کد خبر: 411065
|
۱۳۹۹/۰۳/۲۳ ۱۴:۰۰:۰۰
| |

بررسی یکی از مجموعه‌های تلویزیون در ماه مبارک رمضان:

«زیرخاکی» حاصل دو ریسک نتیجه بخش

مجموعه «زیر خاکی» با توجه به ساخته‌های قبلی جلیل سامان به لحاظ ساختاری، پرداختی و نوع بیان کاملا متفاوت است. هرچند که این مجموعه مانند ساخته‌های قبلی کارگردان به دهه 50 مربوط می‌شود، اما کمیک بودن داستان، «زیر خاکی» را نه تنها از ساخته‌های قبلی کارگردان بلکه با مجموعه‌های طنزی که تا کنون از تلویزیون پخش شده، مجزا کرده است.

«زیرخاکی» حاصل دو ریسک نتیجه بخش
کد خبر: 411065
|
۱۳۹۹/۰۳/۲۳ ۱۴:۰۰:۰۰

اعتمادآنلاین| ندا حسنی _ « زیرخاکی » داستان کمیک مردی است که در بهبوهه انقلاب به دنبال اشیای زیرخاکی است و در این بین به طور اتفاقی با افراد انقلابی، ساواک و منافقان برخورد می‌کند تا جایی که وقتی قصد خروج از مرز را دارد با حمله یکباره دشمن مواجه می‌شود. وقتی سریال ماه رمضانی « زیرخاکی » به کارگردانی جلیل سامان و تهیه‌کنندگی رضا نصیری‌نیا که پیش از آن قرار بود از شبکه سه سیما به روی آنتن برود، به هر دلیلی و کاملا اتفاقی به عنوان سومین مجموعه طنز متوالی از شبکه یک پخش شد، با همه تفاوت‌هایش با دو مجموعه قبل از خود یعنی «پایتخت 6» و «نون.خ» به لحاظ ساختاری و محتوایی، گویی ریسک بزرگی کرد.

طبق آمار رسمی و نظرسنجی مرکز تحقیقات صداوسیما هم توانست رضایت بیش از هفتاد درصد بینندگان را در حد مطلوب جلب کند. با توجه به خانه نشینی بیشتر مردم در دوران کرونا و ایام ماه مبارک رمضان در فضایی که موبایل و ماهواره رقیب سختی برای تلویزیون و به ویژه مجموعه‌های تلویزیونی به شمار می‌روند، می‌توان این درصد از استقبال را عین موفقیت برای یک سریال تلویزیونی دانست.

مجموعه «زیر خاکی» با توجه به ساخته‌های قبلی جلیل سامان به لحاظ ساختاری، پرداختی و نوع بیان کاملا متفاوت است. هرچند که این مجموعه مانند ساخته‌های قبلی کارگردان به دهه 50 مربوط می‌شود، اما کمیک بودن داستان، «زیر خاکی» را نه تنها از ساخته‌های قبلی کارگردان بلکه با مجموعه‌های طنزی که تا کنون از تلویزیون پخش شده، مجزا کرده است.

آنچه از دهه 40 و 50 در تلویزیون برای ما به نمایش درآمده، معمولا داستان‌های جدی و تاریخی بوده است که بیشتر، تلخی‌های گذشته را برایمان تداعی کرده است؛ اما «زیرخاکی» داستان مرد جوانی در جستجوی اشیاء زیر خاکی و قدیمی است که در جریان یک اتفاق ساده و شاید تکراری، پایش به زندان و بازجویی‌های ساواک کشیده می‌شود و با طنازی خاصی حتی تلخی‌های شکنجه را به تصویر در می‌آورد.

مازیار معاونی، منتقد سینما و تلویزیون پیرامون این سریال و بازخورد آن در میان مخاطبان گفت:«بعد ازسریال «پایتخت 6» به کارگردانی سیروس مقدم که همچنان به عنوان یک مجموعه پرمخاطب مورد توجه قراردارد والبته ایرادهایی هم بر آن وارد است، همچنین سریال «نون.خ» به کارگردانی سعید آقاخانی که می‌توان آن را اوج و قله‌ای در تاریخ تلویزیون دانست، «زیر خاکی» در یک شرایط ریسک‌آمیز و مخاطره برانگیز از شبکه یک سیما روی آنتن رفت.

جنس متفاوتی از طنز

سریال زیرخاکی

«زیرخاکی» در قیاس با «نون.خ» و «پایتخت» که به لحاظ ساختاری و محتوایی بهم نزدیک بودند، جنس متفاوتی از طنز را ارائه می‌کند و هیچ شباهت فرمی و قرابتی با دو مجموعه طنز قبل از خود ندارد. «زیرخاکی» بعد از مورد توجه قرار گرفتن آن دو سریال و در شرایطی که حتی ممکن بود مخاطب روتین شبکه، آن را پس بزند یا به دلیل نداشتن مجموعه جایگزین یا کاملا اتفاقی، بلافاصله در کنداکتور پخش شبکه قرار گرفت.

شاید درابتدا تصور مورد توجه قرار گرفتن سریال سخت بود. اما در ادامه با همه ریسک‌هایی که سازندگان آن به جان خریدند، اتفاقا باعث جلب توجه مخاطبان سریال‌های تلویزیونی شد و موفقیت «زیرخاکی» را رقم زد.»

«ارمغان تاریکی»، «پروانه» و «نفس» سه گانه جدی و تاریخ معاصری جلیل سامان هستند. شاید در شرایطی که مخاطبان جدی سریال منتظر ادامه این سه‌گانه یعنی بخش دوم «نفس» بودند تا بالاخره، سرانجام کاراکتر فراری آن با بازی علیرضا کمالی‌نژاد را ببینند، با اثری کاملا متفاوت از این کارگردان مواجه شدند.

به گفته این منتقد، رعایت برخی از نکات درسریال سازی مواردی هستند که می‌بایست به عنوان مهمات مجموعه‌سازی در تلویزیون مورد توجه قرار گیرند اما به طور معمول این منطق‌ها لحاظ نمی‌شود مثلا همینکه یک مجموعه طنز به کسی سپرده می‌شود که تاکنون تجربه کار طنز نداشته است و آنتن مهم رمضان برای آن در نظر گرفته می‌شود، ریسک بزرگی است که خوشبختانه کارگردان توانست در مجموع از آن سربلند بیرون آید.

سری دوم «زیرخاکی» که پیش از این قرار بود در ترکیه تصویربرداری شود به دلیل شیوع کرونا و بسته شدن مرزها متوقف شد و البته برخی از اهالی رسانه و مخاطبان در سایت‌ها و فضاهای مجازی به اشتباه پایان «زیر خاکی» را به پایان نیمه تمام «پایتخت 6» و «نون.خ» اینگونه تعمیم دادند که چگونه ویروس کرونا ادامه «زیرخاکی» را هم ناتمام گذاشت؛ درصورتی که بخش اول سریال هیچ ارتباطی به شیوع کرونا نداشت و به پایان رسید.

جلیل سامان که در انتخاب بازیگران به ویژه بازیگران اصلی سریال‌های «پروانه» و «نفس»، عملکرد مناسبی داشته است؛ این بار نیز در انتخاب مجموعه بازیگران چه در نقش‌های اصلی و چه حتی بازیگران موردی و فرعی موفق بوده و توانسته علاقه علاقه‌مندان این بازیگران را به کل مجموعه «زیر خاکی» معطوف کند.

او از همان نقش کوتاهی که در سریال «نفس» با تیپ و گریم متفاوت به پژمان جمشیدی داد گویی مهرش به دلش نشست و آنقدر این ارتباط ریشه‌دار شد تا تصمیم گرفت نگارش فیلمنامه جدیدش یعنی «زیر خاکی» را بر مبنای کاراکتر جمشیدی و بازیگر ثابت آثارش یعنی ژاله صامتی قرار دهد.

معاونی با تاکید بر تیپ سازی بازیگران سریال، ابراز داشت:««زیرخاکی» برمبنای تیپ‌سازی بازیگران است و با اولویت قراردادن پژمان جمشیدی به عنوان نقش اول، ژاله صامتی به عنوان بازیگر بزرگ و بی‌بدیل که در ساخته‌های جلیل سامان، همواره مورد توجه قرار گرفته است، همچنین گوهر خیراندیش که خوشبختانه حاشیه‌ها دامنگیرش نشد؛ توانست طنز متفاوتی را ارائه دهد و مورد توجه قرار گیرد.


زیرخاکی

رویکرد طنزآمیز سریال به همراه بداهه‌های خیلی خوبی که بازیگران اصلی کار دارند به خصوص زن و شوهر سریال تاحدود زیادی توانسته مایه‌های داستانی کار که تا حدودی فقیر است و جای بیشتری برای پرداخت در نگارش متن را دارد به لحاظ روایی جبران کند و توقع مخاطب، باتوجه به عقبه قابل قبول کارهای جلیل سامان در حوزه تاریخ سیاسی ایران، تاحدودی جبران شود.»

طنازی‌های جمشیدی نه تنها در مقابل دوربین و برای تماشاگر جلوه‌گر بود بلکه در پشت صحنه سریال و در زمان فیلمبرداری کار، مانند یک نیروی انرژی‌زا وقتی برداشت‌های متعدد، عوامل گروه را خسته می‌کرد، عمل کرد و با خوشمزگی‌های ذاتی و شوخی‌های فی‌البداهه، به حاضران روحیه داد.

اغلب مجموعه‌های تلویزیونی همواره با حواشی کوچک و بزرگی همراه هستند، «زیرخاکی» نیز از همان ابتدا و دوروز مانده به پخش درگیر حواشی شد. حواشی که کاملا غیرمنطقی برای بازیگر پیشکسوت مجموعه یعنی گوهر خیراندیش که به گفته خسرو دهقان نمک و فلفل و چاشنی سریال بود و ضرورتی ندارد که مهم انگاشته شود یا به اعتقاد اکبر عالمی نمی‌بایست با حواشی، سلیقه‌ای برخورد کرد و افراد را مورد قضاوت قرار داد؛ گاه حتی برخی از منتقدان حاشیه‌های ایجاد شده را نوعی تبلیغ و سروصدا برای توجه به یک برنامه یا یک مجموعه می‌دانند.

با این همه حاشیه‌های دیگری برای «زیرخاکی» و در حین پخش ایجاد شد از جمله در اختیار قرار دادن اسلحه پر از فشنگ برای کاراکتر فری خاکی که هیچ آموزشی در زمینه تیراندازی ندیده بود و اصولا با اسلحه آشنا نبود یا رفتارها و دیالوگ‌های تندی که با کاراکتر خردسال کاوه، در نقش فرزندش، داشت.

خارج نشدن از دایره تعادل

سریال زیرخاکی

معاونی ضمن رد کردن این حواشی و غیرمنطقی دانستن آنها خاطر نشان کرد:«در یک اثر طنزآمیز، طبیعی است که مناسبات آن با برداشت‌های طنزآمیز در نظر گرفته شود؛ هرچند که طنز حد و اندازه‌های خود را دارد ولی در اینجا خارج از دایره تعادل چیزی مشاهده نمی‌شود؛ کودک آزاری، مفهوم و معنای خاص خود را دارد و صرف اینکه پدری که شخصیت عجول، ابله و سفیهی دارد، در میان قربان صدقه رفتن‌هایش و دکتر بابا خطاب کردن فرزندش بخواهد تشری هم به بچه بزند، دال بر کودک آزاری نیست. یا اگر همین کاراکتر فریبرز، اسلحه‌ای در اختیار گرفته که مثلا بخواهد در یک خانه مصادره شده با کلی عتیقه، از خودش دفاع کند خارج از منطق و امری غیر عادی تلقی نمی‌شود.»

«زیرخاکی» توانست در طراحی صحنه که توسط محسن خدابخشی گروسی انجام شده و البته با نظارت و وسواس کارگردان در بکارگیری از عناصر صحنه در باوراندن طیف زمانی داستان به مخاطب، بمانند کارهای گذشته کارگردان موفق عمل کند. لوکیشن‌های «زیرخاکی» گاه در خارج از تهران و در منطقه دماوند و کرج انتخاب شده‌اند. هیچیک از لوکیشن‌ها به صورت بکر موجود نبوده و برای اینکه طیف زمانی خاصی به بیننده القلا شود اغلب لوکیشن‌های انتخابی بازسازی شده‌اند.

طراح و گروه صحنه گاه برای یافتن عناصر صحنه به شهرستان سفر و اغلب این عناصر از جمله اتومبیل‌ها را از مناطق مختلف جمع‌آوری کرده‌اند. مشاور و سرپرست اتاق فکر برنامه تلویریونی «چهل تیکه» پیرامون صحنه‌های بازسازی شده در سریال نیز خاطر نشان کرد:«در حوزه طراحی صحنه دهه‌های 50 و 60 باید در نظر داشت، گاه کسی مانند محمد حسین مهدویان در قاب سینما به شکل افراطی و سختگیرانه حتی از ریزترین نقاط هم چشم پوشی نمی‌کند و طبیعتا می‌تواند کار شسته رفته تری را نسبت به کارهای تلویزیونی ارایه دهد.

اما در قاب تلویزیون که تولیدش زمان‌بر است و دقیقه و بودجه در آن لحاظ می‌شود، خیلی نمی‌توان مته به خشخاش گذاشت. با در نظر گرفتن سبقه چند ساله جلیل سامان در ساخت این طیف زمانی و استفاده از ابزارهایی که در اختیار داشته، او توانسته است از این ابزارها درست استفاده کند و آنها را به خدمت درام درآورد و حداقل شخص من به عنوان دنبال کننده این سریال، قاف واضحی از آن به یاد ندارم. در مجموع صحنه‌های بازسازی شده را دراین مجموعه قابل قبول می‌دانم.»

بخش دوم «زیرخاکی» قرار است بعد از دوران کرونا و تعدیل شرایط با همین ترکیب ادامه یابد و تصویر برداری شود.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها