مهدی کوهیان، حقوقدان حوزه رسانه و تهیهکننده، در گفتوگو با «اعتمادآنلاین»:
معافیت مالیاتی هنرمندان همچنان باید بدون استثنا برقرار باشد
مهدی کوهیان گفت: من با تبعیض مثبت در مورد مشاغلی در جامعه که نیازمند حفظ و حراست برای آیندگان هستند مثل صنایع دستی، هنرهای دراماتیک، هنرهای تصویری و...کاملاً موافقم و فکر میکنم معافیت مالیاتی همچنان باید بدون استثنا برقرار باشد.
اعتمادآنلاین| معافیت مالیاتی هنرمندان یکی از مهمترین بحثهایی است که همچنان نه تنها در میان اهالی فرهنگ و هنر بلکه نزد اهالی سیاست هم درباره آن مطالبی مطرح میشود. مهدی کوهیان از جمله موافقان بحث معافیت مالیاتی هنرمندان است. او حقوقدان حوزه رسانه، تهیهکننده سینما از جمله مستند «قاضی و مرگ» و عضو شورای داوری انجمن صنفی تماشاخانههاست. به دلیل آشنایی با 2 حوزه قوانین و مسائل فرهنگ و هنر به سراغ او رفتیم تا نظرش را درباره پرونده معافیت مالیاتی هنرمندان بپرسیم.
کوهیان در گفتوگو با اعتمادآنلاین معتقد است تبعیضهای مالیاتی همچون معافیت مالیاتی باعث حفظ و نگهداری مشاغلی همچون فرهنگ و هنر است و حتی اگر در این میان تعدادی نیز درآمدهای میلیاردی یا بالایی دارند که مشمول معافیت مالیاتی میشوند، نباید بخش دیگر فعالان فرهنگ و هنر را نادیده گرفت و با اجرای مالیات، حرفه آنها را دچار مشکل کرد.
***
*معافیت مالیاتی بر چه اساسی تعیین میشود؟ بر اساس درآمد است یا اینکه عدهای بر اساس حرفه و هنرمند بودنشان معاف میشوند؟
به نظرم پیش از هر چیز، در ابتدا باید شغل مربوط به فرهنگ و هنر را تعریف کنیم. چند روز قبل در یک جمع حقوقی بودم و به این موضوع اشاره کردم که چگونه میتوان بیکاری هنرمند را تعریف کرد؟ بیکاری هنرمند با قانون کار قابل تعریف نیست. قانون کار تعریفی در این زمینه دارد که میگوید شاغل چه کسی است، ساعت کارش چقدر است و یک ساختار خشک برای کارخانهها و کارگاههایی نوشته شده است که به شکل روتین کار میکنند. اما این موضوع را نمیتوانید در فرهنگ و هنر تعریف کنید.
به هنرمند در ایامی که فکر میکند، میبیند یا تجربه میکند، بیکار نمیگوییم
شما نمیتوانید به نویسندهای بگویید از هشت صبح تا 2 ظهر بنویس، نیم ساعت وقت استراحت و غذاست و باز هم تا ساعت پنج بعدازظهر بنویس. این کار در فرهنگ و هنر شدنی نیست. یک فیلمنامهنویس سریال گاهی مجبور است شبانهروز بنویسد و حتی برای چند روز ممکن است فرصت دوش گرفتن پیدا نکند یا خواب و خوراکش به هم بخورد. او برای مدتی مجبور است با یک برنامه فشرده کار کند، اما بعد از اتمام این دوره، برای مدتی استراحت میکند. آیا آن مدتی که استراحت میکند بیکار است؟ نه. بنابراین شغل هنرمند اینگونه تعریف نمیشود.
هنرمند باید بر اساس ذوق بنویسد و خلق اثر کند. ممکن است یک نقاش در یک سال یک اثر هنری داشته باشد که یک هفته هم روی آن کار کرده باشد، اما به این هنرمند در ایامی که فکر میکند، میبیند یا تجربه میکند، بیکار نمیگوییم. منظورم این است که ما در فرهنگ و هنر نیاز به بازتعریف برخی مفاهیم داریم؛ مثل بیکاری، مالیات، ساعت کار، امنیت شعلی، بهداشت محیط کار، امنیت کار و... این مفاهیم، پروندههایی بوده است که خود من درگیرشان بودهام.
در فرهنگ و هنر نیاز به بازتعریف برخی مفاهیم داریم
*این تعریف را چه کسانی باید به دست دهند؟ وزارت کار، وزارت ارشاد، هنرمندان یا اصناف فرهنگی؟
اولاً این موضوع نیاز به یک پژوهش بسیار جدی دارد که متاسفانه هیچوقت در این کشور انجام نشده است. به صورت اساسی باید از دانشگاه شروع شود. کسی تا به حال به این حرفه نگاه نکرده است....
*آیا ضرورتی برای بررسی این مسائل وجود نداشته یا مسائل دیگری مانند بودجه و... مطرح است؟
دقیقاً همین است که میگویید، ضرورت آن را کسی احساس نکرده است. چرا؟ چون جامعه فرهنگ و هنر به لحاظ تعداد اندک هستند و متاسفانه همیشه مشکلات این جماعت به شکل مسکن و موردی حل شده است. آقای رئیسجمهور قبلی درباره مالیات چند نفر از تهیهکنندگان دستورالعمل صادر کرد. خیلی فاجعه است که برای چند تهیهکننده سینما که تکالیف مالیاتی خود را بهموقع انجام ندادهاند و الان محکومیت مالیاتی پیدا کردهاند یک دستورالعمل صادر کنیم. گو اینکه به نظرم آن چند نفر محق بودند، اما میخواهم بگویم به خاطر مشکل چند نفر نباید دستورالعمل بدهیم بلکه باید فکر کنیم که اصلاً این مشکل نباید پیش آید، نه اینکه وقتی ایجاد شد مسکن بدهیم و دستور بدهیم از این چند نفر بگذریم. خود همین رانت میشود.
بحث مالیات باید در فضای فرهنگ و هنر بازتعریف شود
حالا اگر برگردیم به سوال شما، بخش مالیات یکی از موضوعاتی است که فکر میکنم باید در فضای فرهنگ و هنر بازتعریف شود. مشاغلی در دنیا وجود دارند که دولتها برای آنها «تبعیض مثبت» انجام میدهند چون این مشاغل اگر در سیستمهای کاپیتالیستی و بازار آزاد فعالیت کنند، باید با قواعد بازار جلو بروند که نابود میشوند؛ مثلاً شخصی در یکی از روستاهای ایتالیا غذایی میپزد که ممکن است علاقهمندان زیادی نداشته باشد، اما باید حفظ شود.
دولت میگوید از کسانی که تخصص یا مهارتهای رو به نابودی دارند حمایت میکند که یکی از آنها میتواند معافیت مالیاتی باشد. ممکن است آن شخص درآمد مناسبی داشته باشد که بتواند مالیات بدهد، اما چرا این تبعیض را قائل میشویم؟ برای اینکه بقیه تشویق شوند این حرفه را ادامه دهند؛ یعنی جذابیتی برایشان داشته باشد.
به عنوان مثال در شهر ما، اصفهان، یکسری از هنرهای دستی در حال نابودی است. کسی نمیآید آن شغل را ادامه دهد چون جذابیتهای مالی برایش ندارد. من به عنوان یک سرمایهگذار ترجیح میدهم به جای آنکه سرمایهام را در منبت خرج کنم به سمت طلا و سکه روانه کنم، اما من به عنوان دولت باید جذابیت ویژهای برای کارآفرین حوزه فرهنگ و هنر ایجاد کنم پس تبعیض مثبت قائل میشوم و میگویم از این قشر حمایت ویژه میکنم برای اینکه حرفهشان از بین نرود.
تماشاخانههای بخش خصوصی در حال تعطیلی هستند
در نمونهای دیگر، سینما الان در کشور ما رو به اضمحلال است. من مشاور انجمن تماشخانهها هستم و در سینما هم فعالیت میکنم و به همین دلیل میتوانم بگویم اکنون تماشاخانههای بخش خصوصی در حال تعطیلی هستند. وقتی آبانماه شلوغ شد، اولین جاهایی که مردم نرفتند سینماها، تئاترها و گالریها بودند یا وقتی هواپیما سرنگون شد، خود هنرمندان دچار رخوت شدند. با توجه به این شرایط است که میگویم به فرهنگ و هنر نمیتوان با قواعد دیگر بازار نگاه کرد.
اگر راه برای مالیات گرفتن از هنرمندان باز شود، به غیر از چند نفری که درآمد بالایی دارند بقیه تلف میشوند
همه حرف من این است که ما باید نگاه دیگری با مقتضیات این حرفه داشته باشیم. اگر از 200 هزار هنرمندی که تخمین زده میشود در کشور داریم 200 نفرشان میلیاردی پول بگیرند، اجازه دهیم آن 200 نفر هم معافیت بگیرند چون اگر شما راه را باز کردید که مالیات بگیرید، به غیر از چند نفری که درآمد بالایی دارند، بقیه تلف میشوند.
تعداد زیادی از هنرمندان مستمریبگیران کمیته امداد و بهزیستی هستند
بر اساس آماری که دارم، تعداد زیادی از هنرمندان ما مستمریبگیران کمیته امداد و بهزیستی هستند؛ یعنی در صندوق هنر که هیچ، بلکه بهزیستی و کمیته امداد هم عضو هستند. پس وقتی میخواهید قانونی اجرا کنید باید همه را ببینید، هم تعدادی که درآمدهای میلیاردی دارند هم بقیه که با حداقلها زندگیشان را میچرخانند.
در خلاصه کلام، من با تبعیض مثبت در مورد مشاغلی در جامعه که نیازمند حفظ و حراست برای آیندگان هستند مثل صنایع دستی، هنرهای دراماتیک، هنرهای تصویری و...کاملاً موافقم و فکر میکنم معافیت مالیاتی همچنان باید بدون استثنا برقرار باشد. اجازه دهیم 2 نفر هم درآمد بالایی داشته باشند و مالیات ندهند که مطمئنم آنها هم جای دیگری کمکهای خود را به همصنفان خود میکنند.
معافیت مالیاتی فقط شامل هنرمندانی میشود که استخدام جایی نیستند
*نظام حقوقیای که برای معافیت معالیاتی بخش فرهنگ و هنر صورت میگیرد برای هر کشور متفاوت است یا اینکه میتوان یک نظام حقوقی مربوط به این موضوع را از یک کشور دیگر در ایران هم اجرا کرد؟
کشورهای مختلف نظام حقوقی متفاوتی در این زمینه دارند. نظر من این است که ما هم باید قوانینی با توجه به موقعیت خودمان طراحی کنیم، اما میتوانیم از تجربیات دیگران استفاده کنیم. یکی از کارهای حقوق تطبیقی همین است، منتها باید این نکته را هم برای مخاطبانتان بگویم: معافیت مالیاتی فقط شامل هنرمندانی میشود که استخدام جایی نیستند؛ مثلاً کارگردانی که در تلویزیون کار میکند مالیات میدهد.
به دوستانی که مروج نظام قانون کار در انجمنهای صنفی فرهنگ و هنر هستند باید بگویم، اگر نظام استخدامی کارگر و کارفرما حاکم شود، اتوماتیکوار این معافیت مالی منتفی میشود. کارگر و کارفرما قابل تعریف در فرهنگ و هنر نیستند. هنرمندان ما کارگر نیستند و کارفرما به آن صورت وجود ندارد.
برای روشنتر شدن موضوع مثالی میزنم؛ ببینید، شما به خیاطی مراجعه میکنید و لباسی میخرید. این خرید و فروش است. یک وقتی به همان خیاطی مراجعه میکنید میگویید به قامت من این لباس را با این مشخصات بدوز. یعنی سفارش میدهید. درباره سفارش، خیاط کارگر یا کارمند شما نیست. یک مدل سوم هم هست که یک خیاط استخدام کنم و بگویم برایم لباس بدوزد.
این مدل سوم است که دوستان در سینما دنبال میکنند، اما کجای سینما چنین است؟ در نهایت یا مدل اول است مثلاً فیلمنامهای خرید و فروش میشود یا مدل دوم است یعنی فیلمنامهای سفارش داده میشود. مورد آخر را حداقل من در سینما ندیدهام. حالا اگر مدل آخر را بخواهید در سینما حاکم کنید، اولین اتفاق این است که معافیت مالیاتی حذف میشود چون رابطه کارگری-کارفرمایی-استخدامی پیش میآید. دستورالعمل معافیت اداره مالیات میگوید او نباید استخدام باشد، یعنی باید سفارشی باشد.
دیدگاه تان را بنویسید