کد خبر: 348996
|
۱۳۹۸/۰۷/۱۵ ۱۵:۳۹:۰۰
| |

رمان «زنی در آینه» منتشر شد

رمان «زنی در آینه» نوشته ربکا جیمز به‌تازگی روی پیشخوان کتاب فروشی‌های کشور آمده است. این کتاب، راوی داستانی ترسناک است که مو را بر تن مخاطب سیخ می‌کند.

رمان «زنی در آینه» منتشر شد
کد خبر: 348996
|
۱۳۹۸/۰۷/۱۵ ۱۵:۳۹:۰۰

اعتمادآنلاین| رمان «زنی در آینه» نوشته ربکا جیمز به‌تازگی با ترجمه نسترن ظهیری توسط نشر ققنوس منتشر شده است. این‌کتاب صد و هشتاد و یکمین عنوان از مجموعه «ادبیات جهان» است.

نویسنده این‌کتاب متولد 1970 در سیدنی است و این‌رمانش برای اولین‌بار در سال 2018 چاپ شده که ترجمه فارسی‌اش با خرید حق کپی‌رایت در ایران عرضه می‌شود.

«زنی در آینه» داستانی مدرن و گوتیک است و نویسنده‌اش نیز به مطالعه داستان‌های ترسناک قدیمی در شب‌های بلند زمستان، بیش از هرچیزی علاقه دارد. بنابراین مشخص است که مخاطب این‌کتاب بناست یک رمان ترسناک بخواند. رئیس انجمن رمان‌نویسان انگلستان در توصیف این کتاب نوشته است: «آن‌قدر ترسناک که مو را بر تن سیخ می‌کند.»

داستان این‌رمان بین گذشته (1947) و زمان حال (2018) در رفت و آمد است. در گذشته، آلیس میلر که یک معلم سر خانه است، در اولین نگاه و مواجهه با عمارت وینتربورن، عاشقش‌ می‌شود.

این عمارت می‌تواند پناهگاه آلیس برابر گذشته‌اش باشد. شاگردان این معلم، با نام‌های ادموند و کنستانس، دوقلوهای بی‌مادری هستند که معصوم و خوب‌اند...

در زمان حال، یعنی 2018 هم زنی جوان به نام راشل حضور دارد که پس از تولد به فرزندخواندگی پذیرفته شده است و اطلاعی از اصل و نسب خانوادگی‌اش ندارد.

به‌همین‌دلیل وقتی خبر مرگ یکی از اقوام ناشناسش به او می‌رسد، با این‌امید که گذشته و اسرار خانوادگی‌اش را کشف کند، راهی کورنوال می‌شود؛ همان‌جایی که گذشته داستان در سال 1947 در آن شکل گرفته است.

آلیس در ادامه داستان به شخصیتی به نام وینتربورن می‌رسد که در مواجهه با هر فرد تازه‌واردی خود را پنهان می‌کند ...

عناوین فصل‌های این‌رمان به ترتیب عبارت است از: «سرآغاز، کورنوال زمستان سال 1806»، «1 لندن، سال 1947»، «2»، «3 نیویورک، زمان حال»،‌ «4»، «5 کورنوال، سال 1947»، «6»، «7 نیویورک، زمان حال»،‌ «8»، «9 کورنوال، زمان حال»، «10 کورنوال، سال 1947»، «11»، «12 کورنوال، زمان حال»،‌ «13 کورنوال سال 1947»، «14»، «15 کورنوال، زمان حال»، «16 کورنوال، سال 1947»، «17 آلیس، لندن، دسامبر سال 1940»، «18 کورنوال، زمان حال»، «19»، «20 کورنوال، سال 1947»، «21»، «22 کورنوال، زمان حال»، «23 کورنوال، سال 1947»، «24 آلیس، سارِی، نوامبر سال 1940»، «25 کورنوال، زمان حال»، «26»، «27 کورنوال، سال 1947»، «28»، «29 کورنوال، زمان حال»، «30»، «31 کورنوال، سال 1947»، «32»، «33 کورنوال، زمان حال»، «34 کورنوال، سال 1947»، «35 آلیس، وارویک، سال 1936»، «36 لندن، زمان حال»، «37 کورنوال، سال 1947»، «38 کورنوال، زمان حال»، «39 وستوارد، کورنوال، سال 1948»، «40 کورنوال، زمان حال»، «41 دو ماه بعد»، «42» و «بخش پایانی عمارت وینتربورن، کورنوال».

در قسمتی از این‌رمان می‌خوانیم: «ساعت هفت و نیم لباس‌هایم را عوض می‌کنم تا برای قرارم با هنری مارش آماده شوم.

همین الآنش هم می‌توانم داخل رستوران لندوگر را تصور کنم، آتش گرم و دلنشین شومینه و صحبت‌های آرام‌کننده اهالی که دور هم جمع شده‌اند، عادی بودن و راحتی را. وینتربورن امروز در نظرم عین شیطانی پلید آمد، سعی می‌کنم رفتار دوقلوها را از ذهنم بیرون کنم، اما سخت است. در عین حال از این‌که خودم هم از کوره در رفتم آگاهم، هر رازی که به نحوی در خانه در آن شریکم برای خودش توضیحی منطقی دارد، و توضیح آن مرگ دو زن است.

باید آرامشم را حفظ کنم. باید حقیقت محض را ببینم. گذراندن عصر با دکتر دقیقا همان‌چیزی است که نیاز دارم: هنری مهربان و منطقی با آن طبع پزشکی خوبش.

پیش از آن‌که پرده‌های اتاق‌خوابم را بیندازم از پنجره بیرون را نگاه می‌کنم که کسی نباشد، نه کاپیتان، نه خانم یَرو، نه تام.

احتمالا هرکدام به کارهای عصرگاهی خودشان مشغول‌اند. قرار گذاشتم که هنری را کنار جاده ببینم، دور از چشم دیگران.

تصویرم را توی شیشه تاریک می‌بینم،‌ سرخی رژ را بعد از جنگ روی لب‌هایم ندیده بودم. چشم‌هایم را می‌بندم. به یاد می‌آورم که برای دیدن عشقم چطور آماده می‌شدم، هیجان و انتظار... لحظه‌ای لبخندش را آن‌قدر واقعی تجسم می‌کنم که نفسم بند می‌آید و باید چشم‌هایم را باز کنم تا این جادو باطل شود. خیلی دردناک است.

از آن موقع تا حالا با مردهای زیادی قرار نگذاشته‌ام. حالا که در موردش فکر می‌کنم می‌بینم از هفده‌سالگی به بعد یک معشوق بیشتر نداشته‌ام. اشکی از چشمم فرو می‌افتد. آن روزها رفته‌اند.

دستم را روی شکمم می‌گذارم،‌ با تصور پایان دیگری بر آن ماجرا خودآزاری می‌کنم، پایانی که او نمی‌مرد، پایانی که همه کنار هم بودیم. آلیس، دست از خیالبافی بردار. آرزو کردن چیزی که امکان‌پذیر نیست بی‌معناست. بی‌معنا و دردآور. آنچه اتفاق افتاده، دیگر افتاده.

خودم هم لایقش هستم، مگر نیستم؟»

این‌کتاب با 455 صفحه، شمارگان هزار و 100 نسخه و قیمت 52 هزار تومان منتشر شده است.

منبع: خبرآنلاین

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها