه هدف والایی ارزش این تلاشها را دارد. کاش آرزومان متحقق شود... کمی تنها کمی...!
آزاده بیزارگتی با اشاره به اینکه "جایی پیش از این گفته بودم مستندسازان فرشتگانی هستند برای نجات جهان" افزود: این ادعای زیادی نیست؛ واقعا اگر تلاش مستندسازان در آثارشان خصوصا آثار اجتماعی، آثار تاریخی که لایههای اجتماعی دارد و همچنین آثار مردم شناسی، محیط زیستی و بسیاری دیگر از گونههای مستند را ببینیم، متوجه میشویم که چطور مستندسازان سعی میکنند با مشقت واقعیت جهان را به شکل خلاقانه بازنمایی کنند و با مخاطبانشان در میان بگذارند، تا بتوانند به واسطه این آثار، رسالت خودشان که تغییر جهان است را ایفا کنند.
به گفته این مستندساز؛ جامعهای که بتواند آثار مستند بیشتری داشته باشد، به ساخت و تولید مستند اهمیت قائل شود و اکرانهای مستند بیشتری داشته باشد و خلاصه اینکه توجه به سینمای مستند در آن بیشتر باشد و توجه جامعه را هم نسبت به این سینما حساس کند و مستند را که بسیار نگاه سازندهای دارد، جامعه پویا تری خواهد بود.
کارگردان «سپیده دمی که بوی لیمو می داد» با بیان اینکه "فرهنگسازی تهیه بلیط برای نمایش فیلمهای مستند، کمترین قدردانی از یک مستندسازی است که فیلمش به اکران در میآید" افزود: موضوع مهمی که باید در اکرانهای فیلمهای مستند درباره آن صحبت شود، این است که نمایش فیلمهای مستند نباید رایگان باشد و باید همانطور که فیلم مستند ارزشمند است و سعی میشود سینمای مستند به سفره فرهنگی مردم راه پیدا کند،برای اکران آن مانند تماشای فیلم داستانی تهیه بلیط فرهنگسازی شود، چرا که در بسیاری از مواقع فیلمهای مستند بسیار پیشروتر، جسور تر و موثرتر از سینمای داستانی امروز است و قابلیت جذب مخاطب را دارد. اصلا قدمی جلوتر برویم بیاییم با اکران گستردهی آثار مستند سلیقهی مخاطبان و ذائقهشان را متنوعتر کنیم و تغییر دهیم. شک نداشته باشیم با تماشای آثار مستند میتوانیم در بسیاری از موارد فرهنگسازیکنیم. هر مستند همچون کتابی مصور تاثیرگذار است و صد البته بسیاری وقتها تاثیری که از یک اثر مستند برمیآید از هیچ اثر هنری دیگری شاید برنیاید...
آزاده بیزارگیتی درباره حضور فیلم مستند در جشنواره فجر نیز گفت: طبعا سینمای مستند هم باید در جشنواره فجر حضور داشته باشد. ما هم مثل تمام جشنوارههای بزرگ جهان زمانی میتوانیم پویاتر باشیم که سینمای مستند را کنار سینمای داستانی در جشنوارههای معتبرمان داشته باشیم. جشنوارههایی همانند کن، برلین که در واقع اعتبارشان در کنار سینمای مستند شکل میگیرد. در جشنوارههای بزرگ جهان به مستند توجه میشود و جای ارزشمند خود را دارد.
او ادامه داد: فکر میکنم بهتر است که مسئولین و دستاندرکاران جشنواره فجر به شکل مدون و مسئولانه با استفاده از دستاندرکاران و حرفهایهای مستند برنامه ریزیهای درستی برای حضور سینمای مستند در جشنواره فجر داشته باشند تا هر ساله ما مستندسازان با تغییر قوانین روبهرو نشویم و هرساله همچون فرزند ناخواندهای با این سوال بدیهی مواجه نشویم که آیااصلاوجود سینمای مستند در فجرضرورتی دارد یا خیر؟ مستند و مستندسازان برای بهبود اوضاع جهان مهماند و این ضرورت باید تفهیم و احساس شود. انها سعیمیکنند بین انچه که هست و ان چه که نیست تناسب ایجاد کنند.
این کارگردان با بیان اینکه «سینمای مستند از سینمای داستانی ایران جدا نیست» گفت: طبیعی است که سینمایی که هنوز باید برای آن فرهنگ سازی شود، در هر جشنوارهای که جای نمایش و دیدن آثار مستند در آن وجود دارد و میتواند به فرهنگسازی و نمایش آثار مستند کمک کند، حضور داشته باشد. کما اینکه در سالهای اخیر نیز بسیاری از مخاطبان جدی سینما به تماشای آثار مستند در جشنواره فجر نشستند.
آزاده بیزارگیتی در ادامه بیان کرد: با این حال در دو سال گذشته که در مقام هیئت انتخاب بخش مستند جشنواره فجر بودم، علی رغم تلاش هایی که بسیاری از مدیران و دستاندرکاران سینمای مستند در این زمینه داشتند؛ از پس تلاشها سرانجام میدیدیم که زمانی که برای اکران فیلم مستند درنظر گرفته میشد و بدترین زمان اکران است. با این وجود مستندها تماشاچیان خود را داشتند. در واقع داریم کم کم فرهنگسازی میکنیم و این خوب است اما به قدمهای بلندتر و مستمر و طولانی مدت و مستمر نیاز داریم. این گامهایی قدم به قدم درجهت فرهنگ سازی برای حضورو درک ضرورت است سینمای مستنداست.
این مستند ساز با بیان اینکه «به نظر من اساساً مستند ساختن یا به تعبیری مستند خوب ساختن زائده نوعی جسارت است» افزود: هر کسی حاضر نیست که مشقت، عرق جبین ریختن، تلاشها، شهرت کم و دستمزد ناچیز را به جان بخرد تا بتواند اثر مستندی خلق کند، که صدای بی صدایان باشد و صدای آدمهای درحاشیه را به گوش بقیه برساند و به واسطه آثار مستندش نوری در تاریکی ها بتاباند. فکر میکنم هر کسی که به شکل حرفهای پا به عرصه سینمای مستند و تولید مستند میگذارد، در وجود خودش جسارت را احساس میکند و آن را در آثارش را متبلور میکند. به هر حال محدودیتهایی نیز وجود دارد.
او ادامه داد: من معمولا سعی میکنم آنقدر مسئولانه فیلمهایم را بسازم که حرفی را که باید بزنم با بیان متفاوت بزنم. واقعیت این است که شنیدن حقیقت برای بعضیها سخت و تلخ است، اما اگر مخاطبان، مدیران و... بدانندکه به راستی مستندسازان ( اعوذبالله)بی هیچ تشبیهی رسولانی هستند که تلاش کنند که به واسطه آثارشان جهان بهتری بسازند، آن وقت تحملشان بالاتر میرود ، خط قرمزها کمترمیشود و آن وقت میتوان آثار خلاقانه و پویا تری داشته باشیم.
کارگردان «فصلی دیگر» در پایان گفت: من در تمام آثار مستندم آنچه که برایم اهمیت دارد، وضعیت انسان معاصر خصوصاً زنان است و ردپای این موضوع را میتوان در تمام آنها دید. آرزو دارم بعد از دیدن مستندهایم، مخاطبانی که آنها را میبینند، همان آدمهای قبلی نباشند و با جهان جدیدی روبرو شوند و نگاه مسئولانهتری به جهان پیرامونشان داشته باشند؛ بدانند که با مشارکت و همدلی میتوان جهان بهتری ساخت. من هم مانند مابقی همکاران به شدت با مشقت و عشق و قلبم آثارم را میسازم و امیدوارم مخاطبانم هم با قلبهایشان به تماشای آثارم بنشینند. امیدوارم که با آثار مستندم بتوانم کمی از دینم را به انسان ادا کرده باشم. به امید روزهای بهتری برای مستندسازان سرزمینام. روزهای روشن...!
منبع: ایسنا
دیدگاه تان را بنویسید