حمیدرضا ششجوانی، عضو دبیرخانه اقتصاد فرهنگ با ارزیابی عملکرد وزارت ارشاد در گفتوگو با اعتمادآنلاین:
وزارت ارشاد یگانه مرجع متولی فرهنگ و هنر نیست/ بهنظر میرسد سیاستگذار ارشاد همان ذینفع بازار است/ امکانات در تهران متمرکز شده است/ ارشاد با وجود نهادهای موازی اقتدار ندارد
حمیدرضا ششجوانی، عضو دبیرخانه اقتصاد فرهنگ در ارزیابی عملکرد ارشاد گفت: «وزارتخانه دچار شکست دولت است. به معنی اینکه در برخی موارد به نظر میرسد سیاستگذار، همان ذینفع بازار است. یعنی کسی که سیاستگذاری میکند خودش در بازار نقش دارد، گرچه نقشش پنهان است، اما به هر حال نقش دارد.»
اعتمادآنلاین| هرچند که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بهعنوان تنها متولی فرهنگ و هنر در کشور شناخته شده، اما همچنان انتقادهایی به حضور دستگاههای فرهنگی دولتی و غیردولتی که علاوه بر ایجاد چنددستگی در فعالیتهای فرهنگی و هنری، بخش قابلتوجهی از بودجه فرهنگ و هنر نیز به آنها تخصیص داده میشود مطرح است. حمیدرضا ششجوانی، مشاور اقتصاد فرهنگ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در گفتوگویی با اعتمادآنلاین با اشاره به این موضوع گفت: «در این مورد باید دید آیا وزارت فرهنگ و ارشاد یگانه مرجع اجرای قانون در کشور است یا دیگرانی هم هستند که کار موازی میکنند؟»
عضو دبیرخانه اقتصاد فرهنگ با بیان اینکه نهادهای بسیاری در کنار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت می کنند، گفت: «وزارت فرهنگ و ارشاد قرار بوده به عنوان بازوی اجرایی حاکمیت و در نقش دولت در بخش فرهنگ فعال باشد، اما انگار این وظیفه حاکمیتی تنها بر عهده وزارت فرهنگ و ارشاد نیست و دیگرانی هم از شورای عالی انقلاب فرهنگی گرفته تا قوه قضاییه، حوزههای علمیه و سازمان تبلیغات هستند.»
وزارت ارشاد رقیبان بسیاری دارد
این پژوهشگر اقتصاد هنر، درباره ارزیابی عملکرد این وزارتخانه گفت: «متغیرهای بسیاری در عملکرد ارشاد نقش دارند، آیا وظیفهای که به این وزارتخانه سپرده شده روشن و واضح است یا نه؟ بودجهای که برای این وظیفه در نظر گرفتهاند همخوانی دارد یا نه؟ رقیبانی که وظایف مشابهی بر عهده دارند چه در لایه حاکمیت و چه در لایه دولت و نهادهای عمومی چه میزان نفوذ دارند؟ شما به بودجه معاونتهای فرهنگی هنری شهرداری شهرهای بزرگ یا برخی نهادهای حاکمیتی نگاه کنید.»
به باور ششجوانی که از بنیانگذاران رشته اقتصادهنر در دانشگاههای ایران است، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پول چندانی در بساط ندارد و وظایفی که به عهده دارد ورای طاقت بدنهاش است.
او در اینباره گفت: «بودجه فرهنگیِ سالانه اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی در شهرستانها تقریبا 10 میلیون تومان است. البته مشکل دیگر این است که تمام امکانات در تهران متمرکز شده است. 3 ماه حقوق یک مشاور در وزارت فرهنگ و ارشاد، با بودجه سالانه یک شهرستان برابری میکند. در برخی موارد مشاور پول می گیرد که طرحی بنویسد بدون در نظر داشتن اینکه در شهرستانها عمدتا از نظر مالی امکان اجرا ندارد.»
این عضو پیوسته انجمن جهانی اقتصاد فرهنگ، درباره بحث سیاستگذاری که فعالیت تخصصی او در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بهشمار میرود، بیان کرد: «وزارتخانه دچار شکست دولت است. به معنی اینکه در برخی موارد به نظر میرسد سیاستگذار، همان ذینفع بازار است. یعنی کسی که سیاستگذاری میکند خودش در بازار نقش دارد، گرچه نقشش پنهان است، اما به هر حال نقش دارد. ضرورت مداخله دولت پیشتر بر اساس شکست کارایی بازار در تولید بهینه هنر توجیه میشد، اما در حال حاضر یکی باید دست دولت بگیرد و بگوید خواهش میکنم مداخله نکن.»
او در اینباره توضیح داد: «مفهومی وجود دارد به نام برونرانی. به این معنی که دولت باید حواس باشد به جایی که به خاطر حضورش بخش خصوصی را بیرون کند وارد نشود. خیلی وقتها کارهایی که تحت عنوان حمایت از اقتصاد هنر در وزارتخانه انجام میشود برونرانی ایجاد میکند. از آنجایی که هنوز استراتژی توسعه کشور در بخش فرهنگ نوشته نشده و حتی خیلی پیش پا افتادهتر از این، آماری از سهم فرهنگ در اقتصاد ملی در دست نداریم، برنامهریزیها مبتنی بر شبهعلم است.»
برنامه ریزیها مبتنی بر شبه علم است
به گفته ششجوانی، شبهعلمهای فراوانی در این حوزه وجود دارد. او در اینباره بیان کرد: «در حوزه اقتصاد فرهنگ و هنر در وزارت فرهنگ و ارشاد با متخصص مواجه نیستیم. یک مشت حرفهای عامیانهای است که حتی ممکن است در دورهمیهای عصرانه آدمهای کوچه و بازار هم بشنویم. به عبارت دیگر برنامهریزی اقتصاد فرهنگ به نحو آزارندهای مبتنی بر علم نیست، مبتنی بر شبهعلم است.»
او این موضوع را دلیلی برای تمرکز حمایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به سلبریتیها دانست و گفت: «با توجه به نبود منخصص، متوجه نیستند بازار هنر به دو بخش بازار همگانی و بازار پُرمایه (سلبریتیها) تقسیم میشود و چون تا به حال در وزارتخانه مدیران به دنبال نمایش کارهایشان بودهاند از بازار پُرمایه که زرق و برق بیشتری دارد حمایت کردهاند، در واقع حمایتها و تلاشهای وزارت فرهنگ و ارشاد در بخش اقتصاد هنر بیشتر به نفع برندگان بوده تا حمایت از بازندگان.»
عضو دبیرخانه اقتصاد فرهنگ، درباره کاهش اقتدار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: «خیلیها هستند که در فرهنگ مداخله میکنند و وزارت فرهنگ و ارشاد یکی از آنهاست. هرچند که عضو کوچکی نیست اما باید بگویم بنا به ساختار نهادی موجود از اول هم اقتدار چندانی نداشته که از دست بدهد.»
او تمرکز بر شفافیت مالی را از مهمترین اقدامات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان کرد و گفت: «گرچه میگویند شفافیت مالی انجام شده و اسناد آن در وبسایت ارشاد است اما مؤسساتی که از بدنه وزارتخانه جدا هستند و پیش از این قرار بوده بازوهای وزارتخانه باشند الان بیشتر وبال هستند. اینها را باید دور بیندازند. اینها بودجه میگیرند و ناکارا هستند که خود همین آگاهی از ناکارایی بخشی از فساد است.»
دیدگاه تان را بنویسید