کد خبر: 280321
|
۱۳۹۸/۰۱/۰۱ ۱۲:۵۰:۰۰
| |

مسعود کیمیایی در یادداشتی مطرح کرد:

کسی که دیگر بهار را باور ندارد+ صوت

مسعود کیمیایی در یادداشتی به بهانه آغاز سال 1398 نوشت: «باید تبریک گفت به بهار، به عشق ، به نسیم. باید تبریک گفت به هفت‌سین، عکس‌های رفتگان روی رف. باید تبریک گفت به دوستان جوان، به رفقای پیرشده دوران مدرسه.»

کسی که دیگر بهار را باور ندارد+ صوت
کد خبر: 280321
|
۱۳۹۸/۰۱/۰۱ ۱۲:۵۰:۰۰

اعتمادآنلاین| علی پاکزاد- خواستن بهاریه از مردی که بارزترین توانایی‌اش در فیلمنامه‌هایش دیالوگ‌ها و مونولوگ‌های خاص اوست، کار دشواری بود. کیمیایی زبان مردم ما را به خوبی می‌شناسد و در ایجاد ضرباهنگ مناسب برای ادای آن مهارت زیادی دارد. اگر تا دیروز پیام او در فیلم‌هایش آرمان‌های ناب ایرانی را به تصویر می‌کشید، اما این‌بار او از شک سخن به میان آورد. شک به بهار و نوروز و.... کیمیایی روزهایش را سخت و مشکوک متصور است و صد البته که وصف حالی است از نمای درونی حال تمام ما ایرانیان. کارگردان مولف ما اینبار نیز آینه تمام‌نمای جامعه خویش است. اما مگر کیمیایی به من چه گفت؟

باید تبریک گفت به بهار، به عشق، به نسیم.

باید تبریک گفت به هفت‌سین، عکس‌های رفتگان روی رف.

باید تبریک گفت به دوستان جوان، به رفقای پیرشده دوران مدرسه.

باید تبریک گفت به عشق‌های به خاک رفته، به عشق‌های از زندگی رفته.

باید تبریک گفت به جای نفس‌های به جا مانده پدر در اتاق زاویه، به مادر، نشسته در گرمای آفتاب کمرنگ و کم‌زور فروردین یا آفتاب افتاده بر سنگ او که نوشته: جهان بی‌تو مهری ندارد...

باید تبریک گفت، اما من به این باید مشکوکم. من این باید را باور ندارم. شاید نباید. نباید. آفتاب گرم و هر چند کم‌زور فروردین را که به درد کسی بخورد شک دارم. من به زیبایی فروردین و نوروز شک دارم. من روزهای سخت مشکوکی را دارم که بهار را باور ندارم.

مسعود کیمیایی

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها