مروری بر آثار زنده یاد محمد نوری
امروز نهم مردادماه سالمرگ محمد نوری است. خوانندهای که سبک و سیاق خودش را داشت و پس از او هیچ خوانندهای شیوه او را دنبال نکرد. قطعه «عاشقانه» با آهنگسازی محمدسریر و شعری از فروغ فرخزاد یکی از آثار ماندگار اوست.
اعتمادآنلاین| امروز نهم مردادماه، سالمرگ محمد نوری (خواننده، آهنگساز و ترانهسرا) است. خوانندهای که آثارش را نمیتوان به راحتی در ژانری مشخص گنجاند، زیرا سبک و سیاق خاص خودش را داشت و پس از او هیچ خوانندهای شیوه منحصر به فرد او را دنبال نکرد.
محمد نوری، اهل رشت و متولد یکم دیماه سال 1308 است و در نهم مردادماه سال 1389 دار فانی را وداع گفت.
محمد نوری آواز ایرانی را نزد اسماعیل مهرتاش آموخت و سپس از بزرگانی چون سیروس شهردار، فریدون فرزانه، مصطفی پورتراب تئوری موسیقی، سلفژ و نوازندگی پیانو را فرا گرفت. این هنرمند آواز کلاسیک را از اِولین باغچهبان و فاخره صبا آموخت و در زمینه شیوه آوازی نیز از محضر استادانی چون حسین اصلانی، ناصر حسینی بهره برد تا آنکه پس از مدتی شیوه و سبک و سیاق خاص خود را پیدا کرد.
این هنرمند از همان ابتدای فعالیت اشعار نوین را بر اساس نغمههای روز مغرب زمین و برخی قطعات کلاسیک آوازی میخواند.
محمد نوری فارغالتحصیل هنرستان تئاتر، زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران و مبانی تئاتر از دانشکده علوم اجتماعی بود. این هنرمند پس از انقلاب و پس از مدتی سکوت، فعالیت هنری خود را با آلبوم «در شب سرد زمستانی» همراه با فریبرز لاچینی و احمدرضا احمدی در سال 1368 از سر گرفت و این همکاری بعدها با آلبوم «آوازهای سرزمین خورشید» ادامه پیدا کرد.
محمد نوری در سال 1385 از سوی سازمان صداوسیما به عنوان چهره ماندگار موسیقی انتخاب و معرفی شد.
محمد نوری سرانجام پس از سالها مبارزه با بیماری سرطان، شامگاه نهم مرداد 1389 در بیمارستان «جم» در تهران درگذشت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
از محمد نوری آلبومهای «جان مریم»، «دلاویزترین»، «در ماه باران»، «جاودانه با عشق»، «شکوفه خاطرات»، «چراغی در افق»، «شکوفه در شکوفه» و «جلوههای ماندگار» به جا مانده است.
«عاشقانه» یکی از آثار زندهیاد محمد نوری است. شعر این اثر سروده فروغ فرخزاد است و محمد سریر آهنگسازی آن را انجام داهد است.
«عاشقانه» یکی از قطعات آلبوم «جلوههای ماندگار» است که در سال 1376 تولید شده است.
متن شعر:
ای شب از رویای تو رنگین شده
سینه از عطر تواَم سنگین شده
ای به روی چشم من گسترده خویش
شادی ام ، بخشیده از اندوه بیش
ای شب از رویای تو رنگین شده
سینه از عطر تواَم سنگین شده
ای به روی چشم من گسترده خویش
شادی ام ، بخشیده از اندوه بیش
ای مرا ، با شور و شعر آمیخته،
این همه آتش به شعرم ریخته،
همچو بارانی که شوید جسم خاک
هستی ام ز آلودگیها کرده پاک
ای تپشهای تن سوزان من
آتشی در سایه مژگان من
عشق چون در سینه ام بیدار شد
از طلب ، پا تا سرم ایثار شد
ای مرا با شور و شعر آمیخته
این همه آتش به شعرم ریخته
آه ای روشن طلوع بی غروب
آفتاب سرزمین های جنوب
آه آه ای از سحر شاداب تر
از بهاران تازه تر سیراب تر
عشق چون در سینه ام بیدار شد
از طلب ، پا تا سرم ایثار شد
ای مرا با شور و شعر آمیخته
این همه آتش به شعرم ریخته
منبع: ایلنا
دیدگاه تان را بنویسید