شمس آقاجانی:
مسعود احمدی ناظر دقیق و نگران شعر معاصر است
شمس آقاجانی «مسعود احمدی» را ناظر دقیق و نگران شعر معاصر توصیف میکند.
اعتمادآنلاین| دهم مردادماه مسعود احمدی 76ساله میشود؛ این در حالی است که این شاعر روز 21 فروردینماه 1398 نزدیک منزلش در حین عبور از خیابان تصادف کرد و دچار خونریزی مغزی شد. مدتی در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان بستری بود و این روزها در منزل خود دوران نقاهت را میگذراند.
به گفته حمید احمدی - برادر این شاعر -، حال عمومی او بهتر است و هوشیاریاش از پایه برگشته است، اما طبیعتا زمان میبرد که بهبودی کامل را به دست بیاورد.
حافظه دورش خوب است اما حافظه کوتاه مدتش ضعیف است. صحبت میکند و گاه شعر میخواند اما ممکن است چیزهای نزدیک را مثلا اینکه ناهار چه خورده است، نتواند بگوید یا اسم کسانی را که به ملاقاتش آمدهاند فراموش کند که این موضوع طبیعی است زیرا مدتی در کما بوده است. اما به او بگویی شعر «کوچه» مشیری را بخوان چند سطر را میتواند بخواند.
حال جسمی مسعود احمدی نیز به گفته برادرش پیشرفت کرده است و تمرین میکند تا با واکر راه برود. اما در همه امور به کمک نیاز دارد و نمیتواند مستقلا کارهایش را انجام بدهد.
شمس آقاجانی، به مناسبت زادروز مسعود احمدی، درباره ویژگیهای شعر این شاعر اظهار کرد: ابتدا لازم میدانم که خوشحالی زیاد خود را از دریافت خبر سلامتی شاعر و متفکر دوستداشتی و تاثیرگذار جناب مسعود احمدی، پس از آن حادثه مهیب، ابراز کنم، که درحقیقت برگشت مجدد ایشان است به زندگی و جمع ادبی ما.
او افزود: تکثیر و تکثر متن شاید مهمترین و بارزترین نمود عصر حاضر باشد. اگر بهتعبیر امروزی هر یک از این گفتارها را یک زبان بدانیم، ما درون زبانهای مختلف زندگی میکنیم و میاندیشیم و حرف میزنیم؛ اگرچه ظاهرا از یک زبان واحد برخورداریم.
در یک تقسیمبندی سردستی، شاید بتوان دوران مدرنیسم بعد از نیما را به دو دوره معاصر اول و معاصر دوم تفیک کرد و دوره دوم را بهلحاظ تقویمی از حول و حوش دهه 70 شمسی درنظر گرفت. به این ترتیب میبینیم که در شعر چند دهه اخیر (دوره دوم)، چرخشها و دگرگونیهای نسبتا بنیادینی در مقایسه با شعر قبل از آن روی داد و وضعیت تازهای رقم خورد که بعضی از شاعران مهم قبلی ـ انگار بهصورتی شهودی و حسی ـ بر افقهای این تغییراتِ پیشِ رو اشراف یافتند و این وقوف در بخشی از آثارشان نیز منعکس شده است.
از میان شاعرانی که هر دو دوره را تجربه کردند، تنها بعضی از آنها خوشبختانه توانستند ضرورتهای تازه و تغییرات ناگزیر را درک و معاصرت خود را حفظ کنند. مقایسه آثار قبلی و بعدی مسعود احمدی نشان میدهد که او بیتردید یکی از مهمترین کسانی است که متعهدانه گام در این راه گذاشته و جهان و زبان دگرگونهای را تجربه و معرفی کرده است.
این شاعر سپس بیان کرد: آثار او از زبان بسیار منزه و بهاصطلاح شستهرفتهای برخوردار است. نگاه انسانی ویژه مسعود احمدی همراه با جزئیات حسی و عاطفیاش در پرداخت به پیرامون، وقتی با اهتمام شاعر در جهت رعایتِ نگارشِ درست زبان فارسی درهم میآمیزد، فضای دلنشینی را به خواننده هدیه میهد. حذف به قرینه لفظی و گسترش تکنیکی آن، بهعنوان نمونه، از مشخصات سبکی مسعود احمدی است که باید در فرصتی مناسب به آن پرداخته شود. و البته موارد دیگری که گفتن از آنها در این مختصر نخواهد گنجید.
آقاجانی درباره جایگاه مسعود احمدی در شعر معاصر ما و میزان تأثیرگذاری او بر جریان شعر معاصر، اظهار کرد: مسعود احمدی شاعری دقیق و ضابطهمند است و این خصوصیت خود را در تمام مراحل کاری خود حفظ کرده است. او همواره سعی کرده که با وسواس، روابط بین اجزاء شعر و منطق ارتباطی آن را روشن و شفاف کند و پیوستگی، اصول و سلسلهمراتب بیانی را در ابعاد مختلف (دستور زبان، نحو، تخیل، معانی، بیان و...) رعایت کند. اما همین ضابطهمندی، در دوره دوم، شکلهای تازه و بیسابقهای از خود را تجربه میکند و بهنمایش میگذارد:
« ما درخت را درخت مینویسیم/ آدم را آدم / میز را میز/ سطرها را هم طوری/ که حتا در کوتاهترینشان دستِ کم برای سه نفر جا باشد/ آن هم آن قدر/ که زیر زیزفون بلکه زیر زبان گنجشکها دراز بکشند و سیگار/ یا زانو به زانو بنشینند و به غروبی نگاه کنند که بیرون از متن اتفاق میافتد/ گاهی هم به توقف قطاری که هنوز نرفته برمیگردد/ که باز هم عدهای را سوار کند/ تعدادی را پیاده/ الا همان یکی که همه چشم به راهش هستند/ و یا..../ بعضی وقتها نیز/ به جای نارون و هر چیز/ فقط مینویسیم مجنون/ بعد هم/ دست یکی را/ که فقط از دیدن ما چشمش برق میزند / قلبش تند/ میگیریم و میآوریم زیر آن/ ... (از شعر «دو سه ساعت عطر یاس» از مجموعه شعر: دو سه ساعت عطر یاس، مسعود احمدی، نشر همراه، چاپ اول، 1383)»
و در جایی دیگر از همین شعر، گویا صدای دیگری میگوید:
«برعکس شما /ما/ درخت را/ چه کاج باشد/ چه چنار/ چه صنوبر/ خشک باشد یا تر/ طوری مینویسیم که خواننده جا بخورد و بخورد به دیوار/ البته/ نه فقط درخت/ پنجره را هم پنچره نمینویسیم/ همانطور که آسمان /برف / و چتر را/ چطور بگویم/ مثلا سنگ را طوری مینویسیم که هر چیز باشد جز خودش/ تا چُرت مردگان را پاره کنیم/ و کاری کنیم که خودکشی کنند / یا بزنند به چاک/ ...»
کافی است خواننده این شعر (و شعرهای دیگر این مجموعه) را با آثار قبلی شاعر مقایسه کند و ببیند که این زبان چگونه صداهای معارض و مجموعه روابط و فضاهای تازهای را در ساخت و بافت خود وارد میکند و روحیهاش متفاوت شده است. این رویکرد جریان پیوستهای از تاثیر و تاثر را مابین شعر او و شعر معاصر ما برقرار کرده است.
شاعر مجموعه «چرا آخرین درنا بازمیگردد» همچنین درباره خدمات مسعود احمدی به شعر، گفت: من همیشه ایشان را بهعنوان ناظر دقیق و نگران شعر معاصر تصور کردهام. در دورانی که صفحات شعر مجلات متعددی را سرپرستی میکرد، و یا حتی در صفحاتی که در فضای مجازی راهاندازی کرده بود، ارتباط وسیعی را با شاعران جوان و یا مجرب سراسر کشور برقرار میکرد.
البته به این بسنده نمیکرد که مثلا شعر یا مقالهای را از آنها دریافت و چاپ کند. احمدی بر روی آثار کار میکند و با وسواس و دلسوزی مثالزدنی وقت زیادی را صرف میکند تا با هماهنگیِ خودِ شاعران و نویسندگان، آنها را حتیالامکان ویرایش و تصحیح کند و پیشنهادهای خود را در جهت ارتقاء کیفی و سطح ادبی به شاعران مربوطه منتقل کند. این آدمهای موثر و دغدغهمند امروزه متاسفانه خیلی کمیاب هستند.
آقاجانی درباره رویکرد منتقدانه مسعود احمدی به شعر نیز بیان کرد: از ایشان آثاری در حوزه نقد و نظر منتشر شده که قابل تامل و راهگشا هستند. او از آن دسته شاعرانی است که با سالها تدریس در زمینههای ادبیات و فلسفه و نیز درگیری عملی طولانی با حرفه ویرایش، توانسته است پیوند مناسبی را بین شعر و تفکر برقرار کند و در کاربست عملی دریافتهای نظریاش و ترکیب آن با حوزه خلاقه موفق عمل کند.
مسعود احمدی متولد دهم مرداد 1322 در کرمان است. کتابهای منتشرشده این شاعر این عنوانها هستند: «24 ساعت» (منظومه برای کودکان)، «شبنم و گرگ و میش» (منظومه برای نوجوانان)، مجموعه شعرهای «زنی بر درگاه»، «روز بارانی»، «برگریزان و گذرگاه»، «دونده خسته»، «قرار ملاقات»، «صبح در ساک»، «بر شیب تند عصر»، «برای بنفشه باید صبر کنی»، «دو سه ساعت عطر یاس»، و همچنین «حرف زیادی» (مجموعه مصاحبههای مطبوعاتی)، «دو زن» (گفتوگو با آیدا سرکیسیان (شاملو) و اقبال اخوان (مشیری))، «دویدن در تنهایی» (گزیدهای دوزبانه) و «دیگر نبودم مرده بودم».
منبع: ایسنا
دیدگاه تان را بنویسید